سال هاست مرور واقعه کربلا به جهات و ابعاد معنوی، سیاسی و اجتماعی آن مهم و ضروری است و منابر متعدد و رسانه های گوناگون به این مقوله پرداخته و خواهند پرداخت، گاهی هم پردازش حزن حادثه کربلا سبب می شود برخی از ابعاد مکتوم بماند، یکی ازشخصیت های مهم و تأثیرگذار عاشورا حضرت رقیه(س) است، چگونگی تربیت ایشان توسط حضرت اباعبدالله و مواجهه این کودک با واقعه عظیم عاشورا موضوعی است که ما را به سراغ زهرا عابدی استاد حوزه و کارشناس امور مذهبی تربیتی برد و با در زمینه جایگاه تربیتی حضرت اباعبدالله در این مهم گفتگو کردیم:
یکی از مهمترین مسائل در برخورد با دختران درنظر گرفتن ابعاد عاطفی آنان است این مقوله در برهه سختی نظیر حادثه عاشورا، باتوجه به وابستگی دختران به پدر چگونه از سوی امام این مقوله مدیریت می شد؟
رشد معنوی و تربيتی کودک، مستلزم پرورش سالم عواطف او توسط والدین است. بطوری که بخش مهمی از این وظيفه و مسئوليت سنگين تربيت فرزند، بر دوش والدین است. در اين زمينه نيز روايات فراوانی وارد شده است؛ امام صادق(عليهالسلام) فرموده است:«همانا پروردگار، بندهاش را به دليل زيادی مهرورزی نسبت به كودك خود میبخشايد»، همچنين از پیغمبراکرم(صلیاللهعليهوآله) روايت شده است: «هر كس فرزند خود را ببوسد، خدا بر او پاداشی مینويسد و هر كس فرزندش را خوشحال كند، خدا او را در روز رستاخيز شاد می گرداند.» و در جاي ديگری حضرت فرمود: «کودكان را دوست بداريد و نسبت به آنان مهرورز باشید»، در جریان وداع امام حسین(علیهالسلام) با رقیه(سلام الله علیها) نیز میبینیم که امام کاملا به عواطف کودکانه دخترش توجه میکند و با اظهار محبت شایان، در آن گیر و دار جنگ و خونریزی و شهادت، به نیازهای عاطفی او پاسخ میدهد و جنگ و جهاد، هرگز سبب بی توجهی ایشان به او نمیشود. جای شگفتی دارد که با آن همه مصیبت و سختیای که امام در واپسین ساعات روز عاشورا بر قلبش وارد آمده است و در آن هنگام که میان آن همه دشمن خود، یکّه و تنها باقی مانده، همچنان محبت به دختر کوچکش برای او اهمیت دارد، همچنین هنگامی که امام برای وداع واپسین به خیمهها میآید، موقع بازگشت و ادامه نبرد، رقیه(س) مانع رفتن او میشود، امّا امام از مرکب پیاده شده و او را مورد نوازش قرار میدهد، حتی بر زمین مینشیند و با فراغ کامل او را نوازش میکند. این آموزه، درس بزرگی برای رهروان خط سرخ حسینی است که هرگز خانواده و نیازهای عاطفی کودکان را مورد بیتوجهی قرار ندهند.
مقوله محبت متعادل چگونه از سوی حضرت آن هم در آن لحظات سخت امکان پذیر شد؟
با وجود اینکه در آموزههای دینی، توصیه و سفارش فراوانی مبنی به اظهار و بیان علاقه نسبت به کودکان شده است، ولی این مهر ورزیدن و علاقه نشان دادن نباید مانع مصالح واقعی شود، بلکه باید با اظهار محبت مهار شده، با کوکان رفتار کرد؛ زیرا در برخی از موارد، اینگونه محبتهای بیجا، موجب از بین رفتن مصالح بزرگتری شده و يا باعث لوس شدن کودک میشود. نوازشهای بدون حدّ و حصر و توجیه نشده و خارج از حد اعتدال، عواقب بدی را در روان كودك بر جای میگذارد كه پر توقّعی، زود رنجی، ضعف در برابر مشكلات، نااميدی، عقده حقارت، سرخوردگی از اجتماع و بسیاری از فشارهای روانی ديگر، زاييدهارتباطات عاطفی افراطی با كودك است. امام محمد باقر(عليهالسلام) در اين باره فرموده است: «بدترين پدران، كسی است كه در نيكی كردن (از حدّ اعتدال خارج شود و) به زياده روی بگرايد و بدترين فرزندان، فرزندی است كه در اثر كوتاهی پدر و مادر (در انجام وظيفه، كاری كند كه) به عاق والدين دچار شود.». از این رو گرچه گریه رقیه(سلام الله علیه) قلب امام حسین(علیهالسلام) را آزار میدهد و تلاش فراوانی هم در آرام کردن فرزندش میکند، ولی این موضوع هرگز موجب نمیشود که ایشان از دفاع و جهاد منصرف شود و یا با ذلت پذیری، از دشمن تقاضای گذشت و عدم مبارزه کند. امام در عین حالی که دختر را آرام میکند، به سوی سرنوشت از پیش تعیین شده و قضای محقق الهی، گام بر میدارد و دلبستگی به زن و فرزند، مانع انجام تکلیف او نشده و یا حتی باعث کوچکترین لغزش و خدشهای در ایشان نمیگردد.
پیوند عاطفی امام و دختر گرامیشان در صحنه عاشورا چگونه بود؟
امام حسین(علیهالسلام) پیوند عاطفی قویتری با حضرت رقیه(س) به نسبت با دیگر فرزندانش داشته و نسبت به او اظهار علاقه بیشتری مینموده است که این ارتباط عاطفی استوار، نمودهای بارزی در صحنه روز عاشورا میان امام حسین(علیهالسلام) و رقیه(س) از خود برجای میگذارد. این پیوند همچنان مستحکم باقی میماند، به گونهای که حتی پس از شهادت امام، نیز شتاب و فعالیت بیشتری به خود میگیرد تا آنجا که علت وفات حضرت رقیه(سلام الله علیه) را اندوه بیش از حد ناشی از فراق پدر ذکر کردهاند. این موضوع در جریاناتی که بین راه کوفه تا شام و نیز در خرابه روی میدهد به خوبی به چشم میخورد.
آموزش های دینی و تقویت مبانی اعتقادی کودک چگونه می تواند با توجه به سیره امام حسین(علیه السلام) توسط والدین صورت بگیرد؟
بدون شک و تردید، «یادگیری» از مهمترین مسائل روانی است كه زمینههای آن از كودكی شكل میگیرد و با گذر زمان و بالا رفتن سن كودك، استعداد و ظرفیتهای او نیز در این راستا، بیشتر شكوفا میشود. كودك به خاطر وجود حس قوی تقلید در او، تلاش میكند تا رفتاری همسان با والدین خود بازسازی كند. وجود این حس، كمك زیادی به او در یادگیری میكند. پدران و مادران نیز میبایست از این حس قوی به سود فرزند خود استفاده كنند و با آموزشهای ابتدایی، به تدریج زمینههای آشنایی با تعالیم دینی و مبانی اعتقادی را در او به وجود آورند. امام جعفر صادق(علیهالسلام) نیز در این باره فرموده است: «هنگامی كه كودك به سه سالگی رسید، «لا اله الاّ الله» را به او آموزش دهید و او را رها كنید (همین مقدار كافی است)! وقتی هفت ماه دیگر گذشت، «محمد رسول اللّه صلیاللهعلیهوآله» را به او آموزش دهید و سپس او را رها كنید تا چهار ساله شود. آن گاه «صلوات» فرستادن را به او بیاموزید. در پنج سالگی به او سَمت راست و چپ را آموزش دهید و قبله را نشان او داده، بگویید سجده كند. آن گاه او را تا شش سالگی واگذارید؛ فقط پیش روی او نماز بخوانید و ركوع و سجود را یادش دهید تا هفت سالش هم تمام شود. وقتی هفت سالگی را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او تعلیم دهید و به او بگویید كه نماز بخواند تا هنگامی كه نه ساله شد، وضو و نماز را به نیكی فرا آموخته باشد. و هنگامی كه آن دو را به خوبی یاد گرفت، خداوند پدر و مادر او را به خاطر این آموزش آنها خواهد آمرزید». برخی نقل کردهاند که در اثر آموزشهای دینی و اعتقادی امام حسین(علیهالسلام)، هر روز هنگام نماز که میشد، حضرت رقیه(س) سجاده پدر را پهن کرده و نماز گزاردن پدر را به نظاره میدید. او ظهر عاشورا نیز طبق عادت روزانهاش، چنین کاری را انجام میدهد و منتظر پدر میشود، امّا هر چه منتظر پدر میشود، پدرش باز نمیگردد و...، پر واضح است که امام حسین(علیهالسلام) تلاش گستردهای را بر این گونه تربیتها نسبت به فرزند خود مبذول داشته است.