به گزارش نما غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با روزنامه سازندگی که ارگان حزب محسوب میشود، رهبری محمد خاتمی بر جریان اصلاحات را رد کرده است. سخنان او با بازتاب رسانهای نسبتاً زیادی مواجه شده است. او با اشاره به برخی صحبتهای اخیر عباس عبدی، حسین مرعشی و احمد زیدآبادی درباره نیاز جریان اصلاحات به رهبری جدید میگوید: «اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است که اکنون بگوییم نیازمند رهبر جدید است. آقای خاتمی مورد احترام همه بوده و هستند، اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟ اینکه زمانی در جریان انتخابات یا در مسئله و حوزه دیگری ایشان اظهار نظری کنند و همه به نظر ایشان احترام بگذارند به معنای رهبری نیست. رهبری یعنی ورود به مسائل، مدیریت و ساماندهی آنها.»
او در ادامه میگوید رهبر یک جریان سیاسی چه وظایفی بر عهده دارد تا مخاطب خود دریابد که یعنی خاتمی این کارها را انجام نداده است؛ همچون انکاری که از سر انتقاد به عملکرد فرد است، یعنی تو اگر رهبر بودی، باید این کارها را میکردی که نکردی: «رهبری یعنی اینکه اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم او بیاید و مشکل را حلوفصل کند. اگر لازم شد در نقاط حساسی حضور یا عدم حضور افراد را مدیریت کند. قبول مسئولیت در زمانهای حساسی که باید عواقب یک تصمیم برعهده گرفته شود از نقشهای مهم رهبر یک جریان است. رهبری تنها وجه علاقه و احترام از طرف اعضا و گروهها نیست و باید تمامی جنبهها را دنبال کند.»
رد رهبری خاتمی بر جریان اصلاحات از سوی کرباسچی مقدمهای است تا او انتقاداتش را از جریان اصلاحات بگوید؛ انتقاداتی که از بحران هویت اصلاحات میگوید: «اصلاحات یک سازماندهی جدی میخواهد که آن را تعریف کند. به این معنی که از اساس اصلاحات چیست؟ چه مفهومی را دنبال میکند؟ به دنبال اصلاح چه مواردی است؟ از ۷۶ تا به امروز جریان اصلاحات مکرر گفته است که میخواهد اصلاحات کند، اما هرگز روشن نکرده است به دنبال اصلاح چه چیزی است.»
از همان سالهای دولت خاتمی این سؤالات همیشه مطرح بود که اصلاحات چیست و چه میگوید و دنبال اصلاح چیست. حالا کرباسچی هم دیگر اذعان دارد که در این ۲۲ سال هنوز این موارد مشخص نشده است. او یک مثال دیگر هم ذکر میکند تا روشن شود اصلاحات چگونه پس از ۲۲ سال بر سر اصول مبنایی یک جریان سیاسی هم تکلیف روشنی ندارد: «در ۲۲ سال گذشته هر زمان که انتخاباتی در پیش داشتهایم، به صورت ثابت تمامی مباحث مربوط به شرکت یا عدم شرکت در انتخابات مطرح شده و هنوز هم مطرح میشود. زمان آن فرارسیده که اصلاحات یکبار برای همیشه تعیین کند که آیا میخواهد از طریق انتخابات به مسائل ورود کند یا با مقوله انتخابات کاری نداشته و به دنبال ورود به مسائل و اصلاح آنها از طریق انگیزش اجتماعی و بسیج کردن مردمی است... جریان اصلاحات باید قبول کند که انتخابات همواره به همین شکل برگزار شده و خواهد شد، عدهای رد صلاحیت میشوند و عدهای تأیید صلاحیت شدهاند. بنابراین باید یک تعیین تکلیف در خصوص انتخابات صورت بگیرد. یک مجموعه جریان سیاسی که میخواهد در سطح کلان در جامعه سیاسی کشور حضور داشته باشد نمیتواند همیشه بلاتکلیف باشد.» به نظر میرسد کاهش مقبولیت خاتمی و پایان حرف شنوی خواص اصلاحطلب از او باعث شده تا اصل رهبری او برای این جریان انکار شود. بهزاد نبوی هم همچون کرباسچی پیش از این، ضمن رد رهبری خاتمی، صرفاً از محبوبیت و کاریزمای او گفته بود: «خاتمی هیچ گاه نگفته که رهبر اصلاحات است. داشتن کاریزما موضوع متفاوتی است. اگر منِ نوعی صد بار «تکرار کنم» کسی به حرفم توجه نمیکند. ایشان یک بار تکرار میکنند، تمام فهرستشان رأی میآورد. اصلاحطلبان باید از این امتیاز حداکثر بهره را ببرند و این ربطی به رهبری فردی ندارد و آقای خاتمی هم مدعی آن نیست.»
صادق زیباکلام هم گلایه کرده بود که چرا رهبر جریان اصلاحات معلوم نیست: «رهبری جریان اصلاحات چه کسی است و کدام جریانها هستند؟ آیا حزب کارگزاران و سازندگی رهبری این جریان را دارند؟ آیا حزب اتحاد ملت، سازمان مجاهدین یا مجمع روحانیون است؟ یا افرادی مانند خاتمی، حجاریان و موسویلاری هستند؟ مشخص نیست رهبری اصلاحطلبان با چه فرد و گروهی است. انتخاب یک رهبر برای جریان اصلاحات از نان شب برای اصلاحطلبان واجبتر است.»
زیدآبادی، روزنامهنگار اصلاحطلب هم در گفتوگویی «تواناییهای بزرگ فکری و استعدادهای خاص استراتژیک» را از لازمههای رهبران جریان اصلاحات دانست و بعد تصریح کرده: «این مشخصهها در جنبش اصلاحطلبی وجود نداشته وای کاش نام اصلاحطلبی را روی آن نگذاشته بودیم». حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران نیز گفته بود «کسانی که مدعی رهبری اصلاحات هستند، باید با همین مردم کوچه و خیابان همراه باشند؛ جلوتر رفتن و حرفهای نامفهوم زدن مشکلی از کشور حل نمیکند.»
اصلاح طلبی همیشه پر از «حرف» بوده است؛ ۲۲ سال است از این حرفها میزنند و جز تئوری چیزی ندارد. در نهایت هم عملاً اتفاقی نمیافتد و همان طور که تاکنون پیش رفتهاند، پیش خواهند رفت.
دردسرهای اصلاحات بیسر!
رد رهبری خاتمی بر جریان اصلاحات از سوی كرباسچی مقدمهای است تا او انتقاداتش را از جریان اصلاحات بگوید؛ انتقاداتی كه از بحران هویت اصلاحات میگوید: «اصلاحات یك سازماندهی جدی میخواهد كه آن را تعریف كند. به این معنی كه از اساس اصلاحات چیست؟ چه مفهومی را دنبال میكند؟ به دنبال اصلاح چه مواردی است؟ از ۷۶ تا به امروز جریان اصلاحات مكرر گفته است كه میخواهد اصلاحات كند، اما هرگز روشن نكرده است به دنبال اصلاح چه چیزی است.»
۱۳۹۸/۵/۲۳