محمدرضـا تـهرانی- مسابقات فوتبال لیگ برتر و جام حذفی کشور را با تماشای اتفاقها بسیار ناخوشایند و تلخ برآمده از درگیری، فحاشی، سنگپرانی، شعارهای سیاسی، قومی، نژادپرستانه، تقابل تماشاگران با مأمورین اجرایی و نیرویانتظامی، ابراز خشونت و ضرب و شتم ... شاهد بودیم! حتی در برخی از بازیها ماشینهای ضد شورش و زرهپوش را به داخل زمین فوتبال و ورزشگاه آوردهاند که بازتاب وسیعی در رسانههای گروهی داخل و خارج داشته است.
قبل از هر چیزی باید گفت: فضای کنونی ورزشگاههای فوتبال کشورمان متأثر از مجموعه اتفاقات جامعه است، جامعهای که این روزها با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکند.
این مهم را نیز باید در نظر گرفت که اکثر قریب به اتفاق هواداران فوتبال جوان هستند، جوانانی از طبقات متوسط و رو به پائین جامعه. بیشتر این جوانان با سلسلهای از دشواری های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دست به گریباناند و خواسته و ناخواسته در جریان خبرهای مربوط به پروندههای دزدی، فساد و بیعدالتی قرار میگیرند. این جوانان احساس میکنند در ورزشگاهها و در متن و میان چنین جمعیتهایی میتوانند صدایشان را به گوش مسئولین و رسانههای داخل و خارج از کشور برسانند، به این امید که شاید فکری به حالشان شود.
اما اگر در کشور فضایی برای طرح این گونه واکنشهای اعتراض آمیز وجود داشت و یا اگر احزاب سیاسی واقعی و قدرتمند در کشور فعالیت میکردند، میتوانستند طوری عمل کنند که این اعتراضات مدیریت شود و به خیابانها و زمینهای ورزشی کشانده نشود. در واقع هنوز نهادهایی که باید مسایل و مشکلات مردم را حل و فصل کند، نداریم. بنابراین جوانان در وضعی ناگریز از فرصتهایی که در حاشیه مسابقات ورزشی به ویژه فوتبال پیدا میکنند، برای بیان دردها و رنجهای خود بهره میگیرند. از طرفی وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال، نهادها و باشگاههای به ظاهر فرهنگی-ورزشی کشورمان بعد از گذشت پس از چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز فرهنگسازی در ورزشگاهها را «جدّی» نگرفتهاند و به هواداران و سرمشوقین(لیدرها) رسم و راه درستی را نشان ندادهاند. گویا آقایان هنوز نمیدانند که فرهنگ آموختنی است و هواداران و لیدرها نیازمند آموزش، حفظ آرامش و احتراماند، نه زور و تهدید! تلاشهایی که برای کاهش این آسیبها شده نه تنها مؤثر نبوده بلکه آن را افزایش داده است. البته باید پذیرفت که ناهنجاریها در ورزشگاههای فوتبال پدیدهای پیچیده است که به راحتی نمیتوان آن را با راهحلهای ضربتی، امنیتی و انضباطی از میان برداشت. ما به هواداران فوتبال چه آموزش و امکاناتی دادهایم که انتظار داریم آنها با توجه به شرایط جامعه، حفظ آرامش، ادب و متانت را در ورزشگاهها رعایت کند و عصبی و پرخاشگر نشوند.
به این واقعیت با توجه خاص شود که شعارهای قومی و ناهنجاریها در ورزشگاه، قوم عرب را برابر فارس قرار دادن و قوم فارس را مقابل ترک قرار دادن شکافهای اجتماعی را عمیقتر خواهد کرد.
این نشانهها به ما هشدار میدهد که اگر مطالعات دقیق و وسیع و اقدامات چند سویهای برای اصلاح امور نشود، در نبود طرح و برنامههای فرهنگی مناسب و بودجه لازم، این ناهنجاریها به یک بحران تبدیل خواهد شد!
حال پرسش اصلی این است که در مقابل این ناهنجاریها در ورزشگاهها چگونه باید رفتار کرد؟ آیا برخوردهای تند، قهرآمیز و نظامی و امنیتی با تماشاگران فوتبال جوابگو خواهد بود یا شرایط را بدتر از گذشته خواهد کرد؟
1) اجرای طرح فروش الکترونیکی بلیت:
در سال 1389 اجرای طرح فروش الکترونیکی بلیت برای ورزشگاه بزرگ آزادی تهران آغاز شد و پیشرفت خوبی هم داشت. شرکت «برهان مبین» با حمایت وزارت ورزش و جوانان مجری این طرح بود. سازمان لیگ فوتبال ایران به مدیریت مهدی تاج برای فروش الکترونیکی بلیت قراردادی منعقد کرده بود که بر خلاف عرف «11» ساله شد! این شرکت تعهد داده بود که در این زمان ورزشگاههای بزرگ فوتبال کشورمان را به سامانه فروش الکترونیکی بلیت مجهز کند، آن هم با سود 35 درصدی از مبلغ فروش بلیت برای هر بازی! سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هم هر کدام جداگانه ده درصد از سود فروش بلیت برمیداشتند و چون درآمد خوبی از این راه به دست میآمد، اعتراضی به روند کاری شرکت برهان مبین در میان نبود و مابقی سود حاصل از فروش بلیت به باشگاههای لیگ برتر تعلق میگرفت، باشگاهها به ویژه دو باشگاه پر طرفدار استقلال و پرسپولیس بعد از اینکه در عمل مشاهده کردند، مبلغی به مراتب کمتر از آن چه فکر میکردند، دریافت میکنند، شروع به اعتراض کردند و درخواست دریافت درصد بیشتری از فروش بلیتها داشتند و سرانجام از چالشهای فراوان، فدراسیون فوتبال حق بلیت فروشی را از شرکت مذکور سلب کرد و آن را به خود باشگاهها سپرد! باشگاهها چون برای فروش بلیت طرح خاصی نداشتند با یک عقب گرد مثل گذشته به بلیت فروشی دستی و کاغذی روی آوردند! به این ترتیب تماشاگران برای خرید بلیت مسابقات باید ساعتها در سرما و گرما و در صفهای طولانی ساعتها به انتظار بایستند. پس در گام نخست باید ورزشگاههای فوتبال کشور مجهز به سامانه فروش الکترونیکی بلیت شوند.
2) تجهیز ورزشگاهها به دوربین مدار بسته
ورزشگاههای فوتبال کشورمان بایستی مانند تمام ورزشگاههای صاحب فوتباب دنیا مجهز به دوربینهای مداربسته باشند. چون در بلیت فروشی الکترونیکی، بلیتها براساس کد ملی و به اسم فرد صادر میشود و تماشاگر موظف است مانند تماشاگران سینما و تئاتر چند دقیقه قبل از شروع بازی در ورزشگاه حاضر شوند و روی صندلی تعیین شده خود بنشیند. دوربینهای مداربسته که در روی سکوهای ورزشگاه کار میکنند، اگر حادثهای اتفاق بیفتد، افراد خلاف کار و آشوبگر را شناسایی میکند.
3) غربالگری تماشاگران
متأسفانه افرادی هستند که برای تماشای فوتبال و لذّت بردن از این ورزش محبوب به ورزشگاه نمیآیند بلکه اهداف دیگری در سر دارند و برخی هم با اهداف و انگیزههای به اصطلاح سیاسی میآیند تا از فرصت انبوه جمعیت سوءاستفاده کنند و شعار بدهند و ورزشگاه را به آشوب بکشانند! این افراد با نصیحت و موعظه دست از خلافکاری برنمیدارند.
این قانون است که باید با آنها برخورد کند. در بند شش ماده 166 آئیننامه انضباطی مسابقات فوتبال آمده است که اگر تماشاگری را بشناسیم و بدانیم که او عامل تحریک و تشنج دیگران بوده، میتوان این فرد خاطی را به مدت شش ماه تا دو سال از ورود به ورزشگاهها محروم کرد. دوربینهای مداربسته فرد خاطی را شناسایی میکند و این افراد وقتی شناسایی شدند باید به تناسب خلافی که مرتکب شدهاند
ورزشگاه ممنوع الورود شوند و تعهد دهند که در زمان مسابقه بعدی خود را به نیرویانتظامی محل معرفی کنند و پس از پایان بازی مرخص شوند.
4) ساماندهی و قانونمند کردن کانون هواداری
کانون هواداران باشگاههای فوتبال باید یک نهاد مستقل و زیر مجموعه معاونت فرهنگی باشگاهها و در تعامل کامل و نقطه اتصال لازم با باشگاه، فدراسیون، سازمان لیگ، هیأتها و نهادهای مرتبط با فوتبال باشد، مسئول و اعضای هیأت مدیره کانون هواداران باید از میان اصیلترین و با اخلاقترین هواداران که مورد احترام و تائید اکثریت هواداران هر باشگاه باشند، انتخاب شود تا سرمشوقین(لیدرها) و هواداران از آنان حرف شنوی داشته باشند. این کانونها باید عملکرد لیدرها و هواداران خود نظارت کنند و در مواقع ضروری با مدیر، مربیان و بازیکنان باشگاه نشستهایی داشته باشند. کانون هواداران میتوانند تعدادی از تماشاگران داوطلب خود را با آموزشهای لازم به عنوان «همیار هوادار» جهت نظم و هدایت تماشاگران خودی در مسابقات سازماندهی کنند و برای هوادارانی که به عضویت کانونها در میآیند باید کارت عضویت صادر شود تا از امتیازات باشگاه از جمله دریافت خدمات رفاهی، حضور در تمرینات، ارتباط با مدیریت، مربیان، بازیکنان، پرداخت هزینه کمتر برای تماشای فوتبال و ... برخوردار شوند تا به دستورالعملهای کانون هواداری احترام بگذارند و مشکلی ایجاد نکنند.
5) شناسنامهدار شدن سرمشوقین(لیدرها)
سرمشوقین(لیدرها) باید زیرمجموعه و تحت نظارت کانون هواداران باشند. هر لیدر روی سکوها، وظیفه راهنمایی و هدایت تماشاگران را برعهده دارد. هیجان دادن و ترغیب سکونشینان به تشویق سالم، به ویژه مدیریت کردن در زمان حوادث ناخوشایند و کنترل و جلوگیری از بروز خشونت از وظایف اصلی هر سرمشوق(لیدر) است. کانون هواداران باید مشخصات کاملی از لیدرهای خود داشته باشد و در تمامی مسابقات آنان را مورد ارزشیابی دقیق قرار دهد و اسامی افراد مورد تائید را برای صدور کارت شناسایی در اختیار فدراسیون فوتبال بگذارد. لیدرها باید با ظاهری مناسب و لباس متحدالشکل در ورزشگاه حاضر شوند.
6) امکانات رفاهی تماشاگران
امکانات رفاهی مناسب و سرویس دادن به تماشاگران در کاهش تنشهای ورزشگاه بی تاثیر نیست. به اجمال میتوان پارهای از مشکلات و دردسرهای رفت و برگشت تماشاگران به ورزشگاه، معضل پارکینگها، سردرگمی برای خرید بلیت، تغذیه گران و بیکیفیت، سرویسهای بهداشتی کثیف و اندک شمار، شیر و آبخوریهای خراب، فقدان مسجد و نمازخانههای مناسب و ... را نام برد که باید فکری عاجل برای آنها کرد. تکریم تماشاگران فوتبال و برپایی تورهای تفریحی یک روزه برای آنان به ویژه در روزهای تعطیل از وظایف مسئولین فرهنگی فدراسیون، سازمان لیگ و شهرداریهاست.
7) جلسات هماهنگی با مسئولین، مجریان و رسانههای گروهی
برخی از رسانههای ورزشی زرد و شبکههای صداوسیما خودشان از عوامل ترویج خشونت در ورزشگاههای فوتبالاند و کاری به فوتبال ندارند و برعکس انگار مأمور برجسته و پررنگ کردن حاشیهها و اتفاقات غیرفوتبالیاند و این در حالی است که مربیان خارجی استقلال و پرسپولیس میگویند که لیگ برتر ایراناز نظر کیفی از لیگهای بلژیک و روسیه بهتر و برتر است به همین منظور باید جلسات مستمر هماهنگی هفتگی صمیمانه گفتوشنود با سردبیران، مجریان و برنامهسازان فوتبالی با حضور مدیران فوتبال و کارشناسان فرهنگی برگزار شود.
8- اگر شرایط هفتگانه فوق به خوبی فراهم و اجرایی شود، آن وقت میتوان محیط ورزشگاهها را مطابق با شرایط فرهنگی مناسب و قوانین عرفی و شرعی، خانوادگی کرد. چون خیلی از هواداران فوتبال با حضور خانوادهها در ورزشگاه مسایل اخلاقی را مراعات خواهند کرد و در حضور آنان از سردادن شعارهای نامناسب و الفاظ زشت خودداری میکنند.
نگذاریم ناآرامی فوتبال به بحران تبدیل شود:
راه حل های هشت گانه برای رفع ناهنجاری های فوتبال

فضای كنونی ورزشگاههای فوتبال كشورمان متأثر از مجموعه اتفاقات جامعه است، جامعهای كه این روزها با انبوهی از مشكلات دست و پنجه نرم میكند.
۱۳۹۷/۹/۱۳

