به گزارش نما - ایران نوشت: 26 بهمن 85 گزارش کشف اجساد پدر و دختری در آپارتمانشان واقع در تهران به پلیس گزارش شد.
پس از حضور بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق درمحل جنایت، بررسیهای میدانی آغاز شد. شواهد موجود در صحنه جنایت نشان میداد عامل یا عاملان قتل با انگیزه سرقت دست به جنایت زدهاند. در ادامه تجسسها، همسایگان قربانیان، مردی به نام «رجب»- 35 ساله- را به پلیس معرفی کردند که با پدر و دختر رفت و آمد زیادی داشت. بهدنبال کشف این سرنخ، مرد جوان دستگیر شد اما در بازجویی، برادر معتادش را بهعنوان قاتل معرفی کرد و نشانی مخفیگاه او را در لنگرود به مأموران داد. به این ترتیب «رحیم» 36 ساله دستگیر شد و به جنایت اعتراف کرد. پس از تکمیل تحقیقات پرونده، بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست، متهم در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاصی اصغرعبدالهی و با حضور قاضی کیخوا -مستشار- محاکمه شد.
«رحیم» هنگامی که در برابر قضات ایستاد گفت: «برادرم با پیرمرد خیلی صمیمی بود. به همین دلیل مرا برای انجام کارهایشان به خانهشان برد و با پدر و دختر آشنا کرد. پیرمرد و دخترش آدمهای خیلی خوبی بودند اما من به خاطر اعتیادم دست به هر کاری میزدم. حتی زن و فرزندانم را به شهرستان بردم و خودم در تهران ماندم تا بتوانم پول مواد وهزینههای زندگی را تأمین کنم. اما یک روز پیرمرد با برادرم تماس گرفت و ماجرای 28 هزار تومانی که از او سرقت کرده بودم را تعریف کرد.
باشنیدن این موضوع از برادرم خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. روزحادثه برای اجرای نقشهام به خانه مورد نظررفتم. به دلیل اینکه چشمهای پیرمرد ضعیف بود مرا به جای برادرم اشتباه گرفت.
دخترش هم برای کاری از خانه بیرون رفته بود. آنروز مرا به ناهار دعوت کرد. بعد از صرف غذا خوابید اما من نتوانستم چیزی بخورم. وقتی بیدار شد با هم چای خوردیم و دوباره خوابش برد. من هم همان موقع با چماقی که همراهم آورده بودم چند ضربه به سرش زدم و با چاقوی آشپزخانه نیزبه جانش افتادم تا کارش تمام شود. وقتی از مرگش مطمئن شدم پتویی رویش انداختم. بعد همه جای خانه را گشتم اما فقط 100 هزار تومان پیدا کردم.
با این حال منتظر شدم دختر 44 ساله پیرمرد برگردد. وقتی وارد خانه شد چند ضربه به سر وصورتش زدم و با فرو کردن ملافهای در دهانش، با ضربات چاقو او را هم کشتم.اما در کیف او هم فقط 25 هزار تومان بود که با برداشتن پولها فرار کردم. از ترس دستگیری به لنگرود رفتم تا در آنجا زندگی کنم اما خیلی زود گیر افتادم.»
پس از پایان اظهارات متهم، یکی از اولیای دم که سن بالایی داشت خواستار قصاص قاتل شد. در پایان جلسه قضات وارد شور شده و متهم را به قصاص محکوم کردند. اما رسیدگی به این پرونده، پس از 10 سال با مرگ اولیای دم پیرمرد و ناتوانی بازماندگان دختر مقتول در پرداخت دیه بار دیگر طی هفته گذشته در شعبه چهارم دادگاه کیفری برگزار شد. باتوجه به درخواست دادستان برای بخشش متهم- به شرط پرداخت دیه- پرونده از جنبه عمومی جرم تحت بررسی قرار گرفت.
رحیم در آخرین دفاعیات خود گفت: «من به خاطر اعتیادم تاوان سنگینی دادهام و حتی زن و فرزندانم را از دست دادم. برای تهیه پول مواد دو آدم بی گناه را کشتم. من همه اتهاماتم را میپذیرم و خودم را مستحق مرگ می دانم. طی 10 سال زندگی در زندان، اعتیادم را کنار گذاشتم و با وجودی که سنگینی گناهم روزها و شب هایم را پر از کابوس مرگ کرده بود اما سعی کردم خودم را اصلاح کنم. حالا که سرنوشتم طوری رقم خورده که از اعدام نجات پیدا کنم و خداوند عمر دوباره به من داده، به خودم و خدایم قول دادهام قدر این فرصت را بدانم و با روزی حلال زندگی کنم. ضمن اینکه با توجه به وضعیت پرونده از قضات درخواست بخشش دارم»
در پایان این جلسه، قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری تهران وارد شور شدند تا بزودی حکمشان را دراین باره صادر کنند.
فرار عجیب قاتل پدر و دختر از طناب دار
۱۳۹۶/۳/۶