نسخه چاپی

آذربایجان زلزله سخت‌تری در پیش دارد؟!

این روزها مردم روستاهای زلزله‌زده آذربایجان شرقی علاوه بر غم بی‌كسی بعد از زلزله، غم دیگری هم دارند و آن زندگی در خانه‌های است كه خانه نیست ...

تکان‌های شدید شش ریشتری که خانه و کاشانه‌اش را نابود کرد، او ماند و دختر بچه‌ای خردسال و یاد مردی که دیگر نبود؛ جسد مردش را سه روز بعد از زلزله با صورت کبود شده و دهانی پرخون پیدا کردند. چشمش که گره خورد به گونه‌های شکسته شوهرش زانوهایش لرزید. چادر نماز گلدارش را کشید روی سرش و برای شوهر جوانش مویه کرد و زبان گرفت.

به گزارش نما به نقل از خبرگزاری دانشجو با گذشت بیشتر از دو ماه از مرگ شوهرش هنوز هم احساس تند گناه رهایش نمی‌کند، می‌گوید: چرا من باید زنده بمانم و شوهرم بمیرد، من گناهکارم که نتوانستم شوهرم را نجات دهم.

هنوز هم گاهی شب‌ها خواب زلزله را می‌بیند و تکان‌های شدیدی که می‌خواهند همه زندگی کوچکش را نابود کند.

دکتر علی اسماعیلی، استاد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی اختلال اضطراب را مهمترین عارضه بعد از وقوع حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله می‌داند و می‌گوید: فردی که بعد از مرگ خانواده‌اش در زلزله زنده مانده، همیشه گوش به زنگ حادثه‌ای وحشتناک است و با کوچکترین صدایی از خودش واکنش نشان می‌دهد.

این روانشناس به احساس گناه بعنوان یکی از احساس‌های ناخوشایند اشاره می‌کند و می‌گوید: افرادی که در زلزله زنده می‌مانند، دائماً احساس گناه می‌کنند و از خود می‌پرسند چرا من نتوانستم عزیزانم را نجات دهم.

مردم خوب شهرستان‌های اهر، هریس و ورزقان روزهای سختی را تا رسیدن به زندگی آرام و بی‌دغدغه می‌گذرانند؛ زندگی با جای خالی کسانی که دوستشان داری و در شرایط سخت آب و هوایی کابوس هولناکی می باشد که قصه این روزهای آذری‌ها شده است.

دکتر ابهری، آسیب شناسی اجتماعی با اشاره به زلزله بم و منجیل می‌گوید: اگرچه این زلزله‌ها چندین سال قبل رخ داده است، اما هنوز هم مردم خوب بم و منجیل از عوارض روحی و روانی آن رنج می‌برند.

او با بیان اینکه در حال حاضر کمتر کسی به وضعیت روانی مردم مناطق زلزله زده آذربایجان شرقی توجه می‌کند، می‌گوید: اصلی‌ترین نیاز این هموطنان حضور روانشناسان، روانکاوان و رفتارشناسان اجتماعی در منطقه است.

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: بعد از حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، اضطراب، افسردگی و غم از دست دادن عزیزان بخصوص در کودکان و نوجوانان بروز بیشتری پیدا می‌کند که اگر این اختلالات به موقع درمان نشود، بعنوان یک عارضه قطعی بر روح و روان زلزله‌زدگان نقش می‌بندد.

این روزها مردم روستاهای زلزله زده آذربایجان شرقی علاوه بر غم بی‌کسی بعد از زلزله، غم دیگری هم دارند و آن زندگی در خانه‌های است که خانه نیست، بلکه چادرهای نازکی است که با اندک شعله وسیله گرم‌کننده می‌سوزد و در مقابل بارش‌های سیل آسیای کوهستان‌های آذربایجان تاب تحملی ندارد.

دکتر اسماعیلی در این مورد می‌گوید: مسائل اقتصادی مثل تامین مسکن و غذا از نیازهای پایه‌ای مردم است که دولت و نهادهای دولتی باید این نیازهای پایه‌ای را برطرف کنند و بعد به دنبال حمایت‌های روانی و اجتماعی باشند.

این روانشناس ادامه می‌دهد: وقتی نیازهای پایه‌ای مردم حل نشده و آنها در سرما و در چادرها زندگی می‌کنند، احساس ناامیدی و غم بی‌پناهی باعث بروز عوارض متعددی برایشان می‌شود.

بسیاری از کارشناسان اجتماعی بر لزوم درمان اختلالات و آسیب‌های روانی در همان روزهای نخست بروز بحران تاکید می‌کنند و معتقدند: وقتی حمایت‌های روان‌شناختی و اجتماعی در زمان مناسب خود صورت نگیرد، عوارضی به دنبال دارد که تا سال‌ها بعد قابل جبران نیست.

حالا که بعد از دو ماه از وقوع زلزله در آذربایجان شرقی هنوز هم آذری‌ها سقف مطمئنی برای زندگی ندارند، افسردگی بعد از وقوع زلزله، اختلالات روان پریشی و اضطراب در کمین زندگی ساده و روستایی‌شان نشسته است، اگر زود دست به کار نشویم آذربایجان شرقی بزودی با زلزله‌ای سخت‌تر روبرو می‌شود.

۱۳۹۱/۸/۱۰

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...