به گزارش نما, روزنامه شهروند در گفت وگویی با مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان، نوشت: توجه به ورزش زنان باور جدی ماست و درجامعهای که ٥٠درصد از آن را خانمها تشکیل میدهند، تصورمان بر این است که با رعایت ملاحظات شرعی و فرهنگی میتوانیم هرگونه امکانات و زمینه را برای زنان فراهم کنیم.
در این گفت وگو می خوانیم:
اتاق نقلی با نور ملایم و البته گرمای بالاترین نقطه از ساختمان ٤ طبقه سئول توصیف خوبی برای جایی است که تصمیمات کلان ورزش کشور در آن گرفته میشود؛ مکانی برای تفکر و تعاملی که مدام از ذهن یکی از ١٨ وزیر کابینه عبور میکند و حتی مایی که برای ساعتی کنارش بودیم، هم از دعوت به آن محروم نشدیم. مسعود سلطانیفر شاید حقش بود ٤ سال قبل پست وزارت ورزش و جوانان را برعهده بگیرد؛ زمانی که ترکش کملطفیها و شاید لجبازیهای مجلس قبل با دولت یازدهم به او خورد و نتوانست رأی اعتماد بگیرد.
تغییرات ایجادشده در مجلس اما باعث نشستن سلطانیفر بر مسندی شد که خیلیها آرزوی حضور در آن جایگاه را دارند. سلطانیفر اگرچه فقط ٨ماه از دوران وزارتش میگذرد اما اقداماتی بنیادی انجام داده که شاید نتیجهاش را سالها بعد ببینیم. در کوتاهمدت اما همینکه در ورزش زنان ٦ رشته توانستهاند تأییدیه پوشش اسلامی خود را از فدراسیونهای جهانی بگیرند، اتفاق مثبتی باشد.
او که احتمالا در دولت دوازدهم نیز روی صندلی وزارت ورزش و جوانان خواهد نشست، امید دارد برنامههای ناقصش نتیجه بدهد و با کامیابی ساختمان پرماجرای سئول را ترک کند. تنگی وقت اجازه نداد موضوعات بیشتری را با وزیر ورزش و جوانان مطرح کنیم و پاسخش را بشنویم؛ با این حال حاصل حدود یکساعت گپوگفت با مسعود سلطانیفر پیشروی شماست.
وقتی نام زنان در ورزش به زبان میآید، ناخودآگاه ذهنها به سمت حضور زنان در ورزشگاهها میرود؛ یکبار شفاف بگویید که این مشکل حل میشود یا خیر؟
من شخصا به حل مشکل ورود زنان به ورزشگاهها خوشبین هستم؛ البته چنانچه همگرایی و همفکری وجود داشته باشد و تفاهم ایجاد شود، قطعا مراجع مختلف و کانونهای تاثیرگذار دراینباره صاحبنظر هستند اما اگر به قول شما بخواهم شفاف جواب بدهم، باید بگویم بله؛ احتمال حضور زنان در ورزشگاهها زیاد است.
اینکه شایعه شده در بازی ایران و سوریه که به نوعی جشن صعود تیمملی به جامجهانی است، زنان به ورزشگاه راه داده میشوند، درست است؟
خیر، برای آن بازی هیچ برنامهای نداریم. اخیرا نامهای هم برخی زنان فوتبالیست نوشته بودند که از این پیشنهادها و تقاضاها زیاد است و طبیعتا ما روی آنها کار و بررسی میکنیم. قویا اعلام میکنم در بازی با سوریه زنان به ورزشگاه نمیروند.
هشتماه فعالیت در رأس وزارت ورزش و توجه ویژه به زنان. اینکه پوشش اسلامی زنان ٦ رشته ورزشی بسکتبال، کشتی، سهگانه، مچاندازی، جوجیتسو و اسکواش در دوران کوتاه مدیریت شما تأیید شد، نشان از توجه شما به زنان دارد. این مراحل چطور طی شد؟
حقوق بانوان ورزشکار ما درحال استیفای مرحلهای در ورزشهای مختلف است و این از رویکرد کل دولت و بهخصوص شخص دکتر روحانی نشأت میگیرد. توجه به ورزش زنان باور جدی ماست و درجامعهای که ٥٠درصد از آن را خانمها تشکیل میدهند، تصورمان بر این است که با رعایت ملاحظات شرعی و فرهنگی میتوانیم هرگونه امکانات و زمینه را برای زنان فراهم کنیم؛ چه در بخش سختافزاری و چه در بخش نرمافزاری. امکانپذیر هم است.
از سوی دیگر تصور میکنیم حضور تعداد بیشتری از کشورها در برخی مسابقات لازم است تا جنبه بینالمللی به خود بگیرد. حتی با سازمان همکاریهای اسلامی(کنفرانس اسلامی) که ٥٧ عضو دارد، متفق شدیم تا با درنظرگرفتن ملاحظات مذهبی و شرعی حضور زنان در میادین ورزشی پررنگتر شود.
یادمان نمیرود که در المپیک ریو مسابقه بین والیبال ساحلی مصر و آلمان چقدر جریانساز شد و عکسهای آن مسابقات یکی از پربینندهترینها شد و در فضای مجازی گسترش یافت. مسابقهای که زنان آلمانی در یک طرف با لباس راحت ورزش میکردند و والیبالیستهای مصری با پوشش کامل اسلامی در میدان حضور یافته بودند.
این نشان میدهد که در کل دنیا مشکلی با رعایت ملاحظات ملی و مذهبی در رویدادهای ورزشی وجود ندارد و حتی پوشش اسلامی زنان ورزشکار مورد تأیید فدراسیونهای جهانی نیز هست. شما میبینید که در رژه مراسمهای افتتاحیه و اختتامیه زنان مسلمان با پوشش اسلامی حاضر میشوند و کسی هم جلویشان را نمیگیرد.
در ایران هم با توجه به مسائل مطرحشده، بر این باور هستیم که زنان ایرانی بیشتر از آن چیزی که در گذشته فرصت حضور پیدا میکردند، باید زمینه حضور آنها را در عرصههای بینالمللی فراهم کنیم و به نوعی خانمها فرصت برابری با آقایان برای ارز اندام پیدا کنند که هربار این اتفاق افتاده، موفقیتهای خوبی نیز حاصل شده است.
ظاهرا مشکل زنان بسکتبالیست برای حضور در بازیهای داخل سالن آسیا در ترکمنستان هم درحال حلشدن است.
بله، دوستان پیگیر هستند تا همه مقدمات و هماهنگیها انجام شود و بسکتبالیستهای زن نیز مانند فوتسالیستها و والیبالیستها به مسابقات مختلف بروند و موفق شوند. همانطور که در تکواندو مدال المپیک کسب میشود، مطمئن هستم در بسکتبال زنان هم در کوتاهمدت دستاوردهای زیادی به دست میآوریم. شک نکنید در آینده برای خانمهای ورزشکار خبرهای خوبی خواهیم داشت.
کی از مسائلی که در دو، سهسال گذشته شاهد آن بودیم، مشکل خروج از کشور زنان ورزشکار متأهل است؛ افرادی مثل نیلوفر اردلان و زهرا نعمتی که بدون اجازه همسر خود بهخاطر مشکلات خانوادگی نتوانستند همراه تیمهای ملی به مسابقات بروند. تدبیری برای این موضوع داشتهاید؟
شاید پیگیریهایی در گذشته انجام شده باشد اما این موضوع به قوانین رایج در مملکت ما برمیگردد. ما هم تابع قانون هستیم و باید این قوانین را رعایت کنیم.
در یکی، دوسال گذشته فرد اول ورزش بانوان ایران کیمیا علیزاده بوده است؛ شایعاتی وجود دارد درباره اینکه شاید کیمیای ایران بهخاطر مصدومیتهای متعدد از تکواندو خداحافظی کند. برنامهتان برای دلسردی این دختر ٢٠ساله چیست؟
کیمیا علیزاده در زمانی که در بیمارستان بستری بود، به من قول داد با قدرت برای المپیک استارت بزند. من فکر میکنم با توجه به موفقیتهایی که علیزاده در عرصه بینالمللی داشته و ظرفیت و سن و تواناییهایش میتواند در دو المپیک دیگر حاضر باشد و حتی روی سکو برود.
کیمیا فیزیک و سن مناسبی دارد، باهوش است و از همه مهمتر، شرایط زندگی و خانوادگی خوبی دارد. پدرومادرش بسیار به وضع کیمیا اهمیت میدهند و ما امیدوار هستیم پس از کسالتی که برایش به وجود آمده، با استراحت چندماهه و نظارتهای درمانی بتواند با قدرت برگردد و انشاءالله در المپیک ٢٠٢٠ به جای برنز مدال طلا بگیرد.
در مدت حضور او در بیمارستان نهتنها خودم به عیادتش رفتم که به معاون بانوان وزارتخانه، سرکار خانم محمدیان تأکید کردم، هر روز به بیمارستان بروند و بر وضعیتش نظارت داشته باشند. همین اتفاق رخ داد، حتی از وزیر بهداشت آقای دکتر هاشمی خواستیم که به بیمارستان بروند و اتفاقا مشاورههای پزشکی خوبی داشتند.
من گزارشاتی دراینباره را دریافت میکردم و خوشبختانه روند درمانی کیمیا در بالاترین سطح انجام شد. انشاءالله علیزاده بعد از مدتی استراحت و بازسازی روحی در کوتاهترین زمان ممکن روی شیاپچانگ میآید.
با شرایطی که بر ورزش زنان حاکم است، فکر میکنید در المپیک ٢٠٢٠ تعداد مدالهای ما در این بخش بیش از عدد یک باشد؟
فکر میکنم این اتفاق بیفتد. با توجه به اینکه چند رشته جدید مانند کاراته به المپیک اضافه شده و ما در این رشته افراد توانمند و ارزنده زیادی داریم، امیدواری زیادی وجود دارد. کاراتهکاها زن ایرانی در مسابقات آسیایی و جهانی مدالهای خوبی کسب کردند و حتی خانم عباسعلی در مسابقات جهانی نتیجهاش با حریف خود صفر- صفر شد که داوران او را بازنده کردند. ما از کاراته در بخش زنان قول مدال گرفتهایم، در تکواندو هم مدال میگیریم. بهطورکلی انتظار دارم در المپیک توکیو زنان ایرانی ٣ مدال کسب کنند.
از این بحثها دور شویم؛ بیتردید عامهپسندترین ورزش در بین مردم فوتبال است. تیمملی فوتبال ما به بهترین شکل ممکن به جامجهانی صعود کرد و حالا یکسال تا مسابقات روسیه باقی مانده است. چه برنامهای برای حمایت از فوتبال در سال منتهی به جامجهانی و در نتیجه خوشحالی دوباره مردم دارید؟
ما بلافاصله بعد از قطعیشدن صعود تیمملی فوتبال به جامجهانی از فدراسیون فوتبال، سرمربی تیمملی و سازمان تیمهای ملی این رشته خواستیم تا نقشه راه را تا جامجهانی مشخص کنند. برنامه اولیه در این خصوص مشخص شده و با توافقی که مسئولان فدراسیون و کادرفنی داشتهاند، ٨٥روز اردو در کنار چند مسابقه تدارکاتی خوب پیشبینی شده است.
در دوره آینده جامجهانی انتظار ما این است که از گروه خود برای اولینبار بالا برویم. البته این مسأله به قرعهکشی مسابقات و گروهبندی هم بستگی دارد. برداشت ما این است که در جامجهانی روسیه دیگر تیمملی فوتبال ایران نباید فقط شرکتکننده باشد. حالا انتظارات مردم هم بیشتر از گذشته است و به هرحال شرایطی به وجود آمده که مردم تصور میکردند تیمملی با بازیکنان جوان، لژیونرها و از همه مهمتر، کادر مربیگری خوب خود به همراه مدیران فدراسیون باید به دور دوم جامجهانی برود.
در این راه وزارت ورزش حمایت و پشتیبانی کامل را از تیمملی در راه جامجهانی انجام میدهیم. با حساسیت بر امور تیمملی نظارت میکنیم تا بتوانیم هدفمان را محقق کنیم.
درباره تیم امید چطور؟ مردم ٤٤سال است در حسرت صعود به المپیک ماندهاند و در این بخش فکر میکنید انتظارات دوستداران فوتبال مهیا میشود؟
ما از فدراسیون فوتبال خواستیم برنامهریزیها بهگونهای باشد که در المپیک ٢٠٢٠ توکیو حضوری جدی داشته باشیم. با اینکه اخیرا اتفاقات و بحثهایی درباره تیم امید به وجود آمده اما واقعیت این است که ظرفیت فوتبال ما بالاتر از این است که در مسابقات اخیر چنین نتایجی کسب شود.
شما در بحث باشگاهی میبینید گاهی باشگاههایی که جوانگرایی میکنند، بهتر نتیجه میگیرند. با توجه به شرایط سنی که در تیمهای جوانان و امید وجود دارد، باید با هماهنگی و همدلی همه همکاری کنند تا تیمهای ملی نتایج بهتری کسب کنند. با این شرایط به امید خدا میتوانیم در المپیک حضور یابیم و به قول شما حسرت ٤٤ساله پایان یابد.
یکی از مهمترین حاشیههایی که در ماههای گذشته در فوتبال وجود داشته، بحث انتخاب دبیرکل جدید است. علیرضا اسدی، دبیرکل قبلی فدراسیون نزدیک به محمود گودرزی، وزیر پیشین ورزش بود که توسط مهدی تاج از فدراسیون رفت و فعلا محمدرضا ساکت بهعنوان دبیرکل معرفی شده است. چرا شما مانند وزیر قبلی دبیرکل را تعیین نکردید تا حداقل یک مهره در فدراسیون فوتبال داشته باشید؟
اینها مسائل داخلی فدراسیونهاست و اختیارات رئیس و هیأترئیسه در آن مشخص است. وقتی آنها براساس اختیارات قانونیشان تصمیمی اتخاذ میکنند، دلیل ندارد ما آدمی را آنجا بگذاریم تا به قول شما مهرهای داشته باشیم. وظیفه ما جلو بردن سیاستهای کلی است و اینکه نقش حاکمیتی و نظارتی را به بهترین شکل جلو ببریم. در این شرایط نیازی نیست در هر فدراسیون یک مهره داشته باشیم، چون به روسای فدراسیون اعتماد داریم.
اعتقاد ما بر این است که زیرساخت خوبی برای اجرای برنامهها وجود دارد. اینکه یک نفر را در فوتبال، کشتی، والیبال و... بگذارم تا سیاستهای من را اعمال کند نه جایگاه قانونی مرا نشان میدهد و نه اینکه شخصا علاقهای به این کار دارم. رابطه ما با روسای فدراسیون کاملا منطقی، قانونی، صمیمی و نزدیک است. البته در بحث کار با هیچکس شوخی نداریم. در این مدت دیدید که با فوتبال تعامل منطقی داشتیم و کدورتهایی که وجود داشت و ذهنیتهای موجود همه برطرف شد و اکنون آرامش حاکم است.
با وجود این، حتما در جریان هستید که قرارداد فدراسیون فوتبال برای تبلیغات محیطی مسابقات لیگ برتر که در غیاب حق پخش تلویزیونی اصلیترین منبع درآمد در فوتبال است هنوز امضا نشده است!
به نظر من، هم تبلیغات محیطی و هم حق پخش تلویزیونی هر دو مهم هستند. در بخش تبلیغات محیطی فدراسیون فوتبال پیگیر است و با چند شرکت در بخش خصوصی مذاکره میکند تا قرارداد این موضوع قطعی شود. درباره حق پخش تلویزیونی نیز پیگیر هستیم. حتی در قانون ٥ساله توسعه ششم نیز بندی مشخصا آمده که باید در سال اول مسائل مربوط به حق پخش تلویزیونی را با صداوسیما روشن کنیم.
مذاکرات خوبی هم با آقای علیعسگری، ریاست سازمان صداوسیما داشتیم تا یک فرمول برد- برد را طراحی و اجرا کنیم تا هم صداوسیما منتفع شود و هم ورزش کشور سود ببرد. در اینباره بر سر کلیات به تفاهم رسیدیم و فقط جزییات آن مانده که در آینده مشکلاتش حل خواهد شد.
درباره اعتمادتان به روسای فدراسیونها صحبت کردید، اما فدراسیونهای زیادی وجود دارند که با مشکل دست و پنجه نرم میکنند. در بازه زمانی یک هفته گذشته اتفاقات زیادی را شاهد بودیم؛ مانند استعفای رئیس فدراسیون هندبال یا عدم اعزام تنها نماینده ایران به مسابقات جهانی بوکس. برای حل این مشکلات چه تدبیری را به کار خواهید گرفت؟
واقعیت این است که برخی فدراسیونهای ما بهخاطر سوءمدیریت در سالهای گذشته دچار بدهیها و مشکلات مالی زیادی شدهاند. برخی نیز با وجود این مشکلات تعهداتی را ایجاد کردند که ظرفیت تأمین آن وجود نداشته است؛ مثلا در فدراسیون شطرنج دوستان بدون اینکه پیشبینیهای لازم را درباره میزبانی مسابقات جهانی کرده باشند، تعهداتی را به وجود آوردند و همه را به مشکل انداختند. در هندبال بدهی سنگینی داریم که باید مدیریت شود.
چند فدراسیون دیگر هم بهصورت غیرقانونی و خارج از روال و منابع، تعهداتی را داشتند که باید به مرور تأمین شود. ضمن اینکه ما در تأمین منابع مالی فدراسیونها هرساله تعهدنامهای را امضا میکنیم که براساس آن بودجه ورزش را از محل اعتبار دولتی تأمین میکنیم.
متاسفانه پیگیری لازم توسط تعدادی از روسای فدراسیون برای تأمین منابع مالی از بخش غیردولتی انجام نمیشود و بدون اینکه به سراغ بخش خصوصی بروند و درآمدزایی کنند در زمینه جایگزینی تعهداتی میدهند که همین امر برای برخی فدراسیونها معضل شده است. در کنار اینها، ما صدها مشکل در ورزش داریم. پروژههای نیمهتمام، نبود تعامل بین بخشهای مختلف ورزش و ... که باید به همه آنها رسیدگی شود.
استنباط شما برای بها دادن به استقلال رئیس فدراسیونها قابل تحسین است، اما اینکه حتی تیمهای ملی در بحث اسکان هم مشکلاتی دارند، عجیب به نظر میرسد.
اگر منظورتان مشکلی است که برای کاراتهکاها در ورشو پیش آمد، باید بگویم که این اصلا مشکل به حساب نمیآید. این بچهها به شهری رفتند که فرودگاه نداشته و باید با قطار به محل مسابقات اعزام میشدند. تا زمان رسیدن قطار دو ساعت زمان بوده و باید منتظر میماندند تا قطار برسد. حالا خسته هم بودند و کنار ایستگاه راهآهن خوابیدهاند. یک عکس هم گرفتند و پخش شده است، اما برایم جالب است که چرا اینقدر موضوع را بزرگ کردهاند.
آیا برای دوساعت معطلی امکان حضور در هتل وجود دارد؟ چرا هیچکس به این نمیپردازد که فدراسیون جهانی محلی را برای اسکان تیمملی کاراته مشخص کرده بود که وضع مناسبی نداشت و مسئولان با هزینه فدراسیون برای این تیم هتل مجهز گرفتند؟ جابهجایی با اتوبوسهای مناسب، رستورانها و تغذیه مناسب و ... اهمیتی ندارند؟ فقط همان یک لحظهای که کنار ایستگاه راهآهن خوابیدهاند، مهم شده است؟ من در اینخصوص واقعا از رسانهها گلایه دارم.
یعنی معتقد هستید فدراسیون کاراته هیچ قصوری نکرده است؟
خیر، آن عکس که شما دیدید فقط یک درصد از اقدامات برای اعزام تیمملی کاراته بوده است. البته من از کاراتهکاها گلایه دارم و معتقدم نباید این کار را میکردند. بههرحال هر کسی شأن دارد و متاسفانه برخی از اعضای کاروانهای اعزامی شئونات را رعایت و از جهت حفظ ظاهر خوب عمل نمیکنند.
متاسفانه در ورزش ما به هیچ مسأله خوبی پرداخته نمیشود و فقط نکات منفی و اتفاقات عجیب به تصویر کشیده میشود که این به ضرر توسعه ملی است و کار حرفهای نیست. اگر میخواهیم واقعیتها را بیان کنیم، باید نقاط ضعف و قوت را با هم ببینیم.
اینطور نباشد که ٩٩درصد اقدامات خوب را فراموش کنیم و فقط زشتیها را به تصویر بکشیم. البته فکر میکنم با توضیحی که سرمربی تیم ملی کاراته در اینخصوص داد، همه چیز مشخص باشد اما قطعا ٢٠ بار دیگر همکاران شما از من درباره عکس خوابیدن کاراتهکاها در ورشو سوال میکنند. (میخندد)
در بالا به مشکلات اقتصادی فدراسیونها اشاره کردید. این درحالی است که شما در مصاحبههای قبلی خود بارها از نقش ورزش در توسعه اقتصادی کشور سخن گفتید. این تناقض چطور جبران میشود؟
اعتقاد من بر این است که فرآیند توسعه کشور، فرآیندی همهجانبه و هماهنگ بین توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. چنانچه در فرآیند توسعه این ٤بخش با یک آهنگ و سرعت مشخص جلو بروند، آن جامعه توسعه پیدا میکند اما اگر در هر کدام از این بخشها سکته و خدشه به وجود بیاید، فرآیند و هارمونی موفق نخواهد بود.
در بخش ورزش تحلیل، باور و تعریفم این است که این حوزه در مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تاثیرگذار است. باید بگویم اقتصاد ورزش در دنیا بزرگ و در ایران کوچک است. متاسفانه ما هنوز ساز و کاری برای ورود بخش خصوصی به ورزش تعریف نکردهایم و معافیتهای جدی در اینخصوص وجود دارد. بخش خصوصی وقتی میخواهد به صورت جدی وارد صحنه شود، چون درآمدی ندارد، ناامید میشود.
البته شرکتهایی مانند ذوبآهن، سپاهان، سایپا و... ورود کردند اما اینها بخش خصوصی نیستند و نیمهدولتی و نیمهخصوصی محسوب میشوند. کسی که اسپانسر میشود، باید درآمد هم داشته باشد اما در کشور ما شرایطی به وجود نیامده که اسپانسر نفعی ببرد و صرفا مدیر هزینه میشود.
با این حال در برنامه ششم توسعه بندی داریم که هزینههای مالیاتی را صرف تغییر کاربری برخی زمینها کنیم و به اماکن ورزشی اختصاص دهیم. باید به سمت تسهیلات بانکی ارزانقیمت برویم و کارهایی را در این رابطه انجام دهیم که بخش خصوصی را فعال کنیم. در این صورت نقش ورزش را در توسعه اقتصادی کشور پررنگ خواهیم کرد.
برسیم به بحث استقلال و پرسپولیس؛ بهنظر میرسد کاهش تصدیگری به این دو باشگاه فقط به کاهش مشارکت مالی منجر شده است. این مسأله را قبول دارید؟
ابتدا این را بگویم که ما در ورزش حرفهای طبق قوانینی که داریم، نمیتوانیم به این دو باشگاه کمک مالی کنیم. استنباط من و عامه مردم این است که مدیریت این استقلال و پرسپولیس نسبت به گذشته نظم و شیوه اداره آنها تغییر پیدا کرده است. با این حال باید شرایطی را مهیا کنیم که آنها از تیم به باشگاه تبدیل شوند. دو تیم بزرگ آسیا که دربی آنها بزرگترین دربی آسیاست و در لیگ قهرمانان هم همیشه جزو تیمهای مطرح بودند، باید ساماندهی منظمی داشته باشند.
ما این کار را سعی کردیم با انتخاب مدیران باتجربه و باسابقه ورزشی و اقتصادی انجام دهیم. با این حال ظرفیت کسب درآمد در این دو باشگاه بیش از این است و شما میبینید که در یک سال و نیم گذشته بدون اتکا به کمکهای دولتی با استفاده از اسپانسرینگ خواستههای خود را محقق کردند.
با وجود نظمی که از آن صحبت میکنید، بدهیهای سرسامآور این دو باشگاه همچنان پابرجاست.
متاسفانه درست است؛ این بدهیها از گذشته برجا مانده و اگر دقت کنید در یکسالونیم گذشته هیچ بدهی جدیدی اضافه نشده و حتی بخشی از بدهیهای گذشته نیز پرداخت شده است. ما به گونهای رفتار خواهیم کرد که از ظرفیتهای درآمدزایی استفاده کنیم تا استقلال و پرسپولیس علاوه بر تأمین هزینههای جاری درآمد بیشتری نیز داشته باشند.
اساسنامه جدید فدراسیونها به کجا انجامید؟ ظاهرا در این اساسنامه اختیارات وزارت ورزش بسیار کم شده است.
در اساسنامه قبلی مشکل اصلی بندی بود که به رئیس سازمان تربیت بدنی این اختیار را داده بود که عزل و نصبهایی را در فدراسیونها ایجاد کند. ما با توجه به تعرضهای فدراسیونهای بینالمللی در اساسنامه جدید کاری کردیم که هم این مورد اصلاح شود و هم اینکه جا بیندازیم نیاز به اختیار عزل وجود ندارد. در اینباره کارگروهی تشکیل شد و خودم هم ناظر بودم و درنهایت با مشورت روسای فدراسیونها اساسنامهای تنظیم شده که طی روزهای آینده آماده تأیید نهایی خواهد شد.
آقای سلطانیفر! شما احتمالا وزیر ورزش دولت دوازدهم خواهید بود؛ بهعنوان عضوی از کابینه بعد برای مردمی که در رأی دادن به رئیسجمهوری حماسه آفریدند، چه کارهایی را در دستور کار خود گذاشتهاید؟
جواب این سوالت دو ساعت است (میخندد). من فکر میکنم مردمی که اینطور حماسی با اعتقاد و باور نسبت به کارهایی که در ٤سال گذشته انجام شده، پای صندوقهای رأی آمدند و خواستار استمرار شرایط کنونی شدند، حقشان است که مدیرانشان با همه توان و ظرفیت کار کنند. قطعا همه توان خود را به کار خواهیم گرفت تا به مطالبات مردم پاسخ مثبتی بدهیم. مردمی که از ورزش انتظار زیادی دارند. در همه بخشها هم این کار را خواهیم کرد و امیدمان این است که پاسخگوی نیازها باشیم.
چهار سال قبل شما نخستین وزیر پیشنهادی ورزش به مجلس بودید؛ نگران نیستید اتفاقات آن موقع تکرار شود؟
من ٨ ماه قبل از همین مجلس رأی اعتماد گرفتم؛ اگر انشاءالله از سوی رئیس جمهوری انتخاب و به مجلس معرفی شدم، تلاش میکنم رأی اعتماد بگیرم.
به تغییرات احتمالی و برنامههای خود برای ٤سال بعدی وزارت ورزش فکر کردهاید؟
قطعا مسائلی در ذهنم وجود دارد اما فعلا حرفی نمیزنم. اگر توسط رئیسجمهوری به مجلس معرفی شدم و رأی اعتماد گرفتم، آن زمان درباره برنامههای آینده صحبت خواهم کرد.
سلطانی فر: خبرهای خوبی برای زنان دارم
روزنامه شهروند در گفت وگویی با مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان، نوشت: توجه به ورزش زنان باور جدی ماست و درجامعهای كه ٥٠درصد از آن را خانمها تشكیل میدهند، تصورمان بر این است كه با رعایت ملاحظات شرعی و فرهنگی میتوانیم هرگونه امكانات و زمینه را برای زنان فراهم كنیم.
۱۳۹۶/۵/۱۱