نسخه چاپی

وكیل مشایی:هیچ مدركی برای دروغها علیه مشایی نداشتند

عکس خبري -وکيل مشايي:هيچمدرکي براي دروغها عليه مشايي نداشتند

سیدعلی‌اصغر حسینی، وكیل جوانی است كه پله‌های شهرت را خیلی زودتر از سایر همكارانش طی كرد و احتمالا این شهرت را مدیون وكالت پرونده‌های گوناگون اسفندیار رحیم‌مشایی است كه طی این چند سال در دادسراها و دادگاه‌های تهران در جریان است. بعضی از این پرونده‌ها مختومه هستند و برخی هم در جریان اما عجیب آن است كه پرونده‌های مختومه‌شده توسط دادگاه هم هنوز در رسانه‌ها جریان دارد و صحبت‌های مختلفی از آن نقل رسانه‌ها و مطبوعات است. شاید دلیل آن در شخصیت پررمز و راز مشایی نهفته باشد. قرار بود در این مصاحبه درباره سرانجام پرونده شكایت وی از حاج منصور ارضی گفت‌وگو كنیم كه آقای حسینی درخواست رئیس دادگاه را برای سكوت در این پرونده میان كشیدند و از این پرونده سخنی نگفتند.

این روزها درگیر شکایت‌های موکلتان هستید. شکایت اخیرتان از منصور ارضی با چه عناوینی انجام شد؟



عناوین اتهامی مشخص بود که مواد 669 و 608 قانون مجازات اسلامی بودند اما در کل باید بگویم که قاضی پرونده درخواست کرده بودند به‌علت ایجاد نشدن فضای رسانه‌ای درخصوص این پرونده صحبت نکنیم و من هم به خواسته ایشان احترام می‌گذارم و در این پرونده ورود نمی‌کنم، حتی بعد از جلسه پایانی دادگاه روزنامه‌ها و رسانه‌های حامی دولت هم با بنده تماس گرفتند و خواستند در مورد پرونده صحبت کنم که باز هم تاکید می‌کنم به احترام درخواست قاضی پرونده، نمی‌توانم جزئیات پرونده را بازگو کنم.



به نظر می‌رسد در این مدت آقای مشایی علاقه‌ای به ورود در بحث‌های رسانه‌ای نداشته باشند و ترجیح می‌دهند زیاد در رسانه‌ها مطرح نباشند، آیا این شکایت‌ها باعث حضور بیشترشان در رسانه‌ها نمی‌شود؟



این شکایت البته در سال گذشته مطرح شده و مربوط به شرایط الان نیست اما درنهایت این مساله باید بگویم اینکه شکایت طولانی شده و در حال حاضر در این شرایط خاص قرار دارد، مربوط به الان نیست و کلا اینکه زمان رسیدگی به پرونده هم طولانی شده تقصیر آقای مشایی نیست و اساسا ربطی به تصمیماتشان برای حضور در رسانه‌ها و عدم حضورشان ندارد.



این مساله صحت داشت که ایشان علاقه‌ای به شکایت نداشتند و به اصرار اطرافیان شکایت کرده‌اند؟



من چنین چیزی را نشنیدم و گمان نمی‌کنم این مساله صحت داشته باشد. اگر هم چنین چیزی وجود داشته باشد و ایشان علاقه به شکایت نداشته‌اند، بنده در جریان آن نیستم. اتفاقا بنده چندین بار در صحبت‌هایی که با ایشان داشتم این مساله را ذکر کرده‌ام که آیا می‌خواهند پرونده‌ها را ادامه بدهیم و رسیدگی همچنان جریان داشته باشد که ایشان صحبتی مبنی بر عدم پیگیری نداشته‌اند و از بنده به عنوان وکیلشان خواسته‌اند پرونده‌ها را پیگیری کنم و توقفی صورت نگیرد.



اینکه پرونده به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شده دلیل خاصی دارد؟



خیر، دلیل خاصی ندارد. پرونده در دادسرا رسیدگی شد. دادسرای تهران البته مباحث جرایم را تخصصی کرده است اما اینکه دلیل خاصی برای ارجاع به دادسرای فرهنگ و رسانه باشد، خیر. دلیل خاصی ندارد و ایراد قانونی خاصی هم وجود ندارد.



درحال حاضر پرونده در چه مرحله‌ای است؟



اجازه بدهید اطلاعات خاصی را بنا به درخواست قاضی پرونده رسانه‌ای نکنیم.



خود آقای مشایی در جریان رسیدگی به پرونده در جلسات دادگاه حضور داشته‌اند؟



ایشان در هیچ‌کدام از جلسات حضور نداشته‌اند و از لحاظ قانونی هم نیازی به حضور موکل بنده در جلسات دادگاه نبوده چراکه برای رسیدگی نیازی به حضور شاکی نیست و از طریق وکیل می‌تواند مراحل قانونی طی بشود.



از آقای شجونی هم به خاطر اظهاراتشان شکایت کرده بودید؟



در جریان نیستم که ایشان حرفی زده‌اند یا خیر. مواردی که به بنده ارجاع می‌شود را فقط پیگیری می‌کنم و این را هم باید بگویم که در کل من آدم سیاسی نیستم که پیگیری کنم و رسانه‌ها را چک کنم تا ببینم چه کسی چه حرفی زده تا آن را به اطلاع موکلم برسانم. مساله دیگری هم که وجود دارد این است که تنها آقای ارضی و یا شجونی نیستند که اظهاراتی می‌کنند، خیلی‌های دیگر هم هستند که اظهاراتی کرده‌اند و بعد نتوانسته‌اند آن را ثابت کنند. خیلی‌ها ایشان را به جریان انحرافی نسبت داده‌اند، اما نگفته‌اند منحرف از چه چیزی؟ اصلا چه دلیلی دارد که منحرف شده باشند؟ خیلی از پرونده‌ها تشکیل شد و دیدیم هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد و تنها هجمه‌های رسانه‌ای هستند و پشت آن هیچ چیز نیست. ادعاهای زیادی علیه موکل من صورت گرفته که برخی از آنها را به صورت رسمی پیگیری کرده‌ایم و برخی را حتی ورود نکرده‌ایم.



شکایت از آقای گلپور و سایت عماریون که جدی پیگیری شد. این یکی را می‌توانید توضیح بدهید؟



اتفاقا می‌خواستم این را به‌عنوان نمونه به شما بگویم، یکی از پرونده‌ها همین پرونده اظهارات آقای گلپور بود، ایشان طی چندین مرحله در سایت عماریون اظهاراتی را علیه موکل من نوشته‌اند که مثلا ایشان عضو انجمن حجتیه هستند یا موسس آن هستند یا جزو منحرفین هستند و 3 یا 4 تا زن دارند. آنچه معلوم بود بازی رسانه‌ای را آغاز کرده بودند. عکس‌العمل ما طرح شکایت در مراجع رسمی بود اما در مراجع رسمی حتی یک مدرک هم ارائه نشد و نگفتند ایشان چطور دستور داده‌اند و اصلا آن زمان در چه مقام و مرجعی بودند که دستور بدهند. درنهایت چون دلیل و مدرک نداشتند خودشان محکوم شدند. اعتقاد من بر این است هرکدام از کسانی را که علیه موکل من اظهارنظر کرده‌اند و صحبت‌های بدون دلیل را گفته‌اند، اگر بنا باشد در دادگاه صالحی رسیدگی بکنند به سرنوشتی عادلانه و مشابه دچار خواهند شد که آن هم محکومیت خودشان است چون واقعا هیچکدام از اظهارات برپایه سند و مدرک نیستند.



سایت عماریون که گویا معذرت‌خواهی کرده بود.



آقای رستمی اوایل معذرت‌خواهی کردند و در سایتشان نوشتند که آن نوشته هم البته به‌معنای معذرت‌خواهی نبود. چون بازپرس پرونده از ایشان خواستند که هر حرف آقای گلپور را در سایتشان ننویسند، ایشان قبول کردند و در سایتشان نوشتند با آقای گلپور قطع ارتباط کرده‌ایم که این مساله به‌صورت یک بیانیه در سایت عماریون نوشته شد اما در نهایت باز هم همکاری سایت با ایشان ادامه یافت و زمانی هم بیانیه‌ای صادر شد به این مضمون: «خدا را شاکریم که دادگاه را محلی قرار داد برای افشای جریان انحرافی»! یعنی باز هم کارشان را ادامه دادند. یعنی با اینکه هیچ سندی ارائه نشد و محکوم هم شدند؛ بازهم حرفشان را تکرار کردند و این جای تعجب دارد که چرا بعد از رای دادگاه همچنان به حرفشان استوار هستند و علیه موکل من مطلب می‌نویسند و نسبت‌های ناروا می‌دهند و هیچ‌گاه هم قبول ندارند که اشتباه کرده‌اند.



پرونده آقای قالیباف چطور؟ آن یکی به جایی رسید؟



سال 88 موکل من شکایتی درخصوص فایل صوتی کرد که منتسب به آقای قالیباف بود که البته پرونده در شعبه رسیدگی به جرائم کارکنان دولت مطرح شد و تا الان که در باره آن با شما صحبت می‌کنم 3 سال از زمان شکایت ما می‌گذرد و بازپرس رسیدگی‌کننده هنوز هیچ قراری صادر نکرده‌اند. برای ما جای سوال است که چه نقطه مبهمی در جریان این پرونده وجود دارد؟ چه تحقیق خاصی برای این پرونده مورد نیاز هست؟ یا این پرونده چه نکته خیلی ویژه و عجیبی دارد که رسیدگی به آن 3 سال طول بکشد؟ فایل صوتی به دادگاه ارائه شده که به شخص آقای دکتر قالیباف منتسب هست و بازپرس می‌توانست ایشان را بخواهد و بپرسد آیا این فایل صوتی واقعا متعلق به ایشان هست یا خیر؟ آقای قالیباف هم می‌توانست یا قبول کند یا آن را انکار کنند و اگر انکار شد، فایل می‌توانست به بخش کارشناسی ارجاع شود اما این اتفاق در این پرونده نیفتاد و زمان زیادی است که این پرونده متوقف مانده و دلیل آن را هم سیاسی بودن پرونده ذکر کرده‌اند که البته زمان 3 سال به‌نظرم، زمان عادی نیست.



به‌نظر من این شکایت و این پرونده به هیچ عنوان سیاسی نیست چراکه مطرح شدن آن در سال 88 بود که آن زمان نه بحث کاندیداتوری ریاست‌جمهوری آقای مشایی در رسانه‌ها بود و نه بحث کاندیداتوری آقای قالیباف مطرح بود. آنچه مهم است اینکه اگر شعبه رسیدگی‌کننده همان زمان پرونده را بررسی می‌کرد، الان این شرایط‌رخ نمی‌داد که بگویند به خاطر سیاسی شدن پرونده آن را متوقف کرده‌ایم. الان هم پرونده وارد مرحله‌ای شده که ظاهرا به مصلحت نیست که رسیدگی انجام بشود. این نکته را هم باید بگویم که ما هیچ اصراری نداریم که رای به نفع موکل من صادر بشود، ما فقط قصد داریم، تعیین تکلیف بشود. سخنگوی محترم قوه قضائیه هم در نشست‌های خبری اعلام می‌کنند که پرونده دارد روال طبیعی خودش را طی می‌کند که فکر نمی‌کنم این سخن قابل قبول باشد چراکه دستگاه قضایی که اختلاس بزرگی را در حد 3 هزار میلیارد می‌تواند در عرض چند ماه رسیدگی کند، چطور این موضوع طی سه سال رسیدگی نشد.



آمار شکایت‌هایتان خیلی بالا نرفته؟ تعداد زیادی هستند که شما شاکی خصوصی‌شان شده‌اید.



خیلی از اتهامات علیه موکل من ساختگی است و او را انحرافی می‌نامند. به ایشان لقب انحرافی می‌دهند و خودشان هم قضاوت می‌کنند. به گمان من از آنها باید پرسید که قصد دارند اتهاماتشان را تمام کنند یا خیر؟ تمام حرف‌هایشان در دادگاه صالح گفته شد و رسیدگی شد و هیچ کدامشان درست نبود و تمامشان اشتباه بود. شما بگویید اگر ایشان شکایت نمی‌کرد، باید چکار می‌کردند؟ اگر قرار نبود شکایت کنند، یعنی این حرف‌ها را پذیرفته‌اند و قبول دارند! ایشان چون این اتهامات را قبول ندارند، شکایت کرده‌اند. به گمان من باید این سوال را بپرسید که این افراد قصد ندارند به تخریب‌شان پایان بدهند.



از کمیسیون اصل 90 مجلس هم گویا شکایت کرده و مخالفت‌تان را با این کمیسیون ابراز کرده بودید.



مجلس قصد داشت در کمیسیون اصل 90 به جرایم آقای مشایی رسیدگی کند و ما اعلام کردیم این کمیسیون صلاحیت چنین کاری ندارد. وظایف مجلس مشخص است و در هیچ کجای قانون چنین صلاحیتی برای مجلس تصریح نشده است. صلاحیت رسیدگی به پرونده‌های قضایی و هرگونه اتهام احتمالی با قوه قضائیه است. ما هم اعلام کردیم که مجلس چنین حقی ندارد. مجلس خیلی هنر بکند وظایف خودش را انجام بدهد و رسیدگی‌های قضایی را برای قوه قضائیه بگذارد.



قبل از اینکه وکالت ایشان را بپذیرید، شناخت خاصی از ایشان داشتید؟



فکر نکنم قبل از ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد کسی شناخت چندانی نسبت به آقای مشایی داشت. شناخت من هم در حد بقیه بود و الان هم آشنایی خاصی با ایشان ندارم و این شناخت در حد وکیل و موکل است.



پس انتخاب شما به‌عنوان وکیل چگونه بود؟



به‌صورت اتفاق خاصی نبوده است. این انتخاب مربوط به آشنایی قبلی و شناخت پیشین نبود. بنده در مجموعه ریاست‌جمهوری فعالیت می‌کردم و با معاونت حقوقی همکاری داشتم. همین همکاری دلیل این شد که پرونده‌های قضایی آقای مشایی به بنده ارجاع بشود تا از طرف آقای مشایی آنها را در مراجع قانونی رسیدگی کنم.



آقای مشایی را چگونه شخصیتی دیدید؟



خیلی از این صحبت‌ها که در چند سال اخیر علیه موکل من صورت می‌پذیرد، دروغ بوده و با اغراض خاص سیاسی همراه بوده، تا زمزمه‌هایی از احتمال کاندیداتوری ریاست‌جمهوری ایشان شکل گرفت، این تخریب‌ها شروع شد. من فکر می‌کنم ایشان مظلوم واقع شده‌اند. من کاری به اعتقادات ایشان ندارم و اعتقادات ایشان هم ربطی به بنده ندارد کمااینکه اعتقادات دیگران هم ربطی به سایرین ندارد اما با توجه به اینکه اصل آزادی بیان در قانون اساسی پذیرفته شده است، ایشان هم مثل سایرین اظهاراتی داشته‌اند. بحث ایشان در این است که اگر این اظهارات مشتمل بر عناوین مجرمانه‌ای است، به‌صورت قانونی و رسمی جواب بدهند و بگویند مثلا فلان مطلب را از طریق قانونی پیگیری می‌کنیم. به نحوی که احترام افراد حفظ بشود نه‌اینکه هر کسی هر اتهامی در هرجایی که دوست داشت به دیگران وارد کند. زمانی اتهام‌های زیادی به آقای مشایی وارد کرده‌اند و ایشان عکس‌العمل خاصی نشان نداده‌اند. به‌نحوی که هر حرفی با این نیت بود که هر جرمی که صورت می‌پذیرد به ایشان منتسب می‌شد. به‌نظرم ایشان در حوزه رسیدگی به شکایت‌هایشان هم مظلوم واقع شده‌اند.



جایی صحبتی کرده بودید که اتهام تهدید آقای ارضی بازتاب امنیتی جهانی و داخلی دارد. واقعا این حرف چنین بازتابی داشته است؟



منظور این بود که به هر حال کسی مثل حاج منصور ارضی که مداحی اهل بیت(ع) را انجام می‌دهند با جایگاه معنوی خاصی که بین مردم و دوستداران دارند، نباید در بحث‌های اینچنینی ورود بکنند اما درکل مقصود و نیت من از بازتاب امنیتی این بود که این حرف‌ها نباید به ذهن دیگران متبادر بشود و هرکس در جایگاه ایشان به خودش اجازه بدهد افراد را تهدید به قتل بکند. منظورم این بود و نه‌اینکه حرف ایشان را به‌عنوان فتوا بخواهند عمل کنند. به‌نظرم همین بحث‌ها بازتاب امنیتی است و اجازه داده نشود که هر اتهامی به مسئولان زده شود.



از نظر شخصی آقای مشایی را چطور شخصیتی توصیف می‌کنید؟



به نظر من مشایی از شخصیت‌هایی است که اگر کشف و درک نشود؛ یکی از فرصت‌ها از دست می‌رود و من فکر می‌کنم کسانی که آقای مشایی را برای تخریب انتخاب کردند، خوب می‌دانستند چه کسی را بکوبند. کسانی که ایشان را انتخاب کرده‌اند، فهم و هوش بالایی داشته‌اند و خوب فهمیده‌اند چه کسی را بکوبند. مشایی از شخصیت‌هایی است که ما به آنها نیاز داریم و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی ایشان از شخصیت‌های بزرگ هستند.



اگر واقعا ایشان در این حد بزرگ و تاثیرگذار هستند، فکر می‌کنید چرا اوضاع دولت به این نقطه رسیده است؟



خب ایشان واقعا تصمیم‌گیرنده نیستند. خیلی‌ها اینجور القا می‌کنند که ایشان تمام تصمیم‌های دولت را می‌گیرد اما من فکر می‌کنم بزرگ‌ترین دلیل برای بروز این شرایط، وجود نهادهای موازی در عرصه‌های مختلف با نهادهای دیگر دولت است که قدرت هم در آنها وجود دارد. رئیس‌جمهور می‌گوید صد درصد تصمیمات را من نمی‌توانم بگیرم ولی تمام پاسخگویی با من است و گاهی پاسخ‌هایی از او می‌خواهیم که مربوط به عملکرد او نبوده است درحالی ‌که پاسخگویی با نهادهایی است که در برخی موارد تصمیم گرفته‌اند ولی چندان به رسمیت شناخته نشده‌اند و جوابگو هم نیستند. این نهادها دخالت و تاثیر و نفوذ بالایی دارند ولی زمانی که بحث پاسخگویی است، مسئولیتی ندارند که جوابگو باشند.

منبع: روزنامه آرمان

۱۳۹۱/۸/۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...