عصر دیروز در ادامه التهاب بازار ارز قیمت دلار وارد کانال شش هزار تومان شد تا شاهد رکوردشکنی قیمت ارز در بازار باشیم. اگرچه از یکسو وزیر اقتصاد التهابات در بازار ارز را غیر طبیعی خوانده و گفته هیچ اتفاقی رخ نداده است که بخواهد به نابهسامانی بازار ارز منجر شود و دولت به زودی آرامش را به بازار برخواهد گرداند و تعدادی از چهرههای حامی دولت نیز از نقش دستهای پشت پرده در سقوط ارزش پول ملی نوشتند و برخی از نهادها و آنچه دولت سایه نامیدند را مسبب ماجرا دانسته و به آنها حمله کردند و از سوی دیگر برخی از چهرههای اقتصادی و منتقدان دولت افزایش نرخ ارز را ناشی از نحوه مدیریت بازار و سیاستهای اقتصادی و قرار دادن همه تخممرغهای دولت در سبد برجام دانستند؛ اما واقعیت این است که اوضاع سیاسی کشور و وضعیت اقتصادی حاکم به هیچ عنوان تاب و توان بحث و طرح مباحث حاشیهای، عوامفریبانه و استفاده ابزاری از قیمت ارز برای نیل به اهداف سیاسی را ندارد. کشور در آستانه سررسید مهلت اظهار نظر مجدد ترامپ درباره برجام در اردیبهشت قرار دارد و بیشتر ناظران بینالمللی و داخلی از خروج قطعی آمریکا از برجام و احتمالاً فروپاشی این توافق سخن میگویند، لذا در شرایطی که شاخصهای اقتصادی خوب نیست و معضلاتی، چون رکود تورمی در اقتصاد کشور حاکم است، گروهها و جریانهای سیاسی باید به جای طرح این مباحث و تقابلهای سیاسی در مسیر همافزایی گام بردارند و از تقابلهای خستهکننده، بینتیجه و تکراری سیاسی بپرهیزند. اکنون همه نیروهای کشور اعم از قوای سهگانه و نهادهای گوناگون البته با حمایت و همراهی مردم برای برونرفت از وضعیت بد اقتصادی باید آستین همت را بالا زده و برای ایجاد اقتصاد درونزا و خوداتکا در تحقق شعار حمایت از کالای ایرانی، در راستای حمایت از سرمایه وطنی، پول ملی و کارگر ایرانی اقدامات جدی انجام داده و گامهای بلندی را بردارند تا انشاءالله بتوانیم بر معضلات و مشکلات اقتصادی نیز فائق آییم.