«روز بعد از برف تمام خیابانهای اصلی تهران باز بود. بیشتر از این شهرداری باید چه اقدامی انجام میداد؟» این جمله را محمدعلی نجفی، شهردار اصلاحطلب تهران در برابر انتقاد خبرنگاران درباره عملکرد شهرداری تهران در مدیریت شهر پس از بارش برف در روزهای اخیر بیان کرده است؛ فارغ از طرح این پرسش که آیا در دوران مدیریت اصولگرایان حدود وظایف و توقعات از مسئولان شهرداری تهران نیز همین قدر نازل و کم بود یا رسانههای حامی نجفی و همه طیفهای او برای کوچکترین مسائل و اندکترین ضعفها چنان دایره وظایف شهرداری تهران را گسترده نشان میدادند و با آب و تاب از بحران مدیریت سخن میگفتند و تقاضای استعفا را طرح میکردند(؟!)، باید به معنای این جملات آقای شهردار توجه کرد؛ جملاتی که به شکل طلبکارانه و حق به جانب بر زبان آورده شده است؛ در حالی که مردم تهران ضعف مدیریت شهرداری تهران در مواجهه با بارش نه چندان زیاد در شهر تهران و آمادگی نداشتن این سازمان برای چنین شرایطی را در حالی که سازمان هواشناسی و دستگاههای مربوطه چندین روز زودتر از بارشها در تهران خبر داده بودند، لمس کردند و به چشم خود دیدند.
اما این حرفها بار دیگر این نکته را به ما یادآوری میکند که مهمترین ضعف و مشکل اصلی امروز ما در کشور مشکل منابع نیست؛ بلکه ایراد آنجاست که برخی افراد تنبل، پرتوقع و طلبکار بر مسند تصمیمگیری تکیه زدهاند که نه تنها وظایف اولیه و پیش پا افتاده خود را نمیتوانند انجام دهند؛ بلکه دست پیش را گرفته و خواستار تشویق و ستایش نیز هستند! پر واضح است که امروز ما برای از میان برداشتن مشکلات و مرتفع کردن کاستیها نیازمند مدیران توانا، جهادی، پای کار، انقلابی و پیگیر هستیم. کمااینکه تجربه نیز به ما ثابت کرده است هرگاه چنین مدیرانی در مسند تصمیمگیری قرار گرفتند و میدان برای مدیران انقلابی فراهم شد، شاهد پیشرفت و از میان برداشتن مشکلات بودیم.
مشكل كشور مدیران تنبل و پرتوقع است
مهمترین ضعف و مشكل اصلی امروز ما در كشور مشكل منابع نیست؛ بلكه ایراد آنجاست كه برخی افراد تنبل، پرتوقع و طلبكار بر مسند تصمیمگیری تكیه زدهاند كه نه تنها وظایف اولیه و پیش پا افتاده خود را نمیتوانند انجام دهند؛ بلكه دست پیش را گرفته و خواستار تشویق و ستایش نیز هستند!
۱۳۹۶/۱۱/۱۴