آخرين فرزند مرحوم حاج سيداحمد خميني معتقد است در مواقع رسيدن به بنبست، نبايد به دنبال تغيير ايدئولوژي بود بلکه بايد سراغ تغيير افراد برويم چون ممکن است اشکال از افراد باشد نه ايدئولوژي. او از نخبگان ايراني و شيعيان دعوت کرد که بدون هراس به نقد جامعه خود بپردازند تا جامعه به راه درست پيشرفت دست يابد.
حجتالاسلام سيدعلي خميني در گفتوگو با شفقنا، درباره مواجهه فقه شيعه با مسائل دنياي امروز به دو رويکرد افراطي و تفريطي اشاره و بيان ميکند: راه افراطي همان است که بايد سر تا پا غربي شويم تا به پيشرفت برسيم و بايد از آنچه داريم، جدا شويم. اين گروه معتقدند مدرن شدن در جوامع سنتي با اعتقادات سنتي مثل ساختن بناي جديد بر پشتبام يك خانه خرابه است كه در اثر اين ساخته شدن، هم آن بناي سابق و هم بناي جديد، خراب ميشوند لذا بايد سرتاپا غربي شد.وي در ادامه به ديدگاه تفريطي موجود ميپردازد و ميگويد: راه تفريط، پس زدن همه مظاهر تمدن و از تمام امكانات چشمپوشي كردن است. امروزه به بركت انقلاب اسلامي و با گذشت زمان و تغيير فرهنگ، خيلي مسائل براي ما ساده شده است اما در گذشتهيي نهچندان دور اين طور نبوده و حتي ورود بلندگو در جوامع سنتي و روحانيون يك زماني با مشكل روبهرو بوده است. اينها كوچكترين مسائل مظاهر تمدني بوده اما نگاه تفريطي در مواجهه با آن، عكسالعمل تقابلي داشته است.
علي خميني با رد اين راههاي افراط و تفريطي، راه ميانه و اعتدالي را بين اصول اعتقادي و مظاهر تمدني پيشنهاد ميدهد و در ادامه به روش جد خود امام خميني (ره) اشاره و بيان ميکند: شايد جمله امام مبني بر اينکه «ما با سينما مخالف نيستيم، ما با مرکز فحشا مخالفيم»، امروز يک جمله بسيار ساده به نظر برسد اما وقتي به لحاظ تاريخي به موضوع توجه کنيم، متوجه خواهيم شد اين همان راه اعتدالي است زيرا سينما به عنوان يکي از اين مظاهر تمدني ممکن بود خيلي راحت طرد شود اما راه اعتدالي اين است که از اين وسيله در جهت درست استفاده شود لذا گفته شد «ما با سينما مخالف نيستيم، ما با مرکز فحشا مخالفيم» و طبيعي است که امروز هم با هر كدام از اين مظاهر تمدني كه در خدمت ظلم و فساد باشد، مخالفيم اما اگر همين مظاهر در خدمت عدل و صلاح باشد، با آن موافقيم.
نوه امام (ره) با انتقاد از برخي رويکردهاي تبليغ ديني که با مسائل و پيشرفتهاي روز دنيا هماهنگ نيستند، ميگويد: برخي تمام دستاوردهاي بشري را انكار و گمان ميكنند كه راه ترويج و تبليغ دين هماني است كه 500 سال پيش بوده و راه تبليغ دين را منحصر به منبر و خطابه ميدانند در حالي که آن شيوهها در جاي خود موثر است اما چشمپوشي از دستاوردهاي تمدن بشر مانند سينما، تلويزيون، سايت و خبرگزاريها در تاثيرگذاري بر كار و تبليغ انديشهها، ادامه همان مسير تفريطي است كه همه را پس ميزند.علي خميني گفت : براي استفاده از مظاهر تمدني كه بعد از دوران مدرنيته و مدرنيسم رشد يافته، راهي جز شناخت درست مدرنيته و مدرنيسم نداريم بنابراين بايد آنچه از دل اين فرهنگ استخراج ميشود را ابتدا درست شناخته و بعد آن را با فرهنگ و اعتقادات خود تطبيق دهيم و از حاصل آن در راستاي توسعه عقايدمان استفاده کنيم.او استخراج يک مکتب از دل مکاتب ديگر را در نقايص موجود در مکتبها ميداند و با بيان اينکه امروز هيچ يک از انديشمندان جهان، ايده يا انديشهيي را کمال تفکر بشر معرفي نميکنند بلکه طرفداران هر مکتبي در تلاش براي اصلاح آن انديشه و مکتب هستند، ميافزايد: بايد اجازه داده شود صاحبان تفکر و افراد مختلف حرفهايشان را بيان کنند و فضا براي اصلاح نظرات فراهم باشد.وي با تاکيد بر اينکه هر افراطي به دنبالش تفريط دارد، طالبانيسم را نتيجه افراطگرايي ميداند و ميافزايد: نميگويم طالبان را غرب درست كرده، اما حداقل مشاهده ميشود که وجود طالبان به نفع غرب است نه به ضررش. اگر بمب هم منفجر کند، باز هم به نفع دنياي مدرن تمام ميشود.سيدعلي خميني در ادامه به اجتهاد در تشيع و تاثير زمان و مكان در اجتهادي كه امام (ره) مطرح كرد، اشاره و بيان ميکند: دو قيد جمهوريت و اسلاميت که امام(ره) براي تشکيل حکومت تعيين کردند، نشان از رجوع مردم به اسلام بود اگرچه مردم ايران هرگز اسلامي از جنس اسلام طالباني نخواسته و نميخواهند. اسلامي كه مردم ايران ميخواستند، اسلامي بود در برابر نقصي که 30 سال پيش با آن مواجه بودند و مردم ميخواستند آن را رفع کنند و موفق بودند و امروز هم ما در صورتي که بتوانيم در مواجهه با فرهنگ غرب، نوسازي داشته باشيم و بتوانيم در عالم واقع نه در عالم ذهن، هويت خود را حفظ کنيم، آن موقع موفق خواهيم بود.نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي در ادامه با بيان نگرانياش درباره آنچه جدش راجع به آن هشدار داده بود، ميگويد: امام ميگفتند اگر در زمان شاه در بازار رشوه و ربا بود، در بازار ظلم بود و اگر در بازار، دزدي بود، در بازار تحت حکومت ظلم، دزدي بود اما امروز اگر در بازار، دزدي و ربا و رشوه باشد، در حكومت اسلامي، ربا ميشود و اينها همه به پاي اسلام نوشته ميشوند.سيدعلي خميني در ادامه با يادآوري اينکه ايدئولوژي اگر نتواند يك حكومت را اداره كند، ايدئولوژي نيست، ميگويد: در مکاتب و کشورهاي مختلف ميبينيد اگر جايي به بنبست ميخوردند و اگر حكومتهايشان به بنبست ميخورد، آدمها و افراد را عوض ميكنند نه مکتب و ايدئولوژي را. بايد ما به اين فكر كنيم كه چه ميشود که هر وقت در جامعه به مشكل خورديم، اول از همه انگشت همه ميرود روي اينكه ما بايد ايدئولوژيمان را عوض كنيم؟ خب شايد ما بايد در جاهايي آدمهايمان را عوض كنيم و بپذيريم که اشكال از آدمهاست؛ آنهايي كه مشكل را در جامعه لمس ميكنند، بايد بگويند و از هيچ چيز هم نهراسند.نوه بنيانگذار جمهوري اسلامي با دعوت از نخبگان جامعه براي بيان اشکالات بيان ميکند: امروز غرب هم همين مسير را طي ميکند و زمينه انتقاد را باز گذاشته تا مشکلات نمايان و راه حل آن نيز بيان شود زيرا ثابت شده است که با بستن همه درها، انتقادها از بين نميروند و مشکلات هم رفع نميشوند بلکه با گفتن همه انتقادهاست که راهي براي رفع مشكلات پيدا ميشود.او ميگويد: زمينه بايد فراهم باشد تا ديدگاههاي مختلف، انتقاد و چراهاي خود را مطرح کنند و با هم بحث و جدل داشته باشند و طبيعي است كه از ميان اين مباحث مردم راه درست را انتخاب خواهند کرد.سيدعلي خميني معتقد است آنهايي که مشكلات را درك ميكنند، بايد بيايند و مطرح کنند و اگر دغدغه دين دارند، بگويند مشكلات موجود، از اسلام و تشيع نيست بلکه از من و ما است.او که معتقد است حکومت ديني ميتواند کارآمدترين حکومت باشد به شرطي که مطابق معيارهاي اجتهادي شيعه محقق شود، وجود نقاط ضعف در انواع حکومتها را انکار نميکند و تاکيد ميکند که ما بايد تلاش كنيم مشکلات رفع شوند و خودمان را اصلاح كنيم چون در اين صورت زمينه پيشرفت فراهم ميشود.نوه امام خميني درباره نوع تبليغ ديني نيز با انتقاد از برخي مبلغان که براي حفظ مخاطب، اسلام را از شکل واقعي خارج و متناسب با ظرف مورد پسند مخاطب ارائه ميکنند، يادآوري ميکند که چنين شيوهيي غلط است و راه درست اين است که تبليغ، بيان و صورت كار با توجه به علايق و فهم مخاطب تنظيم شود.
سيدعلي خميني:
صاحبان تفكر باید حرفهایشان را بیان كنند
۱۳۹۰/۱۲/۱۵