به گزارش نما اخیرا طرح افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در مجلس مطرح شد و همین موضوع باعث واکنش های مختلفی از سوی موافقان و مخالفان این طرح شد. طرحی که موافقان آن را نیاز جدی جامعه می دانند و مخالفان آن را باعث افزایش بیکاری در میان پزشکان می دانند. بسیج دانشجویی 13 دانشگاه علوم پزشکی در همین مورد با انتشار بیانیه ای با اشاره به کمبود جدی پزشک و دندانپزشک در کشور، از افزایش ظرفیت رشته های پزشکی حمایت کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است: «مخالفین افزایش ظرفیت ورودی پزشکی که تقریبا همگی از طیف پزشکان و با محوریت سازمان صنفی نظام پزشکی هستند، هیچ پاسخ عملیاتی برای وضعیت فعلی کمبود پزشک و عقب ماندن کشور حتی از کشورهای منطقه و تبعات آن ندارند و بعضی در این زمینه سکوت کرده و حتی بعضی مانند وزیر بهداشت همصدا با صنف گرایان و بی توجه به آمار، کمبود پزشک را انکار میکنند که به نظر میرسد بیش از غفلت ناشی از تعارض منافع و لابی گری پزشکان باشد.»
متن بیانیه:
بسم الله الرحمن الرحیم
« باید در دانشگاه به رشد کیفی دست پیدا کنیم؛ من این را قبول دارم، لیکن این به معنای نفی رشد کمّی نباشد. ما رشد کمّی هم لازم داریم. ما از زیاد شدن دانشگاه و مرکز تحقیقات و پژوهشگاه، به هر اندازهای که باشد، حالا حالاها سود خواهیم برد. توجه بکنید که در چشمانداز بیست ساله، حد ما رسیدن به رتبهی اول علمی در منطقه است. این همچنان که به حرکت کیفی و صیرورت احتیاج دارد، به حرکتهای کمّی و توسعهی کمّی هم احتیاج دارد؛ افزایش دانشجو، افزایش مراکز دانشجویی، افزایش مراکز تحقیقاتی و چیزهایی که در این زمینه روزبهروز پیش میآید و بایستی به اینها رسید. باید به حد نصابی برسیم که تأمین کنندهی سند چشمانداز باشد. » مقام معظم رهبری ۲۳/۵/۸۵
اخیرا تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان رشته های علوم پزشکی را با استناد به نیازسنجی شورای عالی انقلاب فرهنگی و پایین بودن میزان دانشجویان رشته های علوم پزشکی به هئیت رئیسه مجلس ارائه کرده اند که با حمایت و اقبال مردم و مخالفت سازماندهی شده پزشکان و سازمان صنفی نظام پزشکی مواجه شده است. بسیج دانشجویی 13 دانشگاه علوم پزشکی کشور لازم میداند نکاتی را پیرامون این موضوع متذکر شود:
طبق آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO)، در ایران به ازای هر ۱۰۰۰۰ نفر تنها ۱۱ پزشک وجود دارد. با نگاهی به همین آمار در کشورهای پیشرو در عرصه سلامت نظیر سوئد (۵4) ، انگلیس (۲۸) ، آلمان (41) ، کانادا (26) ، روسیه (40) ، هلند (35) و حتی کشورهای منطقه مانند آذربایجان (34) ، مغولستان (32) ، ترکیه (18) ، عربستان سعودی (۲4) و عمان (20) در مییابیم که این شاخص در کشورمان بسیار کمتر از سایر کشورهاست و حتی با درنظر گرفتن وابستگی سرانه پزشک به نظام ارائه خدمات نیز نمیتوان توجیه مناسبی برای آن پیدا کرد. ضمن اینکه در اسناد بالادستی به پیادهسازی نظام ارجاع اشاره شدهاست که در صورت پیادهسازی آن نیاز به ظرفیتسازی کمی پزشکان عمومی غیرقابل انکار است. این آمار در مورد پزشکان متخصص وضعیت بدتری را نشان می دهد به طوری که سرانه پزشک متخصص در کشور ما 5 به ازای هر ۱0۰۰۰ نفر را نشان می دهد، اما در بسیاری از کشورهای پیشرو حوزه سلامت، این عدد بالای 20 است. همچنین به اعتراف دکتر حریرچی معاون کل وزارت بهداشت: « این وزارت برای تحقق اهداف نظام سلامت با کمبود جدی پزشک مواجه است. »
به صورت شهودی نیز در کشور همچنان شاهد بروز و ظهور عوارضِ متعددی از کمبود نیروی انسانی - به خصوص پزشکان و دندانپزشکان- در حوزه خدمات بهداشتی درمانی هستیم که تعدادی از آنها شامل:
- صفهای طولانی در درمانگاهها و مطبها و ساعتها انتظار برای ویزیت پزشک
- مهاجرت بیماران از مناطق محروم و خوابیدن در چادر جلوی درب بیمارستانها به امید ویزیت و دریافت خدمات پزشکی
- پایین بودن کیفیت ارائه خدمات پزشکی و دندانپزشکی در بسیاری از موارد به نحوی که بعضا بیماران در مدت بسیار کوتاهی ویزیت میشوند و آموزشهای لازم در رابطه با بیماری و مراقبتها و پیگیریهای لازم به بیمار داده نمیشود
- تعرفههای بالای خدمات پزشکی و دندانپزشکی و علاوه بر آن اجبار مردم به پرداخت زیرمیزی توسط برخی پزشکان در شرایط اضطرار بیماری
- حضور همزمان چند بیمار برای ویزیت و معاینه در مقابل پزشک و نقض حریم خصوصی بیماران آن هم به علت جبران کمبود وقت برای ویزیت بیمار
- عدم دسترسی به خدمات پزشکی و دندانپزشکی مخصوصا خدمات تخصصی در ایام تعطیل
و بسیاری مثالهای آشنای دیگر که همه و همه نشان دهندهی وجود یک درد مشترک به نام کمبود پزشک و آشفتگی نظام ارائه خدمات در نظام سلامت کشور ماست. کمبود پزشک سالها از سوی سازمان صنفی نظام پزشکی و انجمن های صنفی پزشکی پنهان شده بود و به جای آن دروغی بزرگ مبنی بر اشباع بودن پزشکی و کافی بودن تعداد موجود توسط آنان به جامعه تزریق می شد.
عجیبتر آنکه نه تنها در سرانه پزشک به شدت کمبود داریم، بلکه حتی ظرفیت پذیرش پزشکی ما هم از کشورهای پیشرو کمتر است و معنی عملی آن این است که هرساله عقب ماندگی ما در این حوزه نسبت به سایر کشورها بیشتر می شود. با ادامه روند موجود تا 25 سال آینده به تعداد مورد نیاز برای امروز کشور هم نمیرسیم چه برسد به تامین نیاز آینده کشوری که جمعیت آن رو به پیر شدن گذاشته است و بدون شک در آینده نیاز بیشتری به خدمات بهداشتی و درمانی پیدا خواهد کرد. همچنین از طرف دیگر شاهد استقبال داوطلبان و صف شدید کنکور پزشکی هستیم به طوری که داوطلبان کنکور تجربی از 31 درصد در سال 88 به 63 درصد در سال 97 رسیده است ولی به دلیل کمبود ظرفیت بیش از 98 درصد داوطلبان کنکور تجربی در هیچ یک از رشته های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی پذیرفته نمی شوند و تبعات فردی و اجتماعی آن مخصوصا برای خانواده ها بسیار شدید است.
اما مخالفین افزایش ظرفیت ورودی پزشکی که تقریبا همگی از طیف پزشکان و با محوریت سازمان صنفی نظام پزشکی هستند، هیچ پاسخ عملیاتی برای وضعیت فعلی کمبود پزشک و عقب ماندن کشور حتی از کشورهای منطقه و تبعات آن ندارند و بعضی در این زمینه سکوت کرده و حتی بعضی مانند وزیر بهداشت همصدا با صنف گرایان و بی توجه به آمار، کمبود پزشک را انکار می کنند که به نظر می رسد بیش از غفلت ناشی از تعارض منافع و لابی گری پزشکان باشد.
استدلال های مخالفان افزایش ظرفیت پزشکی، بیشتر حول دو محور بیکاری پزشکان و عدم وجود زیرساخت برای آموزش پزشکان بیان میشود. در مورد بیکاری پزشکان، پاسخ دکتر هاشمی وزیر سابق بهداشت اینگونه است: « با هیاهوهای ایجاد شده باور کرده بودم که ۲۰ هزار نفر پزشک عمومی بیکار داریم، ما با پرداختیهای ماهانه ۱۵ و ۱۷ میلیون که گاهی مورد انتقاد اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نیز بود تلاش خود را برای حضور این پزشکان در مناطق محروم به کار گرفتیم، با وجود پرداختهای مناسب به پزشکان شاهد بودیم که تنها حدود هزار و 500 پزشک عمومی اعلام آمادگی کردند و این خود میتواند به این معنی باشد که یا پزشک عمومی نداریم و یا آنها تنها شماره نظامپزشکی دارند و دیگر پزشک نیستند. » این اظهارنظر به تنهایی نشان دهنده آن است که نه تنها با کمبود شدید پزشک متخصص مواجه هستیم بلکه کمبود پزشک عمومی نیز داریم و بیکاری پزشکان عمومی یک دروغ بزرگ است و مردم مناطق محروم و شهرستانهای دورافتاده به شدت نیازمند خدمات پزشکی هستند. همچنین این جماعت سعی میکنند مسئلهی اصلی را نه کمبود پزشک بلکه بحث توزیع نامتناسب پزشک در کشور عنوان کنند در حالی که خود این موضوع معلول کمبود پزشک است و دست سیاستگذار در توزیع پزشک را بسته است و اظهارات وزیرسابق بهداشت نیز موید این مسئله است.
همچنین گفته می شود زیرساختهای آموزشی اقتضای پذیرش بیش از ظرفیت موجود را ندارد که این موضوع نیز کاملا برخلاف واقع و با انگیزه های صنفی و برای توجیه حفظ انحصار پزشکان موجود است. مقایسه سرانه ی استاد در ایران نسبت به کشور های دیگر نشان می دهد نسبت استاد به دانشجو در دانشگاه های علوم پزشكى در کشورهای دنیا از 1به 10 تا 1 به 18 متغیر است اما در ایران این نسبت 1 به ۸ است که نشان می دهد علی رغم انحصار شدید در جذب هیات علمی بالینی پزشکی و دندانپزشکی، همچنان ظرفیت اساتید موجود بیش از دانشجویان فعلی است. همچنین تعداد بيمارستان های دولتی که تحت نظر دانشگاه های علوم پزشکی هستند حدود ۶۲۰ بیمارستان است در حالی که فقط حدود ۲۰۰ تا از این بیمارستان ها دانشجو می پذیرد. حدود ۴۲۰ بیمارستان دانشگاهی دانشجو نمی پذیرد که براساس نقشه راه درمان (سال 95) می تواند زیرساخت مناسبی برای افزایش ظرفیت تربیت دانشجوی پزشکی باشد. همچنین به گفته وزیر سابق بهداشت در طرح تحول سلامت تعداد تخت های بیمارستانی 30 درصد افزایش داشته است، این در حالی است که ظرفیت پذیرش رشته پزشکی در سال 97 نسبت به سال 94 نه تنها افزایش نداشته بلکه 10 درصد کاهش داشته است.
اما وزارت بهداشت موظف است طبق بند (ت) ماده ۷۴ قانون برنامه ششم توسعه به منظور متناسبسازی کمیت و کیفیت تربیت نیروی انسانی گروه پزشکی با نیازهای نظام سلامت کشور، نیازهای آموزشی و ظرفیت ورودی کلیه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی علوم پزشکی اعم از دولتی و غیردولتی را متناسب با راهبردهای پزشک خانواده، نظام ارجاع و سطحبندی خدمات و نقشه جامع علمی کشور تعیین نموده و اقدامات لازم را بهعمل آورد. دولت باید پاسخ گو باشد که در این سالها در راستای تربیت نیروی انسانی متناسب از نظر کیفیت و کمیت با نیاز های کشور چه اقداماتی کرده است.
در سند راهبرد گسترش جغرافیایی آموزش سلامت (مصوب سال ۹۴)، عنوان شده است که لازم است ظرفیت پذیرش دانشگاهها چه در بخش دولتی و چه خصوصی بر اساس نیازهای واقعی کشور تعیین شود و از تشکیل نهادی که بر اساس شواهد و به طور مستمر به بررسی نیازها پرداخته و ظرفیت پذیرش را پیشنهاد نماید نامبرده شدهاست. در روزهایی که انگشت اتهام به سوی وزارت بهداشت و پزشک سالاری آن زده میشود، اگر در این زمینه فعالیتی صورت گرفتهاست چرا آمار و مستندات این کار علمی و اصولی که باید انجام می شد منتشر نمی شود؟ این عدم شفافیت وزارت بهداشت نتیجه ای جز مشوش کردن اذهان عمومی ندارد. ضمن اینکه در همین سند اشاره شدهاست که اگر برنامهریزیهای موسسات در افق ۱۴۰۴ برآورده شود ظرفیت بالقوه آموزش عالی سلامت به 500 هزار نفر افزایش پیدا میکند که حتی از دوبرابر ظرفیت فعلی نیز بیشتر است.
از آنجا که وضعیت فعلی معلول تصمیمات وزارت بهداشت به عنوان مسئول تعیین ظرفیت رشتههای پزشکی در سنوات اخیر بوده است، توجه به ریشه چنین تصمیم گیری ضروری است. وزارت بهداشتی که به جای بهرهگیری از دانش و نیروی انسانی حوزه مدیریت، اقتصاد و سیاستگذاری سلامت و متخصصین پزشکی اجتماعی برای اداره شدن، در طول فعالیت خود تاکنون مسئولین و وزرای پزشک بالینی به خود دیدهاست، در اتخاذ تصمیم در خصوص ظرفیت پزشکی در وضعیت تعارض منافع بوده است و خروجی تصمیمات نیز نشان دهنده تصمیمگیری بر خلاف مصلحت مردم و به نفع انحصار در پزشکی است. وزارت بهداشت پس از سپرده شدن اختیار تعیین ظرفیت رشته های علوم پزشکی، از سال 74 تا 83 ظرفیت رشته پزشکی را تقریبا به نصف کاهش داد با طرح این دروغ بزرگ که پزشکی اشباع شده و پزشک بیکار داریم. این عملکرد وزارت بهداشت کاملا برخلاف مصالح جامعه و برخلاف دستور صریح رهبری در مورد کسب رتبه اول در منطقه است. طبیعی است که در حال حاضر نیز نظر پزشکان و سازمان صنفی نظام پزشکی بر بسته ماندن حصار انحصار تربیت پزشک باقی بماند. لکن مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده ملت بایستی منافع مردم و جامعه را محور تصمیمات خویش قرار دهد و در مقابل نفوذ نمایندگان صنفگرا و بیتعهد به قسم نمایندگی مقاومت نماید.
بسیج دانشجویی 13 دانشگاه علوم پزشکی کشور ضمن حمایت از کلیت طرح افزایش ظرفیت رشته های پزشکی در مجلس، و استناد به بند ۱۳ سیاستهای کلی سلامت و سند راهبرد گسترش جغرافیایی، خواستار تامین نیروی انسانی کافی، با مهارت مناسب و با استقرار در محل صحیح به منظور ارتقاء هرچه بیشتر سلامت مردم عزیزمان است و اعلام میدارد که این امر نباید به صورت دو برابر کردن ناگهانی ظرفیت انجام شود و تنها با التزام وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی به افزایش سالیانه و تدریجی ظرفیت تربیت پزشک و دندانپزشک محقق خواهد شد، با تاکید بر پراکندگی صحیح آن به صورتی که عمده افزایش ظرفیت به شکل بورسیه با تعهد خدمت در مناطق محروم باشد. در پایان از کلیه نمایندگان ملت مخصوصا نمایندگان مردم مناطق محروم که از دریافت حداقل خدمات پزشکی و دندانپزشکی نیز محرومند خواهشمندیم این آزمون حساس و تاریخی در نظام سلامت را علی رغم تمام فشارهای صنف پزشکان با شجاعت به نفع ملت خاتمه دهند.
و السلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیه اله
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی ایلام
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی خوی
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی مراغه
بسیج دانشجویی دانشکده علوم پزشکی لارستان
بیانیه بسیج دانشجویی 13 دانشگاه علوم پزشكی كشور:
كمبود جدی پزشك در كشور / مجلس در مقابل انحصار طلبی پزشكان مقاومت كند
بسیج دانشجویی 13 دانشگاه علوم پزشكی كشور در واكنش به فشار لابی پزشكان برای جلوگیری از افزایش ظرفیت رشته های پزشكی، با صدور بیانیه ای از كلیت این طرح مجلس حمایت كرد و خواستار مقاومت نمایندگان در برابر انحصار گرایی پزشكان شد.
۱۳۹۸/۵/۱۳