به گزارش نما عباس عبدی گویا تصمیم گرفته از سطح یک تحلیلگر سیاسی به سطح یک جمعآوریکننده نظرات کف فضای مجازی تنزل یابد. او مدتی است نظراتی را مینویسد که از یک روزنامهنگار با تجربه بعید است، از پیشنهاد آزادی مواد مخدر گرفته تا تصفیه حساب سیاسی با اصولگرایان روی خون طلبه بی گناه، مصطفی قاسمی. او در آخرین یادداشت خود هم خواهان جدایی گناه و جرم در حقوق شده و گفته که «نگاه ما به موضوع حقوقی و جرم باید مبتنی بر نظر اجتماعی باشد و گناه را باید از طریق دیگری جلوگیری کرد. همچنان که پیش از انقلاب انجام میشد. این نگاه در همه امور فرهنگی باید جاری و ساری باشد. از هنر و ادبیات و فیلم و رسانه گرفته تا رفتارهای دیگر. مسئله محوری این است که قانون باید متکی بر عدالت و فرهنگ جامعه و با هدف تأمین نظم اجتماعی باشد. قانون ابزاری نیست که حکومتها بتوانند هر طور که خواستند از آن استفاده کنند.»
به نظر میرسد که عباس عبدی فقط در خاطرش مانده که سال ۵۷ انقلابی در ایران به وقوع پیوسته، اما نمیداند که این انقلاب دینی و از قضا «اسلامی» بوده است و در پی آن مردم به «جمهوری اسلامی» بودن حکومت بعد از پهلوی رأی دادهاند و طبق آن قوانین جمهوری اسلامی بر مبنای فقه شیعه نوشته شد که مردم ایران هم به آن رأی دادند. بر این مبنا احکام اجتماعی دین اسلامی برای مردم در فضای عمومی جامعه لازمالاجراست و عدم انجام آن جرم تلقی میشود. نمیشود احکام اسلام را با این بهانه که نظر اجتماعی آن را نمیپذیرد، رد کرد. این هم البته ادعاست و بعید است عباس عبدی بتواند آن را اثبات کند. از سویی نظر اجتماعی لزوماً بر حق و یا حتی خیر و صلاح جامعه استوار نیست که البته فی الحال خارج از بحث ماست، چون انتخاب فقه اسلامی به عنوان مبنای قانونگذاری در ایران انتخاب خود مردم بوده است.
آقای عبدی اسلامی بودن انقلاب را یادتان رفت؟
عباس عبدی گویا تصمیم گرفته از سطح یك تحلیلگر سیاسی به سطح یك جمعآوریكننده نظرات كف فضای مجازی تنزل یابد.
۱۳۹۸/۲/۱۵