به گزارش نما، پیروز مجتهد زاده با سایت خبر آنلاین گفت وگویی انجام داده است که مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:
اگر اوباما دوباره به عنوان رییس جمهور آمریکا انتخاب شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مجتهد زاده افزود: بسیار امری طبیعی است که رسانه ها تا این اندازه وارد بحث های انتخاباتی آمریکا می شوند و این مباحث غالبا هیجانات زیادی را به وجود می آورد. در چنین فضایی انتخابات آمریکا اهمیت بسیار زیادی پیدا می کند و این گونه وانمود می شود که گویی با انتخابات ریاست جمهور آمریکا، سرنوشت جهان مورد بحث است. البته رسانه ها این گونه نشان می دهند و من چنین نظری ندارم.
وی افزود: اما باید روی این مساله تاکید کنم که در این انتخابات و یا هر انتخابات دیگری ما برای رد یافتن مسائل سیاسی داخلی، خارجی و اقتصادی بهره زیادی نمی توانیم ببریم، چون آنچه که در این مناظره ها و مبارزات انتخاباتی مطرح می شود، شعار است که تقریبا 90 درصد غیر اجرایی و غیر عملی است. این شعارها برای جلب رای دهندگان مطرح می شوند و نه تفکر سیاسی من و شما و نه برای برداشت های من به عنوان یک عضو دانشگاهی و یا شما به عنوان عضوی از جامعه رسانه. واقعیت این است که این مباحث برای ما نیست.
مجتهد زاده اظهار داشت: وضعیت اوباما و رامنی و شعارهای انتخاباتی آنها را در نظر بگیرید. به طور مثال اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا همچنان از گزینه دیپلماسی و تشدید تحریم ها علیه ایران سخن می گوید در حالی که رامنی در این رابطه و مسائل خارجی همان گونه که شاهد بودیم در ابتدا با ارتش عظیمی حرکت کرد و قصد داشت در ابتدا با روسیه، چین و ایران بجنگد. چون او چالشگر است و رییس جمهور نیست و آزادی گفتار بیشتری دارد، اما در برخورد با عملگرایی همچون اوباما به عنوان رییس جمهور آمریکا تغییر جهت داد و تا اندازه زیادی همانند اوباما شد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس خاطر نشان کرد: در واقع وضعیت آن قدر تغییر کرد که تفاوت دو کاندیدا به طور کامل از بین رفت و به همین دلیل گفته می شود که در نظرسنجی ها دو نامزد به هم نزدیک هستند. خب معلوم است که با هم برابر می شوند چون حرف هایی که زده می شود، وعده و وعید توخالی و شعار است و دریافت کننده این حرف ها نیز بخش عظیمی از مردمی هستند که با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.
فکر می کنید برای ایران جمهوریخواهان بهترند و یا دمکرات ها؟ گفته می شود تاریخ ایران نیز حاکی از آن است که رابطه ایران با جمهوریخواهان بهتر است؟ نظر شما چیست؟
مجتهدزاده تاکید کرد: در جمهوری اسلامی عوامل خوب و یا بد بودن روابط ما با آمریکا به طور کلی با زمان گذشته فرق دارد. آمریکا دو حساسیت بزرگ در خاورمیانه دارد نفت و امنیت اسراییل. رژیم شاه کار زیادی با اسراییل نداشت، با نفت کار داشت که در نهایت مردم وی را ساقط کردند. اما در دوره اوباما اختلاف میان آمریکا و اسراییل در خور توجه بود. در واقع دلیل حمایت نتانیاهو از رامنی نیز همین مساله بود.
وی تصریح کرد: این تضادها موقت است و هیچگاه دائمی نیست. دلیل حمایت نتانیاهو از رامنی این بود که اوباما درس تلخی به نتانیاهو داد. نتانیاهو تلاش کرد زمانی که اوباما درگیر انتخابات می شود، چون نیاز به رای لابی یهودیان دارد، مجبور است مثل سابق به دستورات عمل کند، اما این بار تند رفت.
استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: نتانیاهو می خواست در این شرایط اوباما را گیر بیندازد تا رییس جمهور آمریکا به خواسته او وقعی بنهد اما آمریکا به هیچ وجه نمی تواند این کار را بکند.
نمی تواند و یا نمی خواهد این کار را بکند؟
مجتهد زده افزود: به هیچ وجه نمی تواند. مگر وضعیت سوریه را نمی بینید؟ آمریکا حتی در مورد سوریه دست پاچه است و حتی به ترکیه می گوید که یک قدم جلوتر نرود چرا که جنگ دامن گیر سایر کشورها می شود. بحران سوریه یک کیلومتر از مرز سوریه عبور کند، همه کشورها دستخوش بحران می شوند. اردن هاشمی در مرز خطر قرار دارد، کشوری که عصای دست آمریکا و اسراییل است. لبنان به آب خوردنی به دست حزب الله می افتد. از همه مهمتر امنیت اسراییل به خطر می افتد، از این رو آمریکا به هیچ وجه وارد بحران دیگری نمی شود.
وی اظهار داشت: در واقع اوباما با همین ملاحظات به نتانیاهو هشدار سکوت داد و نتانیاهو نیز در مقابل ساز مخالف زد و با نمایش آن نقاشی مضحک در سازمان ملل خود را مضحکه غرب کرد و در نهایت حمایت از رامنی را در پیش گرفت. در واقع دعوای فعلی، دعوای اوباما و نتانیاهو است و نه دعوای آمریکا و اسراییل. واقعیت این است نتانیاهو از رامنی حمایت می کند تا اوباما کنار برود.
پس شما معتقدید که بحران سوریه حتی با روی کارآمدن رییس جمهور جدید آمریکا نیز تغییری به خود نخواهید دید؟
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: صد درصد. مگر اینکه از طرقی که برای حل این بحران در نظر گرفته شده، تغییری حاصل شود. من معتقدم که از این طریق نتیجه حاصل خواهد شد. سعودی ها و عوامل ترکیه خیلی شلوغ می کنند که این روند به نتیجه نرسد. اما بالاخره آمریکایی ها گوش سعودی ها را خواهند کشید و آنها را متقاعد خواهند کرد که جز این راه، راه دیگری وجود ندارد. بسیاری از مخالفان بشار اسد نیز با این روند موافقت دارند.
چرا آمریکایی ها طی دو سال اخیر در جریان تحولات جهان عرب نقش کمرنگ تری داشتند؟
وی تصریح کرد: اصلا این طوری نیست و اتفاقا نقش آنها بسیار پررنگ تر از همیشه بوده است. خاطرتان نیست زمانی که اوباما در مجلس حاضر شد و به صراحت اعلام کرد که آمریکا بدون هیچ خسارتی حتی بدون کشته شدن یک سرباز آمریکایی به پیروزی بزرگی در جنگ لیبی با حضور سربازان فرانسوی و ایتالیایی دست یافت. مگر این اظهارات رییس جمهور را به یاد نمی آورید؟ اتفاقا نقش آمریکایی ها بسیار پررنگ بود. با این تفاوت که آمریکایی ها چیزهای جدیدی یاد گرفته اند که چگونه وارد بازی شوند. خودشان را درگیر نمی کنند. آمریکا نمی توانست در لیبی دخالت کند، چرا که بیشترین خسارت را متحمل می شد. فرانسه و ایتالیا راحت تر می توانستند وارد عمل شوند. چون تمام شهرها و مراکز مهم لیبی تحت کنترل آنها بود و آنها ناو هواپیمابر آوردند و کار را یکسره کردند. وقتی روند این قدر به این راحتی پیش می رود، مگر آمریکا احمق است که خودش را درگیر کند.
شما کشته شدن سفیر آمریکا در بنغازی را تصادفی می دانید؟
استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت: خیر. در واقع باید گفت حادثه مذکور نتیجه وحشت عظیمی بود که آمریکا، فرانسه و ایتالیا در لیبی ایجاد کردند. این قدرت ها قذافی را با آن وضع خشونت بار و اسفناک که مایه ننگ بشریت بود، کشتند تا دمکراسی را برقرار کنند. هرج و مرج عظیمی ایجاد شد که در نهایت خودش را اینگونه نشان داد. در واقع این حادثه نتیجه هرج و مرج و خشونت بیش از اندازه ای بود که در لیبی به وجود آمد و آنها اسم آن را انقلاب می گذارند. انقلابی که با هواپیماهای بمب افکن فرانسوی و ایتالیایی به نتیجه رسید. چگونه می توان نام آن را بهار عربی نهاد؟ خود لیبیایی ها جرات ندارند اسم آن را انقلاب عربی بنامند.
مجتهد زده افزود: هم اکنون که آمریکا تلاش می کند تجربه لیبی در سوریه تکرار نشود، برای این است که نتیجه مشابه حاصل نشود. سوریه بسیار خطرناک تر از لیبی است. لیبی با کشورهای حساسی مثل اسراییل، اردن، لبنان همسایه نیست، در حالی که سوریه کلید این چند کشور حساس است. این است که آنها به هیچ وجه وارد جنگ نمی شوند.
وی اظهار داشت: شما دیدید که ترکیه زمانی عزم کرد عصبانیت خود را به سوریه نشان دهد، دبیر کل ناتو در عین حمایت از ترکیه، استفاده از هر گونه گزینه نظامی را منتفی دانست و حتی هشدار داد.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: براساس شرایط موجود من فکر نمی کنم تلاش بر این باشد که افتضاح سوریه از مرزهای سوریه عبور کند. برای پایان دادن به این وضعیت بسیار اسفناک راهی نمانده است جز همانی که کوفی عنان مجبور شد و نتوانست انجام دهد و هم اکنون ابراهیمی در تلاش برای انجام آن است.
اقبال رییس جمهوری همچون اوباما که بیشتر به مسائل داخلی اهمیت می دهد، چقدر است؟
مجتهد زاده تاکید کرد: اوباما وقتی روی کار آمد، آمریکا دستخوش بحران عظیم اقتصادی بود و طبیعی است که باید همه وقت خود را صرف سرو سامان دادن به امور داخلی کند. تصمیم و یا خواست خودسرانه رییس جمهور نیست، او مجبور است این سیاست را در پیش گیرد. میراث عظیمی از ورشکستگی به دست رییس جمهور رسیده بود. از این رو اوباما برای اینکه انتخاب شود، وعده ایجاد ۱۲ میلیون شغل جدید را داد.
آینده را چگونه پیش بینی می کنید؟
وی گفت: آینده پژوهی نمی توان کرد، اما گمانه زنی می توانیم بکنیم. چون آینده هنوز نیامده و نمی توان برای آن پیش بینی ارائه داد. در مجموع باید گفت ورشکستگی اقتصادی از یک طرف و افول ژئوپولیتیکی آمریکا دو موضوع مهمی است که نه تنها این دوره از ریاست جمهوری آمریکا بلکه تا دو دور بعدی ریاست جمهوری آمریکا را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس افزود: اوباما به رغم وعده هایی که داد، موفقیت های اندکی داشت، اما اگر آمریکا بتواند وضعیت اقتصادی را سر و سامانی بدهد، شاید رییس جمهور بتواند بیشتر مشغول سیاست خارجی شود. با توجه به دو موضوعی که اشاره کردم، به نظر می رسد رییس جمهور آینده آمریکا فرصت طلایی سایر روسای جمهور سابق آمریکا را نخواهد داشت. رییس جمهور آمریکا چاره ای جز صرف تمام وقت خود برای جبران ورشکستگی اقتصادی کشور ندارد و باید به مسائل داخلی توجه کند.
اوج اختلاف میان آمریكا و اسراییل
استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران گفت: در دوره باراك اوباما رییس جمهوری آمریكا اختلاف میان این كشور با رژیم صهیونیستی در خور توجه بود در واقع دلیل حمایت نخست وزیر رژیم صهیونیستی از میت رامنی هم همین مساله بود.
۱۳۹۱/۸/۱۶