اينکه استيضاح و سوال از رئيسجمهور حق قانوني مجلس است شکي در آن نيست و نميتوان به انجام آن هم خرده گرفت اما در بار نخستي که اين کار انجام شد ضعفهاي بسياري در اجراي آن ديده شد که بايد به حل آن اقدام ميشد؛ البته انگار تا حدودي هم انجام شد.
اما همان بار اول چه نتيجهاي به بار آورد؟ چه اتفاقي افتاد که اکنون قرار است دوباره اين اتفاق بيفتد؟
از حدود 290 نماينده مجلس حدود 100 نفر از آنها درخواست سوال از رئيسجمهور را ارائه دادهاند، آيا اين امکان براي ديگر نمايندگاني که بنا بر دلايلي مخالف سوال از رئيسجمهور هستند وجود دارد که درخواست لغو آن را بدهند؟ اين امکان در آييننامه داخلي مجلس ديده نشده است. اگر ملاک را بر راي اکثريت بگذاريم به ناحق نخواهد بود که بگوييم اگر قرار است چنين اتفاق مهمي بيفتد اکثريت نمايندگان امضا کنند مناسبتر خواهد بود تا اينکه 100 نماينده خواستار سوال از رئيسجمهور باشند و گهگاهي هم خبري منتشر شود که چند نفري هم امضاي خود را پس گرفتهاند. آيا اينگونه بهتر نيست؟
همين موضوع پس گرفتن امضاها هم خودش داستاني دارد. نمايندهاي ميآيد نامه استيضاح يا سوال از رئيسجمهور را امضا ميکند اما به ناگاه در روز استيضاح امضاي خود را پس ميگيرد. اين خودش معضلي است که نمايندگان بايد براي آن انديشه کنند و در آييننامه خود قيد کنند که پس گرفتن امضاء مطلقا ممنوع.
اما و اگر هایی برای لغو سئوال از رئیس جمهور
روزنامه سیاست روز در مطلبی با عنوان تكرار یك تجربه تلخ نوشت:
۱۳۹۱/۷/۲۷