«عوامل زیادی در بیثبات شدن اوضاع منطقه نقش دارند؛ اول از همه تهاجم (آمریکا) به عراق بود که به فروپاشی حکومت این کشور منجر شد. اقدام نظامی آمریکا و انگلیس (در عراق) بدون توجه به مخالفتهای بینالمللی آغاز شد و مسکو، برلین و پاریس آن را محکوم کردند. سپس به لیبی حمله کردند که آن هم مخرب بود و به فروپاشی حکومت این کشور منجر شد و هماکنون شاهد آن هستیم که تروریستها از لیبی همچون پایگاهی استفاده میکنند. مسئله یمن نیز ایجاد شد، حال آنکه مسئله فلسطین هم حل نشده مانده است. به این ترتیب، نیروی بیثباتکننده در منطقه بیشمار است؛ پس کسانی که میخواهند ایران را متهم و این کشور را به صرفنظر کردن از منافع خود وادار کنند، منصفانه عمل نمیکنند.» این اظهارات وزیر خارجه روسیه درباره ادعای کشورهای اروپایی و آمریکا برای معرفی ایران به منزله عامل بیثباتی منطقه است، موضوعی که بر اساس آنچه در واقعیت در منطقه رخ داده است، هر دنبالکننده منصفی میتواند آن را تأیید کند؛ اما نکته عجیب در این میان آن است که با وجود اینکه فردی چون لاوروف از واقعیات شرایط منطقه سخن میگوید، برخی جریانها در داخل، که صاحب رسانه و تریبون نیز هستند، روایتی نزدیک به روایت غربیها را ارائه میکنند و با چاپ تصویر رئیسجمهور فرانسه بر صفحه اول خود و درج تیترهایی، چون «اوبامای اروپایی» و نگارش مقالاتی در توجیه نشستن بر سر میز مذاکرات منطقهای و موشکی با اروپا، با کشورهای غربی همداستان میشوند و بر واقعیتها چشم برمیبندند. اتفاقی که یک بار در فرآیند مذاکرات هستهای و بزک کردن نتیجه مذاکره و توافق با آمریکا و غرب صورت پذیرفت و نتیجه آن اکنون نه در اظهارات و گفتههای سیاسیون یا انتقادات از برجام، بلکه در زندگی مردم ما قابل لمس است و برخلاف وعدهها و وعیدها برجام گشایش خاصی در اوضاع اقتصادی کشور ایجاد نکرده است.