محمد مهدی اسلامی- پایان سال ۱۳۴۳، با دستگیری بخش عمدهای از مبارزان مؤتلفه اسلامی همراه شد. اما زندان مانع از دميدن حس حماسي عاشورا به زندانيان نگشت. تا آنجا كه شهيد عراقي توانست با هماهنگي با مسئولين زندان و مديريت زندانيان، برگزاري مراسم هاي مناسبي در زندان را انجام دهد.
این چندان دور از انتظار نبود؛ چه آنکه عمده ارتباطات تشكيلاتي موتلفه اسلامي از مراسم عزاداري هاي محرم و صفر آغاز گرديده بود. بخشي از اين ارتباط، ارتباط گيري با روحانيت بود.
اعضاي موتلفه اسلامي با بسياري از علما همچون شهيدان مطهري و بهشتي و آيت الله انواري از پيش از تاسيس موتلفه اسلامي ارتباط داشتند و با تاسيس موتلفه اسلامي اين ارتباط تقويت گرديد و با برخي علما نيز همچون آيت الله مصباح يزدي در سالهاي بعد از آغاز مبارزه همكاري تنگاتنگي را آغاز كردند. اين ارتباطات طيف گسترده اي از علما را شامل مي گرديد، به عنوان نمونه اسدالله بادامچيان درباره ارتباط موتلفه با شهيد آيت الله سعيدي مي گويد « ايشان با هيئتهاي مؤتلفه اسلامي ارتباط جدي داشت. البته عضو تشكيلات مؤتلفه نبود، و ارتباطات تنگاتنگ مثل شهيد محلاتي با مؤتلفهايها نداشت، اما با عناصر مؤتلفه، از جمله شهيد اندرزگو ارتباط جدي داشت، چون روحيهاش هم به آن ديدگاه ميخورد. همه اعضايي كه با ايشان ارتباط داشتند را نميدانم ، ولي با اندرزگو ميدانم كه ارتباط داشت و به او كمك ميكرد و حتي نيرو به او معرفي ميكرد. در رفت و آمدهاي داخل و خارج كشور با او همراهي ميكرد و از آنجا كه در خوزستان و به خصوص آبادان زياد كار كرده بود، ميتوانست به شهيد اندرزگو كمك كند كه رابطههاي خوبي را براي او پيدا كند. در مورد معرفي افراد به تشكيلات مؤتلفه هم دوستان از او كمك ميگرفتند. نميدانم آقاي مرآتي با ايشان ارتباط داشته يا نه، ولي معمولاً اين تيپها با او ارتباط جدي داشتند، به همين دليل در اسناد ساواك، ارتباط آيتالله سعيدي با مؤتلفه آمده است.
من هم هنگامي كه به اين نتيجه رسيدم كه ايشان روحيه محكمي دارد و ميشود به ايشان اعتماد كرد، كارمان را با هم شروع كرديم و آغاز كارمان با هم بود. اين بحثي كه شما در اسناد ساواك ميبينيد كه نوشته آيتالله سعيدي دارد يك هيئت راه مياندازد، دنباله همان بحثهاي جدي بود كه بعد از يكي از مراسم عزاداري داشتيم كه ميگفت بايد همان هيئتهاي ده نفره امام خميني را فعالتر كنيم. شبي كه اين حرف را زد، او به شبكه تشكيلاتي مؤتلفه وصل نگرديد، چون نميدانستيم كه چقدر روي اين حرف ايستاده است و ما در ارتباط با تشكيلات مؤتلفه به قدري دقيق و محتاط عمل ميكرديم كه شما ميبينيد تا آخرين مرحله، مؤتلفه براي ساواك لو نرفته است، در حالي كه اعضاي مؤتلفه را مكرر دستگير ميكردند و شكنجههاي مهيبي ميدادند، ولي بالاخره نه آگاهي شهرباني از زمان رضاشاه تجربه آموخته شاه و نه ساواك توانست در بياورد كه ته قضيه مؤتلفه چيست كه من در كتاب هيئتهاي موتلفه اسلامي شبكه ساواك را گراور كردهام كه چقدر از اين موضوع بيخبر بوده است. بعد هم كه دستگير شديم تا سال ۵۷، هيچ دستگاهي نتوانست بفهمد كه مؤتلفه چه كاره است. ژنرال هايزر و ديگران در كتاب خاطراتشان نوشتهاند كه گروهها و شبكههائي هستند كه بزرگترين جنگهاي رواني را عليه ما به راه مياندازند، ولي ما نميدانيم اينها چه كساني هستند. به هرحال با دستگيري و شهادت ايشان موضوع مورد بحث ما نيز متوقف شد. »
در همین حال، برگزاری مراسم عزاداری در داخل زندان نیز توسط مبارزین محبوس، ادامه داشت. شهید عراقی در این خصوص نقشی محوری داشت و حضور علمایی همچون آیت الله مهدوی کنی، طالقانی، منتظری و ... موجب امکان مراسمهای مناسب را فراهم آورده بود. اما جالبترین بخش در این خصوص، در میان دستنوشتههای شهید لاجوردی خودنمایی میکند که در کنار تقّید به چنین مناسکی، آسیب شناسی عزاداری در جمع آنها در دستور کار بوده است و نقاط قوت و ضعف به بحث گذاشته میشده است.
رنگ عاشورایی نهضت امام -5
سیاهی بر دیوارهای زندان
پایان سال ۱۳۴۳، با دستگیری بخش عمدهای از مبارزان مؤتلفه اسلامی همراه شد. اما زندان مانع از دمیدن حس حماسی عاشورا به زندانیان نگشت. تا آنجا كه شهید عراقی توانست با هماهنگی با مسئولین زندان و مدیریت زندانیان، برگزاری مراسم های مناسبی در زندان را انجام دهد.
۱۳۹۸/۶/۲۱