نسخه چاپی

به بهشتی مظلوم، ظلم نكنید

دكتر اسدالله بادامچیان

امام فرمود: بهشتی یک ملت بود برای ملت ما بهشتی مظلوم بود، مظلوم زیست و مظلوم شهید شد.

همواره برای من شگفتی‌آور بوده که چرا جوامع انسانی، قدر انسانهای خدوم، صادق، پرکار و ارزشمند خود را نمی‌شناسد و چرا آنها مظلوم می‌شوند، و چرا به آنها ظلم می‌کنند؟ و چرا وقتی آنها زنده‌اند، از این انسانهای مبارک و پربرکت استفاده لازم را نمی‌کنند‍‍‍! و پس از آنکه نعمت وجود آنها را از دست می‌دهند، حسرت می‌برند. و زمانی که بهشتی به کینه تروریستهای آمریکایی که قیافه ضد امپریالیستی به‌خود گرفته‌اند در یک انفجار می‌شود آنگاه بخود می‌آیند که دیگر بهشتی در بین آنها نیست.

آیا برای شما خواننده محترم نیز این پرسش مطرح نبوده و نیست که چرا علی (علیه السلام) اول مظلوم عالم می‌شود؟ چرا؟

علی که چیزی برای خودش نمی‌خواست. اول مسلمان به پیامبر است، برادر و جانشین رسول الله و اول مجاهد فی‌الله، و دروازه شهر علوم و دانش است. (آن هم در سرزمین تاریک و عقب مانده عربستان جاهلی) و همسر زهراست و پدر حسن و حسین و زینب است و در یک کلمه علی است.

چرا او به جایی می‌رسد که می‌فرماید « صبرتو فی الحلقشجیوفیالعین قذی » و چرا بهشتی و مطهری که پس از امام در انقلاب اسلامی به رهبری امام، اولین هستند اینطور مظلومانه شهید می‌شوند؟

بنظرم برای اینکه ما هم به بهشتی‌ها و بهشتی ظلم نکنیم، بهتر است این پاسخ را هر کس در ذهن خود بیاورد و تحلیل کند و در رفع ظلم از این مظلوم در انقلاب اسلامی بکوشد.

***

شگفت‌آورتر بعد از شهادت این مظلومان جهان است.

چه عیب است که یزید که به والی مدینه می‌نویسد، حسین را بخواه و بیعت بگیر و اگر بیعت نکرد او را بکش، و حسین(ع) خائفاً از مدینه جدش به مکه می‌رود بی خبر و شبانه و از بیراهه‌ها و در مکه خانه امن الهی است مورد ترور یزید و یزیدیان قرار می‌گیرد و برای حفظ حرمت خانه کعبه و حرمت اهل بیت پیامبر اسلام. و مصلحت مسلمانان و جهان اسلام، حج را نیمه تمام می‌گذارد و به کوفه‌ای که او را دعوت کرده‌اند می‌رود، ولی شریح‌های دین به دنیا فروخته، او را خارج از دین می‌دانند و حکم می‌دهند که ان‌الحسین خرج عن دین جده فدمه هدر و یزید فاسق و فاجر را امیر مومنان می‌نامند. و او را مظلومانه با اهل بیتش در کربلا قتل عام بیرحمانه می‌کنند و خاندانش را به اسارت به شام می‌برند و بعد، همین یزید مجلس تعزیت اباعبدالله را در کاخ شام برپا می‌کند. تا این بار خود ظالم و قاتل حسین، سردمدار تغییر نهضت عاشورایی به فقط عزا و تعزیت شود تا دوران محمدرضا شاه، که این فاسق و فاجر و فاسد و ضد دین در کاخ گلستان! مراسم عزاداری ظلم‌ستیز کربلایی را برگزار می‌کند تا مردم ساده‌اندیش را فریب دهد.

و این مظلومیت حسین را بیشتر می‌کند! گرچه خدای منتقم خون حسین، مکرمکاران را بخودشان برمی‌گرداند.

و شگفتی‌آور آنکه پس از شهادت بهشتی مظلوم، آنها که قبل از شهادت در جریان و خط بهشتی نبودند حالا بیش از یاران دیرین بهشتی و آنان که در خط و فکر و مقاومت بهشتی با او بودند سنگ بهشتی را بر سینه کوبیدند.

آنان که به شهادت اسناد و حتی نشریات آن روزگار، بهشتی را طرفدار سرمایه‌داری می‌نامیدند و خود را طرفدار مستضعفان و پابرهنگان و ضد آمریکایی‌تر از او می‌خواندند و در اسناد لانه جاسوسی، در پی سندیابی برای اثبات رابطه بهشتی با سفارت می‌گشتند، حالا خود را شیفتگان بهشتی جلوه می‌دادند.

در مراسم هفتم تیر جلوتر از بقیه، در صف اول می‌نشستند و دهها طرح می‌دادند که برای بهشتی و قتلگاه باید چه کرد؟ و چه برنامه‌ها اجرا کرد؟

اما هیچ کار نکردند، 30 سال قتلگاه خرابه ماند، یک فیلم برای بهشتی نساختند، آثار بهشتی را در انحصار گرفتند و نگذاشتند جز آنچه آنها می‌پسندیدند، منتشر گردد. به حزب بهشتی هیچ کمکی نکردند تا مشکلات شدید مالی، حزب را در تنگنا قرار دهد و چه‌ها که نکردند!

تمام این کارها برای آن بود که بهشتی برای امام نامه نوشت برای مردم مغفول بماند او که معتقد بود که دو خط در مدیران و در صحنه سیاست است. 1- خط ارزشها و آرمان‌های انقلاب اسلامی 2- خط آنها.

و در سالهای اخیر این جریان دوم و لیبرال‌ها و دوزیستی‌های سیاسی، درصدد تحریف شهید بهشتی و افکار و خطوط و مواضع سیاسی وی برآمده‌اند و این تحریف را با برنامه‌ای همه جانبه شروع کرده‌اند تا آنجا که گاه یکی از آنها می‌گوید شهید بهشتی، اصلاح‌طلب! بود.

(البته منظور همین جریانی است که بهشتی آن را قبول نداشته و جریان دوم می‌داند)

مشکل اینجاست که یاران واقعی بهشتی را آن جریان دوم در طول این سالها، کوشیده بودند سانسور شوند و هر یک در حد یک چهره تاریخی برای بیان خاطرات بماند و اگر توانستند متهم به انواع تهمت‌ها بنمایند.

و دست آنها را از امکانات موثری که می‌توانست با آن فیلم و داستان و... در باره بهشتی و خط بهشتی و جریان بهشتی به کشور تقدیم کند کوتاه کرده‌اند.

و حالا خود درصدد تحریف چهره و افکار بهشتی برآمده‌اند.

***

این ظلمی بزرگ‌تر از منفجر ساختن اوست. هر کس به آن بهشتی که راست قامت جاودانه تاریخ است و خط ارزشمداری اسلام و انقلاب اسلامی را می‌خواهد پاسداری کند و احساس بدهی به بهشتی و خط و جریان بهشتی دارد. نگذارد که باز بهشتی را مظلوم و شاید مظلوم تر از قبل از شهادت بنمایند.

و بالاتر آنکه مراقب باشیم به بهشتی مظلوم، ظلم نکنیم.

۱۳۹۶/۴/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...