«فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ الله عَزَّوَجَلَّ فی عَلِی أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّی وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدی إِلی یَوْمٍ یَلْقَی الله الَّذی یُقَدِّرُ وَ یَقْضی.»
رسول گرانقدر اسلام، در واپسین حضورش در اجتماع بزرگ امت در خانه خدا، فرمود: «مأمورم از شما بیعت بگیرم که دست در دست من نهید در مورد پذیرش آن چه از سوی خداوند آورده ام درباره علی امیرالمؤمنین و اوصیای پس از او که آنان از من و اویند. و این امامت به وراثت پایدار است و فرجام امامان، مهدی است و استواری امامت تا روزی است که او با خداوند قدر و قضا دیدار کند.»
به نظر می رسد تبیین دقیق تر معنای بیعت؛ برای فهم این خواست نبوی ضروری است. آن چنان که در متون و منابع متأخّر فقهی آمده، بسیاری از فقهای عامه و شیعه با توجه به معنای لغوی بیعت و با الهام از شباهت آن با عقد بیع، بیعت را عقدی میدانند که در بردارنده تعهّد دوجانبه و به اصطلاح فقهی و حقوقی عقدی معوّض است. از دیدگاه آنان، تعهّد بیعت کننده در عقد بیعت، اموری مانند پیروی و اطاعت از بیعت شونده، التزام به اوامر وی، وفاداری به او، و تعهّد بیعت شونده نسبت به حکمرانی برطبق کتاب و سنت، حمایت از مبایع، و تدبیر صادقانه امور بیعت کننده و مانند اینهاست و نیز با توجه به آیه ۱۰ سوره فتح، فروش جانها و نفسها در برابر بهشت را مفهوم بیعت دانستهاند. به نظر دانشمندان شیعه، ماهیت بیعت در عصر نبوی، با در نظر گرفتن معنای لغوی آن و نیز با توجه به وجوب اطاعت از پیامبر(صلی الله علیه و آله)، به ادّله عقلی و نقلی، انشائی نبوده بلکه صرفاً جنبه تأکیدی داشته و به منظور تأکید عملی ایمان به آن حضرت و تعهّد به لوازم ایمان، و به تعبیر برخی «ایجاد انگیزهای جدید برای نصرت و اطاعت پیامبر»، صورت میگرفته است.
اما در عصر غیبت، که بیعت ما با امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر اساس مقبوله عمر بن حنظله، مشهوره ابی خدیجه، توقیع شریف و ... در فرمانبری از ولی فقیه زمان متجلی است؛ بیعت نمادی از مقبولیت است که به حصول نوعی ولایت منجر می شود.
مگر نه آنکه در همان غدیر خم، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: « و بدانید که ریشه ی امر به معروف این است که به گفته ی من [درباره ی امامت] برسید و سخن مرا به دیگران برسانید و غایبان را به پذیرش فرمان من توصیه کنید و آنان را از ناسازگاری سخنان من بازدارید؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است و هیچ امر به معروف و نهی از منکری جز با امام معصوم تحقق و کمال نمی یابد.» و مگر نه آنکه در زمان غیبت امام، فقها که راویان حدیث معصوم هستند نیابت از امام دارند؛ پس وفای به بیعت مطالبه شده در خطبه غدیر را باید در عمل به اوامر و نواهی ولی فقیه دانست و سرپیچی از دستورات ولی فقیه، به
بهانه هایی همچون ادعای تفاوت «فهم» و «سلیقه» و تمسک به نظرات جان مینارد کینز، جان هیکس، میلتون فریدمن، آدام اسمیت و ... برای تمرد از دستورات موکد و صریح، پیمان شکنی خواهد بود.
اگر بخواهیم مصداقی تر و در زمان سخن بگوییم؛ وقتی امام خامنه ای به تصریح در جمع «قشرهای مختلف مردم» عامل اصلی گرانی وکاهش ارزش پول ملی را تحریم ندانسته و ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاست گذاری اجرایی می دانند. نشان از عدم رضایت جدی ایشان از برخی رفتارها دارد.
رد پای این عدم رضایت را می توان در برخی سخنان دیگر نیز یافت. آن چنان که 30 خرداد ماه سال جاری، به نمایندگان مجلس فرمودند
«مجلس نباید نماد تردید باشد، نماد خودکمبینی باشد؛ نباید نماد یأس و نومیدی یا نماد عدم اعتنا و عدم مبالات به مسائل کشور باشد. نباید مجلس نشان بدهد که نگاهش به ظرفیّتها و تواناییهای ملّی، نگاه مأیوسانه است.»
یک هفته پس از آن در دیدار با مسئولان قوه قضائیه، از ضرورت تحول و اصلاحاتی سخن گفتند که «چه در این دوره، چه در دوره دوستان قبلی که در رأس قوّه بودند- مکرّر این را تکرار کردیم» و کمی بعد، از رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت خواستار تحرک بیشتر و با احساس مسئولیت مضاعف در کنار برخورداری از «روحیه قوی، انگیزه، شجاعت و عزم راسخ» شدند. سخنان این چند ماه اخیر رهبری، به سان فرماندهی می ماند که لشگریان خود را جمع کرده و آن ها را نسبت به سستی مقابل هجمه دشمن انذار می دهد. به آنها می گوید، نترسند، تلاش کنند و در مقابل دشمن، آن چنان که بایسته است، بجنگند. آنگاه تأکید می کند «الان هم میتوانند تصمیمگیری کنند در مقابل اقدام خصمانه و خبیثانه دشمن -که حالا به حساب آن هم میرسیم- و اقدامات لازم را انجام بدهند؛ این کاری است که میشود [کرد]. اگر کسی اعلام کند که نخیر، نمیشود دیگر کاری کرد و دیگر کار از کار گذشته -[یعنی] اعلام بنبست- اگر کسی چنین کاری را بکند، یا جاهل است یا حالا عرض کردم من نمیخواهم نسبت خیانت به کسی بدهم امّا حرف، خائنانه است.»
شاید درخشان ترین بخش لشگر از نگاه این فرمانده را بتوان مردم دانست: «مردم با بصیرت عمل کردند، حالا هم با بصیرت عمل کنند، بدانند که دشمن درصدد سوء استفاده از این نقطه ضعفی است که در ما هست.» بیعت کنندگانی که چهل سال است با فدا کردن مال و جان، وفای خود را به اثبات رسانده اند و موجب ممانعت از غضب الهی شده اند که عاقبت بیعت شکنی، در خطبه غدیر به تصریح آمده است که «هان مردمان! هیچ سرزمینی نیست مگر این که خداوند به خاطر تکذیب اهل آن [حق] ، آنان را پیش از روز رستاخیز نابود خواهد فرمود و به امام مهدی خواهد سپرد. و هر آینه خداوند وعده ی خود را انجام خواهد داد.»
آزمون امروزین بیعت غدیر
محمد مهدی اسلامی
۱۳۹۷/۶/۵