روزنامه شما:اصلاح طلبان که قریب 8 سال از صحنه سیاسی کشور دور بوده اند و برخی از آنها به دلیل فتنه گری یا همراهی با فتنه گران داخلی و خارجی از سوی نظام و مردم طرد شده اند این روزها میدان را برای ورود مجدد به عرصه مهیا فرض کرده و به هر بهانه ای با اظهارنظری تازه سعی در سنجش زمینه و اقبال عمومی برای بازگشت خود دارند.
دیدارهای گاه به گاه خاتمی و حضور درمحافل سساسی و دانشجویی یا صحبت های عبدالله نوری نمونه هایی از حرکت نیم خیز جریان اصلاحات برای سربلند کردن از روی دیوار نظام اسلامی است.
خاتمی از روزهای حوادث سال 88 و اینکه از واژه تقلب استفاده نکرده می گوید و عبدالله نوری به حمایت از خاتمی بلند می شود.
"اینکه نباید افراد را به دلیل اعتقاداتی که دارند و مممکن است با نظرات شخصی یا حزبی ما متفاوت باشند به اتهاماتی همچون سازشکاری و یا قدرت طلبی متهم کنیم".
حمایتی که گویا بنا به مصلحت و ضرورت است و نه به محبت و لطف؛ چرا که همه از زاویه نوری و خاتمی و انتقادات شدید خاتمی از نوری برسر مساله لیدری جریان اصلاحات با خبرند.
نوری سعی می کند همه امور مسلم نظام و قانون اسلاسی را به عنوان خواسته های اصلاحات مطرح کند و پیرامون مساله اجرای بدون تنازل قانون اساسی سخن بگوید.
مساله ای که با سوالاتی در ذهن مواجه می شود:
آیا تا به حال عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش مشارکت نداشته اند؟
یا آزادی، تساوی حقوق و امنیت قضایی در کشور وجود ندارد و انحصارطلبی جای مفاهیم ارزشی در کشور را گرفته است؟
آیا طرح این مباحث همان سناریوی نخ نما شده حوادث پس از انتخابات سال 88 و تقاضا برای ابطال انتخابات نیست؟
هرچند عده ای تصور می کنند که تنور داغ انتخابات تنها بسته به حضور پررنگ اصلاح طلبان در کنار جریان اصولگرایی در عرصه سیاسی است اما برخی دیگر نیز بر این باورند که مقابله سران اصلاحات با اصل نظام در سال 88، آسيبها و صدمات امنيتي، فرهنگي و سياسي زيادي به پيكره كشور وارد كرد لذا بهتر است که اين افراد سکوت اختيار کرده و اگر هم قرار باشد حرفي بزنند، بهتر است تنها اعلام برائت و اظهار پشيماني كنند.
برائتی که اکنون به انکار مبدل و تنها به استفاده از کلماتی که بتواند ذهن افراد را به سمتی مخالف سوق دهد محدود شده است.
عباراتی همچون "باید تلاش کنیم تا بتوانیم گامی به جلو برداشته و تغییراتی هرچند کوچک را رقم بزنیم" یا " باید این سوال را مطرح کنیم که در نهایت چه کسی باید این حالت را دگرگون کند؟ به نظر من کسی جز خودمان نمیتواند این کار را بکند و نباید منتظر وقوع معجزه برای تغییر فضا باشیم. البته این مسئله همراه با سختیها و دشواریهای فراوانی است و موانع زیادی بر سر راه دارد ولی مهم این است که در این مسیر، حرکتی منسجم و باتدبیر و به دور از افراط و تفریط آغاز شود و استمرار یابد."
به نظر می رسد اصلی ترین خواسته جریان اصلاحات که در شرایط کنونی به نسبت سال های اخیر در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد حفظ حداقلی حیات سیاسی باقی ماندن در اذهان عمومی است.
وضعیتی که اصلاح طلبان را به طراحی راهبردهایی هرچند دور از ذهن برای حفظ و ادامه حیات در عرصه سیاسی کشور سوق داده است.
راهبردهایی که در جملاتی همچون ضرورت برگزاری انتخابات آزاد؛ مردم سالاری سازگار با دین یا حتی برجسته کردن مشکلات اقتصادی و بسته بودن فضای سیاسی کشور ظهور یافته است.
گزارشی از نیم خیز اصلاحات برای گردن افراشتن از دیوار نظام
به نظر می رسد اصلی ترین خواسته جریان اصلاحات كه در شرایط كنونی به نسبت سال های اخیر در ضعیفترین وضعیت خود قرار دارد حفظ حداقلی حیات سیاسی باقی ماندن در اذهان عمومی است.
۱۳۹۱/۸/۱۰