چه كسی به خط قرمز احتیاج دارد

به گزارش نما به نقل از باشگاه خبرنگاران، براي نخستين بار اسرائيل به وضوح احساس مي کند در منطقه منزوي شده است. به سبب مشکلات اقتصادي داخلي شان، اتحاديه اروپا و آمريکا ديگر قادر به دفاع از اسرائيل با به راه انداختن جنگي ديگر نيستند. آن چه که اسرائيل به دنبال دست يابي به آن است ادامه دخالت آمريکا و اتحاديه اروپا در منطقه با تحريک کردن آنها به وارد شدن به جنگي ديگر است . براي اسرائيل هزينه هاي جنگ و سطح موفقيت در اين جنگ در درجه دوم قرار دارد. هدف اصلي درگيري آمريکا و اتحاديه اروپا در منطقه و حمايت درازمدت از اسرائيل است. امنيت اسرائيل براي آمريکا و اتحاديه اروپا اهميت دارد اما نه بيشتر از منافع خود اين کشورها. آمريکا خوب مي داند که اگر اسرائيل به ايران حمله کند آمريکا گزينه اي جز پيوستن به تل آويو در اين جنگ را ندارد. اما اگر آمريکا اين کار را انجام دهد ديگر قادر نخواهد بود از منافع خود دفاع کند. آمريکا منافع آسيب پذير بسياري دارد.
آسيب پذيري اتحاديه اروپا به مراتب بيشتر از آمريکاست و وقوع جنگي درازمدت در خاورميانه براي آمريکا و اتحاديه اروپا بسيار گران تمام خواهد شد.
رفتار ايراني ها طي يک دهه گذشته نشان مي دهد که تهران در پي ساخت سلاح هسته اي نيست. با اجراي پروتکل الحاقي ان پي تي از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ و متعاقبا حل و فصل موضوعات مهم با آژانس بين المللي انرژي اتمي ، ايران نشان داد که برنامه هسته اي اش صلح آميز است.
اگر رفتار رهبران ايران و اسرائيل را با يکديگر مقايسه کنيم به راحتي مي توانيم به اين نتيجه برسيم که رفتار ايراني ها عقلاني بوده است.
همکاري دواوطلبانه با آژانس بين المللي انرژي اتمي ،‌اجراي توافق نامه موسوم به مداليته ، پذيرفتن پيشنهاد معاوضه، همکاري و مذاکره با آمريکا براي برقراري صلح و ثبات در عراق و افغانستان شاخصه هاي روشني از رفتار عقلاني تهران هستند.
اگر هر يک از کشورهاي غربي با چنين تهديدات و فشارهايي که ايران با آن رو به روست ، مواجه بودند مطمئنا رفتار متفاوتي از خود نشان مي دادند. اسرائيل قادر نيست با استفاده از زور در خاورميانه جديد به صلح پايدار دست يابد. نگراني هاي منطقه اي درباره برنامه هسته اي ايران مي تواند از طريق برگزاري مذاکرات منطقه اي بر طرف شود. ايران همواره از مذاکرات دو جانبه و چند جانبه با کشورهاي همسايه حمايت کرده است. گزينه هاي آمريکا و اسرائيل محدود هستند : پذيرفتن ايراني با قابليت غني سازي هسته اي تحت نظر آژانس بين المللي انرژي اتمي يا حمله و سپس پذيرفتن همين قابليت در خارج از چارچوب و نظارت آژانس. سال هاي زيادي طول کشيد تا آمريکا موضع خود را از عدم غني سازي به غني سازي در سطح پايين تغيير داد.
اسرائيل هنوز قادر نيست اين واقعيت را درک کند. شايد لازم باشد کساني به تل آويو بروند و به رهبران اسرائيل بگويند قابليت هسته اي ايران يک واقعيت است و ايران يک بازيگر عاقل است.
وجود چنين قابليتي در دستان يک بازيگر عاقل که در مسائل منطقه اي نفوذ دارد با وجود چنين قابليتي در دستان بازيگري که با همه وجود مورد حمله قرار بگيرد متفاوت خواهد بود.
تحريم ها،‌ حملات سايبري و ترور دانشمندان هسته اي ايران تنها اوضاع را بدتر خواهد کرد. خاورميانه به اندازه کافي بي ثبات است. اسرائيل تنها يک گزينه پيش رو دارد: پذيرفتن واقعيات جديد، تغيير رفتارهايش و در جستجوي صلح پايدار بودن.
طي يک دهه گذشته آمريکا و هم پيمانانش به سبب بي ثباتي در عراق و افغانستان بازندگان اصلي بوده اند.
به همين دليل اين سوال مطرح است که چرا اتحاديه اروپا و آمريکا نبايد براي اسرائيل خط قرمز تعيين کنند و به تل آويو اجازه ندهند سياست هاي خود را بر آنان تحميل کند.
در هفته هاي اخير مقامات اسرائيلي بارها درباره حمله نظامي عليه ايران سخن گفته اند و کشورهاي غربي در اين باره سکوت اختيار کرده اند. تندروها در اسرائيل آشکارا تمايل خود را در اين باره نشان داده اند و اگر آنها به تأسيسات هسته اي ايران حمله کنند مقامات غربي نمي توانند بگويند آنها از اين موضوع مطلع نبوده اند. آنهايي که همه نوع سلاح در اختيار اسرائيل قرار مي دهند بيشتر از خود تل آويو مسئول اقدامات تهاجمي اسرائيل هستند. اين در حالي است که مردم ايران از برنامه هسته اي اين کشور به شدت حمايت مي کنند. فشارهاي اسرائيل، آمريکا و اتحاديه اروپا که ملت ايران را هدف قرار داده است عواقب طولاني مدتي براي خود غربي ها خواهد داشت.