رئيس جمهور سه شنبه گذشته به مجلس رفت تا وزراي پيشنهادي خود را معرفي كند. او به هنگام معرفي وزرا گفت: «آمريكا نشان داد نه شريك خوبي است و نه طرف مذاكره قابل اعتماد.»
مردم به شنيدن حرفهاي متفاوت از رئيس جمهور عادت كردهاند اما اين تفاوت موضع با ديگر مواضع رئيس جمهور فوق العاده مهم است.
رئيس جمهور در طول 4 سال گذشته همواره منتقدين را مذمت مي فرمود که چرا مي گویيد آمريكا غير قابل اعتماد است؟! حال، خود او در صف اول بي اعتمادي به آمريكا ايستاده است. او در سال 92 در جريان تبليغات انتخابات رياست جمهوري در خصوص مذاكره با آمريكا گفته بود: «مذاكره با آمريكا امكان پذير و شدني است، هر چند معتقديم مذاكره با آمريكا راحت تر از مذاكره با اروپاست، چرا كه اروپاييها به دنبال آقا اجازه از آمريكا هستند.» او نيز تاكيد كرده بود: «به هر حال آمريكاييها كدخداي ده هستند، بستن با كدخدا راحتتر است.»
اكنون 4 سال از آن اظهارات خوشبينانه گذشته است، ما در مذاكرات هستهاي هزينههاي حيثيتي بسياري دادهايم و اين هزينهها به غير از هزينههاي مادي بوده كه هرگز در مذاكرات موضوع مذاكره با آمريكايي ها نبوده است.
رئيس جمهور در حالی از بياعتماد بودن به آمريكا در مذاكرات سخن مي گوید كه داد روسيه و چين و اروپا از بدمستيهاي ترامپ بلند شده و آمريكاييها صريحا مي گويند هيچ پيمان و عهدي براي آنها الزام آور نيست. با آنكه رئيس جمهور تصريح مي كند آمريكا طرف قابل اعتمادي براي مذاكره نيست اما بلافاصله در همين نطق مي گويد: «خوب، از اول تكليف ما را روشن كنيد. شما مي خواهيد ما تحريم هستهاي را برداريم كه برداشتيم، اگر مي خواهيد همه تحريمها با جهان را حل كنيم اهلاً و سهلاً، به ما اجازه بدهيد با كمال جديت و قدرت ميرويم و موفق هم خواهيم شد.»
شكست در مذاكرات برجام يك امر بديهي است. معلوم نيست آمريكا چه بايد بكند كه رئيس جمهور ما قبول كند برجام نقض شده و ديگر اين راه رفتني نيست؟ تاريخ ايران نشان مي دهد هر فرد و جرياني كه به آمريكا اعتماد كند سيلي خواهد خورد. اين خواب كه؛ «توافق برجام نشان داد مي توان با مذاكره به برجامهاي جديد دست يافت» و نيز «مذاكره هستهاي مي تواند الگويي براي دهها مذاكره ديگر شود»، تعبير نشد! اين خوش خيالي كه گفته شد: «امضاي كري تضمين است»، با بدعهديهاي آمريكا رنگ باخته است!
بنا به اعتراف وزير خارجه جمهوري اسلامي ايران، رئيس كل بانك مركزي و رئيس سازمان انرژي اتمي، دستاورد برجام تقريباً هيچ، برداشتن تحريمها فقط روي كاغذ مانده است و آمريكاييها دبه كردهاند و سر ما كلاه گذاشتند. چطور رئيس جمهور محترم در محضر ملت ايران و نمايندگان مردم چشم به همه اين واقعيتها ميبندد و مي گويد؛ «شما مي خواهيد ما تحريمهاي هستهاي را برداريم كه برداشتيم»؟ مگر در سال پيش در مراسم نهمين سالگرد روز ملي فناوري هستهاي نگفت؛ «ما توافقي را امضاء نخواهيم كرد مگر آنكه در اولين روز اجراي توافق، همه تحريمها چه مالي، اقتصادي و بانكي در همان روز، لغو شود»؟
اگر اين تحريمها لغو شده بود كه الآن بحثي نبود. امروز ترامپ با پررويي در مقابل ملت ايران ايستاده و مي گويد ايران بايد به تعهدات خود پايبند باشد اما آمريكا به هيچ وجه نسبت به تعهدات خود پايبند نيست و نخواهد بود.
با اين حال چگونه است كه رئيس جمهور مي گويد؛ ما تحريمهاي هستهاي را برداشتيم؟ اكنون يك شهروند ايراني نمي تواند در يك كشور خارجي يك دلار پول خود را چنج كند، يا حساب باز كند يا پول مبادله كند. چگونه تحريمهاي اقتصادي، پولي و بانكي برداشته شده است؟!
اين چه حرفي است كه رئيس جمهور مي گويد آمريكا قابل اعتماد نيست اما مي گويد باز به ما اجازه دهيد مذاكره كنيم، تحريمها را بردارند؟ اگر شما قدرت ديپلماسي داشتيد تحريمها را در همان مذاكره هستهاي برميداشتيد . شما صنعت هستهاي را كه محصول فداكاري و ايثار و جانبازي دانشمندان ما بود، به تاراج داديد، حال در مذاكرات جديد كه قبول هم داريد آمريكا قابل اعتماد نيست، چه چيزي را ميخواهيد به تاراج بدهيد؟!
اين حرفهاي متفاوت و متناقض نشان مي دهد رئيس جمهور محترم در دولت يازدهم عبرت زيادي از مذاكرات هستهاي نگرفته و اصلاً علل بدعهدي آمريكا را خوب درك نكرده است و هنوز به لابيهاي كاسب تحريم در واشنگتن اميدوار است. برجام نشان داد از آن جماعت كاري ساخته نيست. آنها بخشي از قصه هستند نه تمام قصه. بين ايران و آمريكا اقيانوسي از خون است كه عبور از آن به اين سادگي امكان پذير نيست.
این روزها سالگرد كودتاي ننگين آمريكا براي زمين زدن نهضت ملي شدن نفت است. آمريكاييها پس از 60 سال هنوز براي انتشار اسناد كودتا اين دست و آن دست مي كنند و نمي خواهند دستي را كه در داخل با آنها در كودتا همكاري مي كرد و در دست آنها بود افشا كنند.
حضور و نفوذ آمريكا در ايران هميشه يك دنباله داخلي داشته كه به خارج وصل بوده است. از اين دنباله داخلي كاري ساخته نيست، اگر ساخته بود مصدق به آن نگون بختي دچار نميشد.
براي مقابله با آمريكا جز به ملت به هيچ چيز نبايد تكيه كرد. برجام نشان داد آمريكا نه تنها قابل اعتماد نيست بلكه قابل مذاكره هم نيست، چون هيچ منطقي جز منطق زور نمي فهمد. عقبنشيني آمريكاييها از تهديد عليه كره نشان داد كه اين زبان را خوب مي فهمند.
امروز ما در برابر آمريكا فقط يك راه داريم؛ آن هم مقاومت است. هيئت نظارت برجام بايد هر چه زودتر تكليف خود را با بدعهدي و نقض پيمان آمريكا در تداوم تحريمها روشن كند. با بيانيه پراكني، كار پيش نمي رود، اقدام و عمل مي خواهد. خواب گفتگو با گرگهاي جهاني را بايد از سر بيرون كرد. اين خواب هيچ تعبير درستي ندارد.
آمریكا قابل اعتماد هست یا نیست؟!
محمدكاظم انبارلویی
۱۳۹۶/۵/۲۸

