«هیچ وقت نبوده که ملت ایران دست نیاز به سوی دیگران دراز کند و همیشه برای نان و زندگی و عزتش مقاوم ایستاده است. امروز هم ممکن است مشکلاتی داشته باشیم؛ ولی بدون شک از این مشکلات با وحدت، اتحاد و تلاش و فعالیت عبور خواهیم کرد.» این جملات فرازی از سخنان دیروز رئیسجمهور در مراسم افتتاح طرحهای بزرگ پتروشیمی در عسلویه است. اگر به حد فاصل سال 92 و انتخابات ریاستجمهوری یازدهم تا زمان خروج ایالات متحده از برجام در سال جاری بازگردیم، متوجه خواهیم شد که جنس سخنان و تحلیلهای رئیسجمهور سمت و سوی متفاوتی داشته است. در آن سالهای مذاکره و توافق نوع نگاه و سخنان آقای روحانی از جنس دیگری بود! امید فراوان به مذاکرات هستهای و تکیه بر توافق هستهای حکایت کاملاً وارونهای با سخنان این روزهای او دارد. به عبارت دقیقتر، این روزها شاهد یک تغییر موضع از سوی رئیس دولت اعتدال از نگاه به بیرون مرزها به داخل مرزها، از تکیه بر عهد خارجیها به وحدت داخلی و استفاده از توان داخلی برای عبور از مشکلات اقتصادی و فشار و تحریم آمریکاییها دیده میشود! اما نکته مهمتر از تغییر در جملهبندیها و گفتههای رئیسجمهور آنچه باید اتفاق بیفتد، تغییر در سیاستها، رویکردها و عملکرد دولت دوازدهم است که با وجود مشاهده فشارها، تنگناها و شرایط حاکم بر اقتصاد کشور از سوی مسئولان دولت جدی گرفته نمیشود و همچنان عدهای منتظر هستند که گشایشهایی از آن سوی مرزها صورت بگیرد. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت در هفته گذشته بر آن تأکید کرده و فرمودند: «از اروپا قطع امید بکنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان، از جمله همین مسئله برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید]. این قطع امید به معنای قطع رابطه نیست، به معنای قطع مذاکره نیست؛ به معنای این است که ما تصمیم خودمان را جور دیگری بگیریم، نگاه شکآلود داشته باشید به وعدههای آنها؛ به هرچه وعده میدهند، با تردید نگاه کنید.»