به گزارش نما، اصل اعتقاد به معاد از ضروریات دین است، اما کیفیت و چگونگی آن جزو ضروریات دین نیست. ما معتقدیم که عقل و دین دو عنصر جدای از هم نیستند بلکه اثبات اصل دین و فهم دین بر اساس عقل صورت میگیرد و به تعبیر صحیحتر، عقل امری غیردینی نیست.
از طرف دیگر حیطه تعقل در مفاهیم کلی است و وارد جزئیات نمیتواند بشود. بنابراین در مسأله معاد تا جایی که عقل در کلیات بتواند بفهمد مجاز هستیم تعقل کنیم و نباید فهم ما از معاد مخالف مبانی کلی عقلی باشد.
رابطه طولیِ دنیا، برزخ و قیامت
یکی از مبانی مهم در فهم معاد، طولی بودن عوالم است. یعنی وجود یک چیز بیشتر نیست و ما دو وجود نداریم. پس تمایز عوالم به این نیست که در کنار هم و موجوداتی در عرض هم باشند، بلکه تمایز عوالم به شدت و ضعف بین آنهاست. به تعبیر دیگر هر چه وجودی که پروردگار افاضه کرده است محدودیت بیشتری پیدا میکند به عالم ماده نزدیکتر میشود و هرچه محدودیت کمتری پیدا میکند و به بینهایت نزدیک میشود به خداوند نزدیکتر شده است. بر این اساس عالم برزخ باطن عالم ماده و عالم قیامت باطن عالم برزخ است. آیات و روایات ناظر به این بحث زیادند که به یکی از آنها اشاره می کنیم؛
"یَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ"[1]؛ از زندگى دنیا ظاهرى را مىشناسند و حال آنکه از آخرت غافلند، از اینکه بیان شده است که ظاهری از دنیا میدانند مشخص میشود که منظور از آخرت که در مقابل ظاهر دنیا بیان شده، باطن دنیاست. این مبنا، نتایج مختلفی دارد؛
برزخ و قیامت در زمانی بعد از زمان دنیا رخ نمی دهد، بلکه الان هم وجود دارند ولکن چون با ظاهر دنیا انس داریم نمی توانیم به باطن آن توجه کنیم.
مرگ؛ برداشته شدن حجاب از فهم و درک انسان است
زمان معاد: یکی از نتایج آن اینست که برزخ و قیامت در زمانی بعد از زمان دنیا رخ نمی دهد، بلکه الان هم وجود دارند ولکن چون با ظاهر دنیا انس داریم نمی توانیم به باطن آن توجه کنیم. بنابراین برزخ و قیامت و عوالمی مانند عالم ذر و بهشت حضرت آدم(ع) همگی الان موجود هستند و راه تنبه انسان به این عوالم، توجه به باطن است. در حقیقت مرگ نیز برداشته شدن حجاب از فهم و درک انسان است.
لذت برزخی شدیدتر از لذت حسی و لذت قیامتی شدیدتر از لذت برزخی است
لذت دنیایی، برزخی و آخرتی: نتیجه دیگر این مبنا آنست که بر اساس تحلیل فلسفی، هر چه در این دنیا وجود دارد به نحو شدیدتر و کاملتر در برزخ و قیامت وجود دارد و هر چه در عوالم بالاتر وجود دارد به نحو ضعیفتر و ناقصتر در عوالم پایینتر موجود است. بنابراین نعمتهای قیامتی در برزخ به شکل ناقصتر موجودند و نعمتهای برزخی نیز در همین دنیا به شکل همین نعمتهای دنیایی موجودند. لذت برزخی(خیالی) شدیدتر از لذت حسی و لذت قیامتی(عقلی) شدیدتر از لذت برزخی است.
انسان و جسم دنیایی، برزخی و آخرتی
بدن دنیایی، برزخی و آخرتی: نتیجه دیگر اینکه وقتی انسان در همه این مراتب همین الان موجود است و حضور انسان در باطنش بدون این بدن مادی است (همانند خواب که عالم برزخ ضعیف است)، انسان در هر عالم، بدنی مطابق با آن عالم خواهد داشت. بنابراین انسان در هر عالمی از عوالم خلقت دارای جسم است در دنیا جسم دنیوی، در برزخ جسم برزخی و در آخرت جسم آخرتی خواهد داشت. علت این بدن داشتن هم اینست که انسان بدون بدنش نمی تواند تکامل یابد و لازم دارد تا از طریق بدن تکامل یابد.
مجازات اخروی حقیقی و باطن همان عملی است که در دنیا انجام شده
رابطه حقیقی بین جرم و مجازات: نتیجه بعدی رابطه بین جرم و مجازات است. در دنیا ما بر اساس قوانینی که بین خودمان اعتبار کرده ایم می گوییم که اگر کسی عملی خلاف قانون انجام داد مطابق آن او را مجازات می کنیم. اما مجازات اخروی حقیقی بوده و باطن همان عملی است که در دنیا انجام شده است و باطن عمل، حقیقت همان عمل است. عمل انسان نیز از روح انسان نشأت گرفته است. بنابراین وقتی عملی بد انجام می دهیم در آن دنیا پرده را کنار زده و باطن نفس خودمان که مکدر و تبدیل به آتش شده است را نشانمان می دهند. البته نتایج مختلف دیگری نیز از این بحث می توان گرفت که مجال آن در این مختصر نیست.
لذتهای دنیوی و برزخی از یک سنخ هستند و بر همه آنها معنای لذت صدق می کند، اما یکی از آنها با ماده و در قالب زمان و مکان رخ میدهد و یکی دیگر بی زمان و بی مکان رخ میدهد
نعمت و عذاب در لسان شریعت
ما در زندگی با امور دنیوی و مادی انس گرفتهایم. حال اگر فردی بخواهد امور غیرمادی را برای ما توضیح دهد ما نمی توانیم بفهمیم مگر آنکه از مصادیق مادی استفاده کند. مثلاً اگر بخواهند لذت بردن غیرمادی را برای ما توضیح دهند، ما نمی توانیم بفهمیم اما اگر همین لذت را با مصادیق مادی توضیح دهند می توانیم تا حدی منظور گوینده را متوجه شویم. در حقیقت لذتهای دنیوی و برزخی از یک سنخ هستند و بر همه آنها معنای لذت صدق می کند، اما یکی از آنها با ماده و در قالب زمان و مکان رخ میدهد و یکی دیگر بی زمان و بی مکان رخ میدهد و البته لذت برزخی از لذت دنیایی بیشتر و لذت قیامتی از لذت برزخی بیشتر و شدیدتر است.
مثلا بیان شده است که لذتهای بهشت همگی وحدت پیدا میکنند. یعنی مثلاً وقتی سیب بهشتی را میخوریم انگار بهترین آهنگ را هم گوش داده ایم و بهترین بو را هم استشمام کرده ایم و انگار بهترین صحنه را نیز مشاهده کرده ایم و... و به تعبیر دیگر همه لذتها در آنجا در عین اینکه شدت پیدا می کنند و قوی تر می شوند، محدودیت ها و تمایزاتی که از هم دارند نیز از بین می رود و در نتیجه همه لذتها با یک لذت ادراک می شود.
بر این اساس خداوند مصادیق مادی از لذتها و عذابها را بیان نموده تا از این طریق انسان بتواند به لذتها و عذابهای غیر مادی پی ببرند.
پی نوشت:
[1] سوره روم آیه
لذت نعمات بهشتی و مجازات جهنم چگونه است؟
در حقیقت لذتهای دنیوی و برزخی از یك سنخ هستند و بر همه آن ها معنای لذت صدق میكند اما یكی از آنها با ماده و در قالب زمان و مكان رخ میدهد و دیگری بی زمان و بی مكان رخ می دهد.
۱۳۹۷/۴/۲