محمد مهدی اسلامی- روز عاشورای 1357، با آنكه عدهاي از محافظهكاران حاضر به اعلام راهپيمايي نگشتند، جمعيت عظيمتر از روز تاسوعا شد. در آن روز، مردم به همان سياق روز قبل در دستههاي عزاداري از محلات و خيابانهاي مختلف تهران به طرف مسير ميدان امامحسين ــ ميدان آزادي به راه افتادند و سيل خروشان جمعيت در طول اين مسير و شعارهاي كوبنده آنان، پاسخي شد براي سردمداران رژيم كه "بايد بروند"؛ موضوعي كه در قطعنامه پاياني مراسم، ميليونها نفر با تكبير خود بر آن صحه گذاشتند. شعارهاي روز عاشورا داغتر از روز قبل بود و اگر به قول قرهباغي، "روز تاسوعا فقط گروههايي در چند نقطه ميخواستند شعار تند عليه اعليحضرت بدهند" در روز عاشورا، همه مردم يكصدا شعار مرگ بر شاه را سردادند.
آنتوني پارسونز، سفير وقت انگلستان در ايران كه اتاق محل كارش مشرف به مسير تظاهرات بود، روايتي زنده و گويا از اين واقعه ارائه ميدهد: «راهپيمايي تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و يكپارچگي نمونه و بيسابقه بود. سفارت انگليس كه در مركز تهران واقع شده، مشرف بر خيابان فردوسي است كه يكي از راههاي اصلي عبور راهپيمايان از جنوب شهر به طرف ميدان شهياد (آزادي) بود. هر دو روز از ساعت نُه صبح تا وقت ناهار من در پشت پنجره اتاق خود صفوف راهپيماياني را كه از خيابان فردوسي ميگذشتند نظاره ميكردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض اين خيابان و پيادهروها مملو از جمعيتي بود كه براي پيوستن به صفوف ساير راهپيمايان در حركت بودند. سيل جمعيت تا آنجايي كه چشم آدم كار ميكرد موج ميزد. اين خيابان فقط يكي از مسيرهاي راهپيمايي بود و من ارقام يك تا يكونيمميليون را اغراقآميز نميدانم. بيشتر تظاهركنندگان از كسبه و بازاريان و افراد طبقه متوسط بودند و بسياري از آنان زنان و مردان خوشلباس و مرتب بودند. منظره آن را من هرگز فراموش نميكنم و هنگامي كه به سيل جمعيت نظاره ميكردم، پيش خود ميانديشيدم كه دولت با رفع ممنوعيت اين راهپيمايي چه كار عاقلانهاي كرده است. در خيابانها حتي يك سرباز يا پليس هم ديده نميشد ولي نظم جمعيت فوقالعاده بينظير بود.» اين نظم مورد اشاره او، توسط همان گروهي اداره ميشد كه توسط روحانيت مبارز و موتلفه اسلامي اداره ميشد.
آيت الله سيد جعفر شبيري زنجاني ضمن آنكه از شهيد عراقي به عنوان عنصر موثر در خدمات و تداركات و آماده كردن و پشتيباني راهپيمائي ياد ميكند، به خاطره اي سازنده نيز اشاره ميكند « صحبت شد كه براي عاشورا شعارها تندتر شوند. گروههاي ديگر از جمله جبهه ملي، نهضت آزادي هيچ يك بعد از راهپيمائي روز تاسوعا، براي روز عاشورا اعلام راهپيمائي نكردند. آن شب آقاي كلهر به من تلفن زد و گفت: "جبهه ملي اعلاميه داده و گفته كه روز عاشورا نميآيد تا نشان بدهد كه راهپيمائي تاسوعا به خاطر جبهه ملي، پر جمعيت و باشكوه شده و در روز عاشورا كه فقط جامعه روحانيت اعلاميه داده، جمعيت كمتري خواهد آمد و اين قهرا به نفع رژيم خواهد بود و لذا حيثيت جامعه روحانيت در خطر است. رژيم هم بنا را بر اين گذاشته كه در روز عاشورا كشتار كند. به مردم بگوئيد كه نيايند." من گفتم: "اين وقت شب كه نميشود كاري كرد و واقعيت اين است كه ما اعلاميه و امضا داده و گفتهايم كه مردم از درگيري خودداري كنند و حالا نميتوانيم به مردم بگوئيم كه نيايند و حتي اگر هيچ كس هم نيايد، من موظف هستم كه بيايم و جامعه روحانيت موظف است كه بيايد." واقعيتش اين است كه ما فكر نميكرديم مردم اينقدر خوب شركت كنند.»
تظاهرات و راهپيمايي روز تاسوعا و عاشوراي سال۵۷، انعكاس وسيعي در روزنامهها و رسانههاي جمعي جهان پيدا كرد و شخصيتهاي سياسي جهان، بهويژه امريكا، در قبال آن واكنش نشان دادند. روزنامه واشنگتنپست نوشت كه اين تظاهرات منظم و سازمانيافته به ادعاي مخالفان رژيم راجع به برقراري حكومت جديد وزن و اعتبار شايانتوجهي بخشيده است و روزنامه نيويوركتايمز آن را نشانه عدم كارايي دولت فعلي اعلام كرد و نوشت كه اكنون در ايران دولتي ديگر وجود دارد. روزنامه كريستين ساينس مانيتور نيز در گزارش خود از اين تظاهرات نوشت: توده عظيم مردم با صدايي رساتر از هر گلوله و بمبي در سراسر پايتخت اعلام كردند: "شاه بايد برود." حضرت امامخميني(ره) كه با ارشادات خود و از طريق نمايندگان خويش در تهران ــ شوراي انقلاب ــ اين تظاهرات را رهبري ميكرد، در يك سخنراني كه به فاصله چند روز بعد ايراد كرد، اين حركت را نشانه پختگي و نيز عقلاييبودن نهضت اسلامي دانست كه امت مسلمان از طريق آن به دنيا اعلام كردند ميتوانند كنترل خود را به دست بگيرند: «روز نهم و دهم، تاسوعا و عاشورا، مردم اعلام كردند ما اين شاه را نميخواهيم. اهالي مملكت ميخواهد مستقل باشد، سرنوشت اهالي دست خودش باشد.»
جيمي كارتر، رئيسجمهور وقت امريكا، كه همواره از پشتيبانان اصلي شاه بود، به همان نتيجه رسيده بود كه شاه رسيد. وي كه چندي قبل از تظاهرات تاسوعا و عاشورا حمايت آشكار و علني خود از شاه را اعلام كرده بود، چند روز پس از تظاهرات عاشورا در مصاحبهاي مطبوعاتي اعلام كرد: «نميدانم آيا شاه ميتواند با اين آشوبهاي خونين در كشورش بماند يا نه. اميدوارم او بتواند از اين توفان جان به سلامت ببرد. اين چيزي است كه به مردم ايران بستگي دارد. اين با مردم ايران است و آنهايند كه بايد در اين مورد تصميم بگيرند.»
۲۰ آذر ۱۳۵۷، با چنین راهپیمایی بزرگی نقطه عطفی شد که کمتر از دوماه بعد از آن، پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد. عاشورای پیش رو، چهل و دومین عاشورایی است که پس از آن تاریخ ایرانیان پیام حسینی را تکرار میکنند؛ چهار دههای که «جبهه مقاومت»، متأثر از نهضت کربلا و در ادامه انقلاب اسلامی در خاک کشورهای متعددی حتی فراتر از مرزهای ایران کهن پرچم «هیهات منا الذله» برافراشتهاند.
رنگ عاشورایی نهضت امام -8
دكترین پیروزی خون بر شمشیر
۲۰ آذر ۱۳۵۷، با چنین راهپیمایی بزرگی نقطه عطفی شد كه كمتر از دوماه بعد از آن، پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد. عاشورای پیش رو، چهل و دومین عاشورایی است كه پس از آن تاریخ ایرانیان پیام حسینی را تكرار میكنند؛ چهار دههای كه «جبهه مقاومت»، متأثر از نهضت كربلا و در ادامه انقلاب اسلامی در خاك كشورهای متعددی حتی فراتر از مرزهای ایران كهن پرچم «هیهات منا الذله» برافراشتهاند.
۱۳۹۸/۶/۲۲