فصل تابستان یکی از ایام ویژه اکران سینما در کشور ما است. با تمام شدن این فصل، بررسی فیلمهای اکرانشده در این ماهها، نکات قابل توجهی خواهد داشت. بعد از عید نوروز، تابستان دومین زمان مورد علاقه سینماگران برای اکران فیلمهایشان است. تعطیلی مدارس و دانشگاهها، روزهای بلند و... مواردی هستند که به استقبال بیشتر مخاطبان از سینما در این ایام منجر میشود. دراین گزارش فیلمهایی که در فصل تابستان سال جاری در سینماها اکران شدند مرور میشوند. به ژانر، کیفیت و حواشی آنها پرداخته میشود و در پایان به تاثیری که جریان غالب روی سینماگران میگذارد، اشاره میشود.
حکومت خندهدارها
ابوالحسن داودی بهعنوان یکی از فیلمسازان شناختهشده سینمای ایران از سالها پیش تاکنون آثار مهمی را کارگردانی کرده است. اگرچه داودی قبلاً هم کمدی ساخته است اما «هزارپا» در کارنامه کاریاش فیلم ویژهای بهحساب میآید. هزارپا بسیاری از رکوردهای سینمای ایران را جابهجا کرد. این فیلم در مدت زمان اکرانش به فروش قابل توجه 35میلیارد تومانی دست یافت. حضور رضاعطاران، فضای نوستالژیک دهه60 و داستان جذاب برای مخاطب عام، منجر به این فروش شد. هرچند که برخی دیالوگها و حواشی مربوط به هزارپا باعث انتقادات جدی به این فیلم شد. تگزاس فیلم دیگری بود که هرچند شروع اکرانش از بهار بود اما نمایشش تا تابستان ادامه یافت. این فیلم که توسط کارگردان فیلم «ماهگرفتگی» ساخته شده بود با کمک تکرار ترکیب بازیگران «خوب،بد،جلف» و البته استفاده از جذابیتهای ساخت فیلم در خارج از کشور توانست به فروش بیش از 14میلیارد تومانی دست یابد. «دشمن زن» فیلم دیگر این ژانر بود که در تابستان97 با پیروی از فرمول ثابت فیلمفارسی (البته بهروز شده) توانست بیش از سهمیلیارد تومان بفروشد. آرش معیریان از سالها پیش قالب کاریاش را در سینما مشخص کرده است. نوع و فضای کمدیهایش ثابت است. او تابستان امسال «دم سرخها» را ساخت و توانست به فروش بیش از سهمیلیارد تومانی دست یابد. علی عطشانی که کمتر از قبل حاشیهدار است «کاتیوشا» را به اکران رساند. این فیلم در رقابت با دیگر کمدیها به فروش بیش از دومیلیارد تومان رسید. «به وقت خماری» دیگر فیلم کمدی تابستان امسال بود که محمدحسین لطیفی آن را کارگردانی کرده است. این فیلم هرچند نتوانست بیش یک میلیارد تومان بفروشد اما در کنار دیگر کمدیهای تابستان، لیست این ژانر را کاملتر کرد.
و اما دیگران
اما سبد اکران فصل تابستان، در کنار حضور پررنگ کمدیها، ژانرهای دیگری را نیز در خود جای داده بود که البته چه به لحاظ فروش چه تبلیغات و همینطور ضریب رسانهای، قافیه را به کمدیها باختند. به جرات میتوان تنها فیلم غیر کمدی تابستان امسال که تاحدودی فروخته و توجهات را به خود جلب کرده «تنگه ابوقریب» بنامیم. این فیلم که در سینمای دفاع مقدس تعریف میشود توسط بهرام توکلی ساخته شده است. از همان ابتدا ساخت فیلمی دفاع مقدسی به کارگردانی توکلی و سرمایهگذاری سازمان اوج حواشی زیادی را به وجود آورد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر مورد پسند داوران قرار گرفت و بهترین فیلم آن رویداد سینمایی شد. تنگه ابوقریب تا به امروز بیش از چهارمیلیارد تومان فروخته و اکرانش همچنان ادامه دارد. شاید بتوان مهمترین فیلم مهجور مانده تابستان امسال را «شعلهور» حمید نعمتالله دانست. فیلمی خوب از کارگردانی کاربلد که در ترافیک کمدیهای اکرانش آغاز شد و تا به امروز نتوانسته به حقش برسد. شاید همین شرایط باعث شد که اخیراً نعمتاله در مصاحبهای به وضعیت فیلمهای کمدی سینما به شدت انتقاد کند. شعلهور تا به امروز حدود یک میلیارد تومان فروخته است.
«دارکوب» دیگر فیلم ژانر اجتماعی تابستان امسال بود که توسط کارگردان آیندهدار سینمای ایران یعنی بهروز شعیبی به اکران رسید. این فیلم به موضوع اعتیاد زنان پرداخته بود اما نتوانست به فروشی بیش از دومیلیارد تومان دست پیدا کند. فرزاد مؤتمن که از فیلمسازان شناخته شده سینمای کشورمان است فیلم «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» را مهمان سینماها کرد. این فیلم جنایی که بعد از مدتها فریبرزعربنیا را دوباره به روی پرده سینماها آورده تا به امروز به فروشی بیش از 124میلیون تومان دست نیافته است. ژانر کودک در تابستان هم نمایندهای به نام «خاله قورباغه» داشت. این فیلم عروسکی با فضای نوستالژیکش نتوانست رضایت منتقدان را بهدست آورد و حدود 5/2میلیارد تومان فروخت. بهمن کامیار یکی از نویسندگان و فیلمسازان جدی سینمای ایران است. او «مرداد» را به اکران تابستانی رساند اما با وجود سالن و تبلیغات محدود به فروشی بهتر از 100میلیون تومان نرسید. از اواخر مرداد ماه مسعود جعفریجوزانی که سریال موفق «درچشم باد» را ساخته، «پشت دیوار سکوت» را به سینماها آورد. این فیلم به دلایل مختلف نتوانست به موفقیت برسد و حدود 140میلیون تومان فروخت. البته در این بین فیلمهای مثل «یک کیلو و بیست و یک گرم» به کارگردانی رحیم طوفان هم هستند که اخیراً به اکران درآمدهاند و میتوانند بهعنوان فیلمی جدی مورد توجه قرار بگیرند.
کوچ به سمت گیشه
وقتی اقتصاد سینما شفاف نباشد. وقتی منابع ساخت فیلمها مشخص نباشد؛ فیلمساز مجبور میشود که دغدغههایش را فراموش کند و به سمت بازار حرکت کند. فیلمسازی که باید برای مخاطب خوراک تولید کند همگام با جریان غالب، به سمت تولید آثاری میرود که مخاطب از او میخواهد. همین باعث میشود که فیلمسازی مثل ابوالحسن داوودی از «تقاطع» و «رخ دیوانه» به «هزارپا» برسد. نه اینکه کمدی نیاز جامعه نیست؛نه! قطعاً این ژانر(خصوصاً دراین روزهای سخت اقتصادی) نیاز جامعه است اما اگر فیلمسازان مهمی مثل داوودی به سمت تولید فیلمهایی بروند که هدف اول و آخرشان فروش است، اوضاع چطور خواهد شد؟ فیلمسازان مختلفی کمدی میسازند اما آیا بین فیلم کمدی داوودی و دیگران نباید فرقی باشد؟ تصور کنید روزی برسد که نعمتاله، حاتمیکیا و... هم بچسبند به سینمای کمدی؛ حال روز سینما چطور خواهد شد؟ دراین شرایط که کمدیسازی آن هم به شکل نازلش جریان غالب شده، توجه سیاستگذاران فرهنگی بیش از پیش لازم است. اگر این روند ادامه پیدا کند تا چند سال آینده اثری از سینمای دغدغهمند باقی نخواهد ماند.