برخی تحلیلگران سیاست خارجی، تحولات اخیر منطقهای را "غیر منطقی" خواندهاند. این نوع تحلیلها در ده روز اخیر، این معنا را به ذهن متبادر میکنند که بازیگران منطقهای و بینالمللی باید با منطق، استدلال و انصاف با ما رفتار کنند. حدود سی سال است که سیاست خارجی بویژه کشورهای در حال توسعه، مبنای ارتباطات بینالمللی خود را بر "گسترش روابط اقتصادی خارجی" بنیانگذاری کردهاند. سیاستخارجی یعنی روشهای افزایش صادرات و وزارت خارجه یعنی نهادی که حتی روزانه به دنبال بازارهای جدید صادراتی است. آلمان در غرب و کرهجنوبی در شرق، مظهر این نوع سیاست خارجی هستند.
در سال ۱۹۹۰، بوش پدر از ژاپنیها تقاضا کرد که اتوموبیلهای متنوع خود را در آمریکا و با نیروی کار آمریکایی تولید کنند زیرا سهم فروش اتوموبیلهای ژاپنی در این کشور نسبت به اتوموبیلهای آمریکایی به مراتب بالاتر رفته بود. روزانه حدود سه میلیارد دلار بین آمریکا و کانادا تبادل میشود. ضمن اینکه این دو کشور همسایه هستند و روابط استراتژیک دارند، ولی هفتهای نیست که آمریکا به نفع صنایع و تولید کنندگان خود و به ضرر صنایع کانادا رأی ندهد.
ظاهراً ما نشستهایم تا دیگران با ما صحیح، اخلاقی و منطقی رفتار کنند. حدود نیم قرن است کشورها سعی میکنند دیگران را به لحاظ اقتصادی به خود وابسته کنند تا در رفتار سیاسی و امنیتی آنها تأثیر بگذارند. هم اکنون، نفت این ظرفیت را از دست داده چون تنوع منابع عرضه کننده نفت آنقدر فراوان شده که کشورها، انتخابهای فراوان دارند. تنها چهار کشور در نظام بینالملل هستند که سیاست خارجی آنها، مبنای اقتصادی ندارد. کوبا در این لیست بود اما دیگر نیست.
امروز اقتصاد آمریکا از سه منبع میتواند درآمد و اشتغال قابل توجه ایجاد کند: IT، تسلیحات و بانکداری. یخچال را کرهجنوبی تولید میکند و تراکتور را چین. لباس را ترکیه تولید میکند و کفش را برزیل. گرفتن سفارش برای تسلیحات یعنی آوردن پول به اقتصاد آمریکا برای تحقیق در تکنولوژی و IT. این دو یعنی تسلیحات و IT دو روی یک سکه هستند. همه بوئینگ را به عنوان شرکت تولید کننده هواپیماهای مسافربری میشناسند ولی این شرکت در عین حال، بزرگترین تولید کننده پهپاد برای استفاده نظامی نیز میباشد.
قراردادهای نظامی اخیر میان عربستان و آمریکا، ۱/۳۸۰/۰۰۰ شغل دائم در اقتصاد آمریکا ایجاد خواهد کرد. مهمترین شرکای تکنولوژیک شرکتهای تولید کننده تسلیحاتی آمریکا، شرکتهای اسرائیلی هستند. لابی شرکتهای IT اسرائیل، نقش مهمی در ترغیب این قراردادها ایفا کردند. اخیراً شرکت آمریکایی Intel، شرکت اسرائیلی به نام Mobileye را پانزده میلیارد و سیصد میلیون دلار خرید.
طبیعی است که عربستان، کشور تولید کننده IT نیست اما در دو سال اخیر به صورت سیستماتیک و با نوع قراردادهایی که با آمریکا، کانادا، ژاپن، فرانسه و آلمان منعقد کرده، مهندسان و تکنوکراتهای خود را با تکنولوژیهای جدید آشنا میکند. در نهایت، مزیت نسبی عربستان در نفت و پتروشیمی است ولی با بهرهگیری از ذخائر ارزی، به تدریج و در یک پروسه دراز مدت، دانشگاه و جامعه خود را در معرض تکنولوژیهای جدید قرار میدهد.
اگر دقت کنید در تحلیلهای سیاست خارجی جامعه ما، ارقام تقریباً وجود ندارد و آشنایی با اقتصاد بینالملل، فوقالعاده محدود است. ادبیات ۲۰ سال پیش در سیاست خارجی همچنان سیطره دارد. در این نظام بینالملل، هیچ کشوری به فکر کشور دیگری نیست. همه به فکر خودشان هستند. اگر اقتصاد کشورهای دیگر را به اقتصاد خود وابسته نکنیم، نمیتوانیم از آنها رفتار منصفانه و منطقی انتظار داشته باشیم. هیچ هدفی برای یک دولت بالاتر از تولید ثروت برای آیندهای مطمئنتر وجود ندارد. اگر اقتصاد بینالملل بخوانیم، مسائل منطقهای را به نوعی دیگر تحلیل و قضاوت خواهیم کرد. اگر برای آینده کشور، اقتصادی فکر نکنیم، فقیر خواهیم شد.
چگونه كشورها را به خودمان وابسته كنیم؟
دكتر محمود سریع القلم، در تازه ترین یادداشت كه در وبسایت شخصیاش منتشر كرده، با ذكر نمونههایی از موفقیت برخی كشورها، چند راهكار برای ارتقا و بهبود سیاست خارجی پیشنهاد كرده است:
۱۳۹۶/۳/۷