به گزارش نما، در کوچه و خیابان برخی سوال می کنند که آیا ترامپ واقعاً قصد مذاکره دارد؟ این سوال در پی پالس هایی که رسانه های غربی می دهند ایجاد شده است. پالس هایی نظیر اینکه آمریکا می خواهد «بدون پیش شرط» مذاکره کند. منظور از «پیش شرط» همان ۱۲ شرطی است که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا سال گذشته مطرح کرده بود و بسیاری از تحلیل گران بین المللی تحقق آن ۱۲ شرط را به معنای تغییر نظام ایران تعبیر کردند. با نگاهی به این فهرست مشخص می شود که این ۱۲ بند، نه «شرط» بلکه «اهداف مذاکراتی» آمریکا از نشستن پای میز مذاکره با ایران است. ۱۲ بند بیانیه سال گذشته پمپئو در حقیقت مختصات یک «ایران مطلوب آمریکا» است. عبارات و رویکرد ترامپ، پمپئو و دیگر مقامات کاخ سفید نشان می دهد که آنها هم اکنون نیز همین هدف را دنبال می کنند، به همین دلیل است که پمپئو در روزی که از مذاکره بدون پیش شرط حرف می زند بلافاصله ادامه می دهد: «تلاش آمریکا برای کاهش فعالیتهای شرورانه جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت.»
به بیان دیگر، موش و گربه بازی آمریکایی ها بر سر مذاکره با ایران یک الگوی بسیار پیچیده و هوشمندانه است که مقابله با آن نیاز به هوشمندی و طراحی دقیق دارد. این نمایش جدید از سوی کاخ سفید پس از چند هفته تهدید نظامی در عین تحریم های اقتصادی، گرچه به استناد گزارش های متعدد پنتاگون و مقامات نظامی و امنیتی آمریکا به ترامپ، یک بعد واقعی و میدانی دارد و آن نگرانی کاخ سفید از رویارویی مستقیم با ایران و تبعات آن است اما در پس این نگرانی کاخ سفید از قدرت ایران، به نظر می رسد آمریکایی ها راهبرد اصلی خود علیه کشورمان یعنی «فشار حداکثری» را نه تنها کنار نگذاشته اند بلکه به این راهبرد یک تاکتیک اضافه کرده اند؛ «هویج مذاکره». به بیان دیگر آمریکا می خواهد راهبرد فشار خود به ایران را که تاکنون نتیجه نداده و مردم ایران را به عقب نشینی وا نداشته است با تاکتیک «مذاکره» به سرمنزل مقصودش برساند.
تاکتیکی که دیروز نیویورک تایمز راجع به آن نوشت که ترامپ اساساً برنامه مشخصی برای مذاکره ندارد: «آقای ترامپ یک خط بین تهدیدات نظامی و مسیر دیپلماسی را پیگیری می کند، اما متعهد به هیچکدام نیست. ترامپ در نقاط مختلف، هشدار داده است که همیشه فرصتی برای درگیری با ایران وجود دارد، در حالی که خواستار مذاکره است اما بدون هیچ برنامه قابل مشاهده برای ایجاد این موضوع.» ترامپ با این اقدام از سویی تلاش می کند برای ایران نمایش مذاکره بازی کند و از سوی دیگر با ارائه سیاست های متناقض، فضایی مشوش و غیرقابل تحلیل را برای دیگر کشورهای جهان که با ایران مراوده دارند ترسیم می کند.
شاید بتوان این سیاست را اجرای همان نسخه «جان بولتون» دانست که در آگوست ۲۰۱۷ (شهریور ۱۳۹۶) یعنی زمانی که هنوز هیچ سمتی در دولت ترامپ نداشت سناریوی خود را در نشنال ریویو منتشر کرد و در آن چهار گام برای خروج آمریکا از برجام پیشنهاد کرد و در عین حال نوشت: «ایران پس از لغو برجام از سوی آمریکا تمایلی به مذاکره نخواهد داشت اما ما باید همیشه باب مذاکره را باز بگذاریم». ترامپ که گام های نسخه بولتون را تاکنون خیلی خوب اجرا کرده حالا در حال اجرای پرده «نمایش مذاکره» برای فریب است.
مخاطب این نمایش ترامپ هم جامعه ایران است و هم مسئولان؛ هردو باید مراقب نظام محاسباتی خود در برابر این نمایش آمریکا باشند. سناتور «کریس مورفی» این شیوه ترامپ را با ادبیات جالبی تشریح کرده است: «این یک حقه بازی / کلاهبرداری است، ترامپ همیشه ادعا می کند که همه مشتاق اند با او به توافق برسند. بیش از نیمی از دور اول ریاست جمهوری اش گذشته و هیچکس با او هیچ توافقی نکرده است. نه چین، نه ایران، نه کره شمالی؛ او حتی توافقی را هم که با مکزیک و کانادا کرد، دارد خراب می کند.»
آیا ترامپ برای مذاكره جدی است؟
در كوچه و خیابان برخی سوال می كنند كه آیا ترامپ واقعاً قصد مذاكره دارد؟ این سوال در پی پالس هایی كه رسانه های غربی می دهند ایجاد شده است.
۱۳۹۸/۳/۱۸