به گزارش نما به نقل از صراط : چهره جنجال آفرین چند سال اخیر ایران 52 سال پیش در یکی از روستاهای اطراف رامسر متولد شد. وی تا قبل از حضور احمدی نژاد در شهرداری چهره برجسته و شناخته شده ای در سطح کشور محسوب نمی شد، اما با حضور احمدی نژاد در مسند ریاست شهرداری پایتخت ، او هم در جایگاه رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قرار گرفت و بعدها در دولت نهم زیر سایه سکوتی پرمعنا که بعدها دلیل آن روشن تر شد، ریاست سازمان میراث فرهنگی را عهده دار شد.
اما این پایان ماجرا نبود چرا که شروع دولت دهم با اتفاقی همراه شد که او را تا به امروز به یکی از شخصیت های چالشی و مشکل زا در عرصه سیاسی کشور مبدل کرده است.
در تیرماه سال 1388 درست در شرایطی که مردم در مواجه با فتنه انگیزی دشمنان نظام به بهانه انتخابات بودند ، رئیس جمهور حکمی را برای اسفندیار رحیم مشایی امضا کرد، تا از آن پس او نفر دوم عرصه مدیریت اجرایی کشور شود.
با این انتصاب پرابهام موجی از اعتراضات و نارضایتی های مردمی فضای سیاسی کشور را فرا گرفت و توده های حامیان احمدی نژاد به شیوه های مختلف شکوه هایشان را به گوش رئیس جمهور می رساندند، ولی گویی رئیس دولت به دلایلی نامعلوم بنا نداشت صدای مردم را بشنود و همچنان بر این انتصاب پربحث پافشاری می کرد.
سرانجام رهبر معظم انقلاب در 27 تیرماه سال 1388با صدور حکم حکومتی خطاب به رئیس جمهور اعلام فرمودند:
بسمه تعالی
جناب آقای احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و تحیت انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شماست .لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.
سید علی خامنه ای
چند روز بعد از انتشار نامه رهبرمعظم انقلاب ، مشایی طی نامه ای به رئیس جمهور استعفایش را اعلام داشت تا شاید بتواند قسمتی از فشار افکار عمومی نسبت به خویش را خنثی سازد.
اما این پایان نقش آفرینی های مراد رئیس دولت نبود ، چرا که بعد از ماجرای عزل وی از معاون اولی، احمدی نژاد برای پدر عروسش بیش از 16 حکم مسئولیتی صادر کرد و در ادامه سریال این رفتارهای عجیب سکانس هایی بود که حامیان دیروز احمدی نژاد را بهت زده تر می کرد.
در شرایطی که مشایی هرازچندگاهی با یک اظهار نظر جنجالی، خوراک رسانه های ضدانقلاب را فراهم می ساخت که آرامش را از فضای جامعه سلب می کرد مردم منتظر بودند رئیس جمهور منتخب و انقلابی سال 84 به خط انحرافی پدر عروسش پایان دهد، اما در کمال ناباوری احمدی نژاد در یک کنفرانس خبری آب پاکی را روی دست مردم ریخت و صراحتا گفت که نظرات او و مشایی منطبق بر هم است.
حالا با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم گمانه زنی ها برای معرفی یک فرد از طرف دولتی ها قوت گرفته است.
در خصوص مصدایق احتمالی این انتخاب از افرادی چون نیکزاد، صالحی، الهام و .. یاد می شود، اما عده ای که به رفتارهای غیرقابل پیش بینی احمدی نژاد اشراف بیشتری دارند، معرفی اسفندیار رحیم مشایی بعنوان کاندیدای دولت را دور از ذهن نمی دانند. چرا که تنها گزینه ای که احمدی نژاد برای او حاضر است هر هزینه ای را حتی در بالاترین سطوح بپردازد اسفندیار رحیم مشایی است.
- براستی این احتمال تا چه میزان به وقوع نزدیک است؟
- آیا در صورت کاندیداتوری مشایی، صلاحیت وی از سوی نهادهای نظارتی تایید می شود؟
- کسی که رهبر معظم انقلاب با اشاره به واکنش مردم، حضور او در جایگاه معاون اولی را به مصلحت نمی دانند ، استحقاق قرار گرفتن در راس قوه مجریه را دارد؟
- با توجه به طیف شناخته شده حامیان احمدی نژاد آیا مشایی می تواند سهمی از سبد آرای آنها داشته باشد؟
- زمزمه احتمال کاندیداتوری مشایی از طرف عده ای از حامیان دولت طبق نقشه جامعی برای انحراف افکار صورت می گیرد؟
در پاسخ به این سوالات هر نتیجه ای حاصل شود ، در شرایط فعلی کشور با تفکری در دولت مواجه ایم که مردم در شرایط مختلف واکنش هایشان را به دیدگاه های قابل بحث آنها ابراز داشته اند و روندی که بعد از ماجرای عزل مشایی در دولت مشاهده می شود زنگ خطری برای قاطبه ملت ایران محسوب می شود که با دقت تمام تحرکات سیاسی کشور را زیر ذره بین داشته باشند.
امید است با بصیرت افزایی پیرامون برخی اقدامات چراغ خاموش و پشت پرده حلقه انحرافی بتوانیم طبق فرمایشات رهبر معظم انقلاب شاهد برگزاری انتخاباتی با نشاط و پرشور باشیم و بدور از موج آفرینی ها و تاکتیک های مخرب و هیجان زای سیاسی، سرنوشت سیاسی کشور را برای 4 سال آتی به درستی رقم بزنیم.
