شعار آب و نان نميشودهر روز که ميگذرد به شمار افرادي که نامشان در ليست بيکاران و جويندگان کار به ثبت ميرسد، اضافه ميشود. هر نانآوري که شغل خود را از دست بدهد، خانوادهاي در پرتگاه نابودي قرار ميگيرد. قبل از قرار گرفتن خانواده در پرتگاه نابودي ابتدا ترکشهاي آن اعضاي خانواده را دچار اضطراب، افسردگي يا بيماري ميکند. فشار ناشي از بيکاري به دليل عدم تأمين هزينههاي سرسامآور زندگي تاکنون مردان زيادي را ناگزير به انتخاب مرگ خودخواسته كرده است، اما آيا مرگ سرپرست خانواده به دليل ناتواني در تأمين هزينههاي زندگي يا وقوع طلاق در خانواده، دل مسئولان را به درد ميآورد؟!
آسيبهاي ناشي از بحران بيکاري هر روز به شکل آسيبهاي اجتماعي به جامعه سرايت ميکند. روسپيگري، اعتياد، کودکان کار، سرقت، دستفروشي و آسيبهايي از اين دست پيامدهاي ناشي از اين بحران است که هر روز جلوههاي تازهاي از آن در جامعه نمود پيدا ميکنند. زندگي اما جلوههاي ديگري هم دارد و آن اشرافيگري دولتمردان و متمولاني است که براي ادامه حيات سياسيشان از ملت هزينه ميکنند، در حالي كه نه گوشي براي شنيدن و نه چشمي براي ديدن معضلات اجتماعی دارند. در صورت مواجهه با معضلات هم تقصير را به گردن دولتهاي قبل مياندازند و به دنبال ايجاد حاشيهاي براي فرار از پذيرش مسئوليت خود هستند، حاشيههايي مثل انتشار کليپ گشت ارشاد که مانند هر تخلف ديگري رويه قانوني خود را دنبال و زنان و مرداني از دولت را با مخالفان ثبات و امنيت کشور همصدا ميکند. دولت همواره قرائتهاي نادرست خود از بدنه اجتماعي را در قالب گزارشهايي که هيچ سنخيتي با واقعيتهاي موجود ندارد، بلغور و تصور ميکند که حل معضلات اجتماعي از راه کاغذبازي و ارائه گفتمانهاي تاريخ مصرف گذشته امکانپذير است. مثل آمار ارائهشده درباره میزان اشتغال که از 2میلیون شغل در فضای مجازی به ناگاه به 002 هزار شغل کاهش یافت. مسئولان، سري به بيمارستانهاي دولتي بزنند تا از درد جانکاهي که مردم را به ستوه آورده، باخبر شوند. بيثباتي و فشار گراني هر روز عرصه را بر مردم خصوصاً آبرومندان جامعه تنگتر و نااميدي را بر جامعه چيرهتر ميکند. واقعيتهاي موجود در کف جامعه جريان دارد، نه در آماري که امروز روي ميز کارتان و فردا در سطل زباله است.
شعار آب و نان نمیشود
حسین فصیحی
۱۳۹۷/۲/۲

