مطهره سادات یزدی- بحث عدالت جنسیتی یکی از بحثهایی است که با شاخصهای غیربومی در کشور مطرح شده است و این اشتباه در میان همه نهادها و دستگاههای مرتبط رواج دارد و در واقع بحثی انحرافی است، هنگامی که بحث عدالت جنسیتی به میان میآید باید به واکاوی مفهوم جنسیت پرداخت.
اختلاف نظر میان جریانهای سیاسی کشور در زمینه شاخصهای عدالت جنسیتی را به عنوان یک منازعه سیاسی میتوان خواند، این منازعه در واقع معرفتی است و نه سیاسی و منشأ بسیاری از سوء تفاهمها میان جناحهای سیاسی تبدیل شده است و در این میان مفهوم شناختی جنسیت به عنوان نقابی بر چهره عدهای تبدیل شده است. این مسئله در حوزه برابری، تبعیض، هویت جنسی و عدالت جنسی باید بررسی شود،و در دو حوزه عدالت و جنسیت بحثهای جدی وجود دارد.
هژمونی فمنیستی در بحث عدالت دلیل اختلاف نظرها است، این هژمونی مفهومی از عدالت و جنسیت ایجاد کرده که اندیشهورزان حقوق غربی هم آن را قبول ندارند و نیاز به شکستن تسلط با استفاده از نظریات زنده دنیا از منظر فلسفه غرب در خصوص عدالت و عدالت جنسیتی هستیم. برخی افراد در داخل کشور که در حوزه زنان تحقیقات نظری نداشتهاند و تسلطی بر این مسائل ندارند، متأثر از بازنماییهای فمنیست در اجلاسهای جهانی طرحی را در کشور تکرار میکنند که با توجه به هژمونی فمنیست در جهان مطرح شده است.
در مسئله عدالت اصولاً از منظر معناشناسی کلمه عدالت با مفهوم نابرابری معنی پیدا میکند اما گاهی مواقع برابر دانستن نیز خود موجب ستم است به همین دلیل مفهوم عدالت مفهوم کافیتری برای بیان مراعات و ساختارسازی قانونی در نظر گرفته شده است. در دهه 80 ـ 70 میلادی شعار سازمان ملل برابری بود و فمینیستها پس از تجربه این شعار به این نتیجه رسیدند که اگر برابری به معنای ایجاد فرصتها است فایدهای نخواهد داشت پس به دنبال مفهوم دیگری هستند که بهتر میتواند حقوق زنان را استیفا کند، بنابراین بحث عدالت در فلسفه حقوق غربی پیش کشیده شد.
مسئله عدالت استحقاقی تبدیل به مساوات و برابری شد که فمینیستهای قرن بیستم آن را مطرح کردهاند. آنها معنای تفاوت و تبعیض را تغییر داده و روی مفهوم جنسیت تمرکز کردند.
فمینیستها نقش مادری را یک نقش اجتماعی تعریف کردهاند و بر این اساس لازم نیست مادری بیولوژیک نقش مادر اجتماعی را بر عهده بگیرد. این نقش میتواند از سوی مادران حرفهای در مهدکودکها نیز پذیرفته شود. در نتیجه معنای عدالت جنسیتی نیز تغییر میکند، بر اساس این نظریه مفهوم عدالت به مفهوم برابری از نگاه غربیها نزدیکتر است، وقتی در جهان بینالملل سندی برای زنان نوشته میشود، واژه خالی از این مفهوم (عدالت جنسیتی وجود ندارد.
شعار سازمان ملل در دهه 70 تا 80 میلادی برای زنان شعار (زن و توسعه)، بود این مفهوم بدین معناست که موانع اجتماعی و سیاسی پیشروی زنان برداشته شود تا با برقراری فرصتهای برابر حضور اجتماعی آنان تسهیل شود.پس از آن سازمان ملل مفهوم جنسیت و توسعه را مطرح کرد که نتیجه متفاوتی داشت.چرا که مفهوم برابری نتوانست فرصت حضور برابر زنان را در اجتماع فراهم کند، بر همین اساس تز سهمیهبندی جنسیتی مطرح شد تا رسیدن به سطح برابری خودکار به صورت عامدانه فراهم شود. در واقع اسم برابری در نتایج عدالت جنسیتی چه کلمه برابری و استراتژیهای مأخوذ به آن را کافی ندیده و نیاز به مفهومسازی جدید شده است.
مفهوم عدالت جنسیتی یک واژه سیاسی است مثل مفهوم آموزش جنسی، جریانسازی جنسی و ... که پایه قانوننویسی سازمانهای بینالمللی قرار گرفته است در واقع این برابرسازیها میخواهند زنان را در موقعیت مناسبی قرار دهند اما مفهوم عدالت جنسیتی رادیکالتر از برابری جنسیتی است.
وقتی غرب مفهوم میسازد میخواهد بر طبق آن مفهوم یک برنامه صدساله بسازد بر همین اساس هم با مطرح شدن بحث عدالت جنسیتی از سال 2000 به بعد وقتی مفهوم تبعیض و اقدام مثبت مطرح میشود با مفهوم LGBTها مواجه میشویم که جزء مفاهیم پر بسامد است.
: بنابر گزارش UNFPA استفاده از مفهوم LGBT شامل 11 اشاره به گرایش جنسی، 6 اشاره به مفهوم تراجنسی و 5 اشاره به مفهوم تراجنسی است و این سند باعث شده از رفتار همجنسگرایانه در جهان جرمزدایی شود. همچنین این سند درخواست میکند کمپینهایی علیه تبعیض درباره این رفتارها در جهان برپا شود. از سال 2000 به بعد هیچ اجلاسی در حوزه زنان نیست که به LGBT اشاره نکند و گاهی در کنار این مفهوم، مفهوم بدون جنسیتها (QUEER) هم مطرح میشود که دگرگونیهای بسیاری در مفهوم جنسیت در جهان به وجود آورده است. متعددی درباره ترنسها در جهان صورت گرفته که از نتایج این تحقیقات چنین برمیاید که اصولاً جنسیت امری بیمعناست در واقع سازمانهای بینالمللی وقتی صحبت از عدالت جنسیتی میکنند میخواهند به مفهوم بیجنسیتی برسند، ما در مفهوم عدالت جنسیتی دچار سوء تفاهم شدهایم با بررسی متون پژوهشی نوشته شده در کشور در خصوص مفهوم عدالت جنسیتی میتوان نتیجه گرفت که گرایشهای علوم اجتماعی، روانشناسی و حتی معماری وقتی از این مفهوم صحبت میکنند منظورشان همان اصطلاح رایج بینالمللی است اما در میان جریانهای سیاسی جریان اصولگرا در استفاده از این اصطلاح به دو گروه تقسیم میشوند، گروهی بدون در نظر گرفتن سوابق تاریخی این مفهوم در جهان نظریات شهید مطهری را در تعریف واژههای عدالت و جنسیتتکرار میکنند اما گروه دیگر با وجود این تبار این مفهوم را میشناسند میخواهند برای یک مفهوم بینالمللی معنای داخلی بسازند، ما باید به سمت تعریف واژه دیگری برای عدالت جنسیتی در کشور برویم چرا که نیازمند تعریف استراتژیهای عملگرایانه برای برقراری عدالت جنسیتی در کشور هستیم
اختصاصی نما:
عدالت جنسیتی و برداشتهای گوناگون
بحث عدالت جنسیتی یكی از بحثهایی است كه با شاخصهای غیربومی در كشور مطرح شده است و این اشتباه در میان همه نهادها و دستگاههای مرتبط رواج دارد و در واقع بحثی انحرافی است
۱۳۹۷/۱۰/۲۸