رضوانه باهری- هفته گذشته در تکاپوی افزایش قیمت دلار و بایدها و نبایدهای فیلترینگ تلگرام که بازی سیاسی تمام عیاری برای رهایی از پاسخگویی به مطالبات اصلی مردم در سال جدید است، انتشار خبر امضاء یک تفاهم نامه میان دفتر امور زنان وزارت بهداشت و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری در لابلای اخبار گم شد.
این تفاهم نامه از تشکیل تیم های سیار برای شناسایی دختران دارای رفتار پرخطر خبر می داد بر همین اساس ساره محمدی، مشاور وزیر بهداشت در امور زنان گفت: تیمهای سیاری برای شناسایی نوجوانان در معرض خطر و پرخطر تشکیل میشود. این نوجوانان در صورت لزوم به مراکزی ارجاع داده میشوند که بتوانند خدمات مورد نیاز خود را در این زمینه دریافت کنند. برخی استانها نیز مانند تهران و البرز برای اجرای آزمایشی این طرح انتخاب شدهاند. وی ادامه داد: مراکز بهداشتی و درمانی که در زمینه کاهش آسیب فعالیت میکنند و در مناطق پرخطر حضور دارند، اطلاعات خوبی از آسیبهای اجتماعی در آن منطقه دارند و حتی پاتوق افرادی که رفتار پرخطر جنسی یا سوء مصرف مواد دارند را نیز میشناسند. زمانی که این افراد احساس امنیت کنند و بدانند فارغ از قضاوت شدن، خدمات بهداشتی درمانی دریافت میکنند و آموزش میبینند، همراهی بیشتری خواهند داشت.
رویکرد تازه اتخاذ شده از سوی وزارت بهداشت به موضوع دختران دارای رفتارهای پرخطر جنسی این مقوله را به ذهن میرساند که تا چه اندازه این رفتارها در دانش آموزان دختر پراکندگی دارد و شناسایی این نوجوانان از چه طریقی صورت گرفته است؟ همچنین چه مفادی و خدماتی قرار است در دوره آموزشی مورد استفاده جامعه هدف قرار بگیرد؟ اما سؤالهای متوالی دیگری نیز مطرح میشود به چه علت پیشگیری قبل از علاج وقوع واقعه در کشور ما از سوی متولیان امر اتفاق نمی افتد؟ این طرح بر چه اساس و با چه محتواهایی قرار است به اجرا دربیاید آیا این محتوا بومی است و یا غیربومی؟ این ابهامات البته از سوی هیچ یک از مسئولین و متولیان امر پاسخ داده نخواهد شد اما موضوع اصلی این است که نگاه به این قضایا و اعلام عمومی سازی و حتی آموزش عمومی در سطح مدارس منجر به افزایش میزان خطرپذیری نوجوانان باتوجه به سن آنها و گرایشهایشان خواهد شد.
طبیعتا هیچ کس با مقوله آموزش صحیح و اصولی و مبتنی بر فرهنگ بومی مخالف نیست؛ اما نسخه های غربی نظیر آنچه پس از انقلاب جنسی برای کشورهای غربی تجویز شد سبب ایجاد بحران های بیشتر می شود؛ چنانچه اکنون نوجوانان غربی به سادگی روابط نامشروع را تجربه کرده و بدون درنظر گرفتن آسیب های احتمالی برای خود و جامعهشان روزگار می گذرانند این درحالی است که در همان کشورهای اروپایی و آمریکایی آمار موالید نامشروع، خیانت و مانند آن بسیار زیاد است. در جمهوری اسلامی ایران آموزش ها می بایست متناسب با فرهنگ و دین صورت بگیرد و اسناد بالادستی بین المللی نظیر سند صندوق جمعیت سازمان ملل، سند توسعه هزاره و همچنین 2030 نمی توانند حلال مشکلی باشند. این امر مخصوصا در زمینه نوجوانان که میزان رفتارهای پرخطر و بروز و ظهور آن بیشتر است برای آنان خطرزا خواهد بود این موضوع در صورتی است که وزارت بهداشت از طریق مبادی آموزشی و نهادهای آموزش محور به سادگی می تواند با نیازسنجی مخاطب و روانشناسی بلوغ مفاد آموزشی طراحی نماید که رویکرد نوجوانان را نسبت به مقوله زندگی و گرایش به تجربه ازدواج حلال در سنین مناسب چه در طیف پسر و چه در طیف دختران بهبود بخشیده و همچنین راههای بلوغ زودرس جنسی مانند شبکههای نامتعارف اجتماعی، تصاویر پورنو و ماهواره را کاهش داده و به جای آن رسانه ملی وارد حوزه تولید و پخش آثار فاخر فرهنگی با رویکردهای خانواده محور شده و به صورت غیرمستقیم نوجوان و به خصوص نوجوانان دختر را آرام و آهسته به مسیر صحیح رهنمون سازد.
تفاهمی با رنگ و بوی اسناد بین المللی زنانه
در جمهوری اسلامی ایران آموزش ها می بایست متناسب با فرهنگ و دین صورت بگیرد و اسناد بالادستی بین المللی نظیر سند صندوق جمعیت سازمان ملل، سند توسعه هزاره و همچنین 2030 نمی توانند حلال مشكلی باشند.
۱۳۹۷/۲/۲