به گزارش نما به نقل از خبرگزاری فارس، محمدعلی ابطحی رئیس دفتر خاتمی در زمان اصلاحات، از شرکت خاتمی در انتخابات حمایت کرده است.
این عضو مجمع روحانیون مبارز در وبلاگش نوشته است:
خبر شرکت آقای خاتمی در بخشی از رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی از اصل برگزاری انتخابات جنجال بیشتری ایجادکرد.
حتی کیهان هم این را شوک دوم مهم روز انتخابات نامید. من در مصاحبه چند ماه پیش که با یکی از سایتها داشتم و تفاوتهای جنبش سبز را که به خاطر اعتراض به انتخابات شکل گرفته بود را با جریان اصلاحات که برای نهادینه کردن اصلاح درونی به وجود آمده بود را متذکر شدم با همین موج مخالفت روبرو شد. همچنین با اینکه تعمدا هفتههای طولانی آقای خاتمی را ندیده بودم و در مورد انتخابات حرفی با ایشان نزده بودم، به راحتی برای همه دوستانم پیشبینی میکردم که آقای خاتمی در انتخابات شرکت خواهد کرد و عدم شرکت آقای خاتمی در انتخابات مجلس را یک اشتباه استراتژیک سیاسی میپنداشتم. دلایلم را هم اینها میدانستم:
در این انتخابات برای اولین بار بود که حاکمیت نه تنها اصراری بر شرکت اصلاحطلبان نداشت، بلکه اگر نوشتههای کیهانی را وجهه اشکار این تصمیم بگیریم، اصرار بر عدم شرکت اصلاحطلبان و حذف نهایی این تفکر از صحنه سیاسی را میشد به وضوح دید.
باور من این است که شادمانی وصف ناشدنی افراطیونی که میخواستند اساس تفکر اصلاحطلبی را که همچنان معتقدم نیاز و تنها راه سربلندی کشور است، را نابود کنند در این بود که فردای انتخابات در بوق و کرنا اعلام نمایند که در غیاب اصلاحطلبان انتخابات پر شکوهی انجام شد و طبعا به روال این یکی دوساله حلقه فشار را بر آنها تنگتر کنند و آسیبهای بیشتری به افراد و تفکر اصلاحطلبی وارد نمایند.
شجاعت تصمیمگیری برای آقای خاتمی در شرکت در انتخابات بدترین خبر برای افراطیون درون حاکمیت بود که بسیاری از نقشهها را برهم زد.
دلایل فراوانی برای این مدعا دارم. رسالت مهمتر آقای خاتمی به عنوان حافظ اندیشه اصلاحطلبی در کشور که میتواند در پس این امواج پر خشونت، راه بی تنش و درون حاکمیتی را برای سربلندی کشور مدیریت کند، میتواند دلیل این شجاعت تلخ باشد. چرا تعارف می کنیم؟ آقای خاتمی اصلاحطلبی بود که از ابتدای حضور در صحنه سیاسی خودش را درون نظام و منتقد شیوههای اجرایی معرفی میکرد.
روش اصلاحطلبی هم علیرغم همه انتقادات، از درون صندوقهای انتخابات میگذشت. حتی انتخاباتی که دهها اعتراض به شیوه برگزاری آن باشد. شرکت نکردن در انتخابات و تحریم ان منش متفاوتی با شعارهای همیشکی اقای خاتمی بود و در صورت عدم شرکت و طبعا ورود جبهه پر فشاری بر هواداران، اقای خاتمی را در معرض این سئوال جدی قرار میداد که چرا به عوان یک صاحب مکتب اصلاحگری از مبانی خود عقب کشیده است؟ شک نیست که کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که باور به اصلاح نظام ندارند.
آنها باید از روشهای خود بهره بگیرند و بیدلیل سعی نکنند که آقای خاتمی و خیلی از معترضان را هم اندیشه خود بپندارند.
کشف مهم و جدیدی هم نیست که بگویند آقای خاتمی و همفکرانش حاضر نیستند در برابر کلیت نظام بایستند.
این خواسته که اصلاحطلبان درون نظام را به سمت بیرون هدایت کنند، یک همکاری ناخواسته افراطیون داخل حکومتی و خواستاران تغییر نظام بیرون حکومتی بود که با رای دادن آقای خاتمی خنثی شد.
اتفاقا کسانی که خود را درون حکومت میدانند و روشهای خارج از حاکمیتی را بر میگزینند پارادوکس جدیتری در مبانی دارند.
در این رای دادن، به عقیده من هیچ لطفی از سوی حکومت نصیب آقای خاتمی نمیشود. معاملهای در این میان صورت نگرفته. پیشبینی میکنم که در روزهای بعد همان حملات و اهانتهای رسانههای افراطی طرفدار حکومت نسبت به اقای خاتمی افزایش یابد. اما در این میان بهانهها برای فشار بیشتر و آسیب بیشتر گرفته میشود. و در دراز مدت وی را در همان چارچوب اندیشه متعلق به خودش نگه میدارد. آسیب دیدگان پس از انتخابات ۸۸ فراوانند. اما کسی که در مقام مدیریت یک جریان درون حکومتی است باید بتواند جلو آسیبها را بگیرد و راه را بر تکرار آن ببندد. احساسی و به دور از واقع بینی اندیشیدن و افزودن مرتب بر تعداد آسیب ها، آفت بزرگی برای سیاستمدارانی است که باید مخاطبان خود را هدایت کنند.
نظر من و خیلی از تحلیللگران این بود که به دلایل مختلفی مردم حضور قابل قبولی در انتخابات خواهند داشت. این را ماهها پیش در مصاحبههایم گفته بودم. دلایل زیادی هم دارد. یکی برای اینکه اکثریت مردم کشور دور از این اتفاقات سیاسی هستند و اصرار دارند از نظام اسلامی به دلایل عقیدتی با همه کاستیهایش حمایت کنند. دیگر اینکه در انتخابات مجلس، جز در شهرهای بزرگ مسایل و رقابتهای منطقهای تعیین کننده است ونه مسایل سیاسی. شرایط جهانی و نگرانی از حملات خارجی و به هم ریختگی احتمالی پس از آن، نظرات رهبران دینی، حضور رسانه های فراگیر، خستگی از اتفاقات سیاسی سالهای اخیر، و دهها عامل دیگر حکایت طبیعی از شرکت مردم داشت. شرکت و عدم شرکت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاح طلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود و تنها به جدا شدن از بدنه مردم منجر می شد. و در برابر همه خطرات خارجی و داخلی آینده تمام سنگینی آن بر دوش اصلاحطلبان بود.
در این انتخابات اصلاح طلبان حضور نداشتند و اتفاقا به همین دلیل نمیشد گفت که شرکت اقای خاتمی به دلیل طمع به قدرت بود. تقریبا همه کاندیداها با پسوند نوعی از اصولگرایی بودند. من این تصمیم اقای خاتمی را یکی از سیاسی ترین و قابل دفاع ترین تصمیمهایی میدانم که بی انگیزه دنیایی صورت گرفته بود ودر چارچوب مبانی اندیشهاش بود.
رای دادن فردی که نتیجه کارش بر روند یک اندیشه اثر میگذارد، اشتباه نبود. ایجاد باورهای قبلی که آقای خاتمی در انتخابات شرکت نمیکند اشتباه بود که اگر آقای خاتمی مشاورانی داشت که این توضیحات را از قبل انتخابات میدادند، و یا از مواضع شتابزده جلوگیری میکردند، بار این شوک موجود را کم میکرد. این نوشته البته به معنای اهانت به هیچکس که نظرات تفاوتی دارند نیست. تنها ابراز یک نقطه نظر در مورد تصمیم شرکت آقای خاتمی در انتخابات است و اولیه ترین اصول دموکراسی این است که هر کس بتواند از نظری که قبول دارد دفاع کند و البته نظرات دیگران را هم بشنود.
شركت و عدم شركت خاتمی در انتخابات مجلس موثر نبود.
![عکس خبري -شرکت و عدم شرکت خاتمي در انتخابات مجلس موثر نبود.](https://www.namanews.com/Pictures/1230.jpg)
رئیس دفتر خاتمی در زمان اصلاحات در وبلاگش نوشت: شركت و عدم شركت اقای خاتمی و دیگر بزرگان اصلاحطلبی هم در تعداد رای در انتخابات مجلس چندان موثر نبود.
۱۳۹۰/۱۲/۱۴
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)