اصلاحات مرده است

«سياستمداري حرفه‌اي و كاركشته.» اين شايد كوتاه‌ترين تفسيري است كه مي‌توان از اسدالله بادامچيان داشت؛ كسي كه در تاريخ انقلاب اسلامي حضوري پررنگ داشت و اگر نسل سومي‌ها امروز براي آنكه بدانند در انقلاب چه گذشته است او خود جزو تاريخ‌سازان بوده. تاريخ را خوب مي‌داند، هم به قرآن و احاديث و روايات مسلط است هم به ادبيات و شعر و رمان. سياست را هم كه 50 سالي است تجربه كرده. برخلاف خيلي‌ها زندگي سياسي او با كار تشكيلاتي و حزبي عجين شده است. كار تشكيلاتي خط قرمز اوست. همه دم و بازدم سياسي‌اش با حزب و تشكيلات بوده. جايي در حوادث سال‌هاي ابتدايي انقلاب نيست كه كسي سرك بكشد و رد پايي از اسدالله بادامچيان نبيند؛ از كميته استقبال از امام تا معاونت سياسي آيت‌الله محمد يزدي در قوه قضاييه. از حزب جمهوري تا نايب رييسي كميسيون ماده 10 احزاب. همين‌ها باعث می شود که هیچ حرفی را بی دلیل نزند خوب به خاطر دارم او در سال 91 اعلام کرده بود که اصلاحات مرده است. اصلاح طلبان ناراحت شدند و قیل و قالی به راه انداختند که این سخن اشتباه است و اصلاحات زنده است. بعد ها که دولت احمدی نژاد با شعارهای ارزشی آمد، اصلاحات نتوانست در برابر او پیروز شود و آراء مردم را به دست بیاورد چرا که بقول آن سیاست مدار کهنه اصلاحات مرده بود. وقتی اصلاحات پی در پی طعم شکست را چشید در سال 88 فتنه ای به راه انداخت به امید پیروزی. ولی این بار هم شکست سختی خورد چرا که مردم به دنبال مرده نمی روند.
بعد از این جریانات اصلاح طلبان اعتدالی به میدان آمدند، که باز هم مصیبت آنها بر سر جریان اصلاحات فرود آمد...
حالا در این روزهایی که هیچ چیز از این جریان باقی نمانده زیبا کلام آمده و می گوید: برای هرگونه تغییر و تحول در مناسبات اصلاح طلبان دبیر شده است. باز هم اینجا اسدالله بادامچیان به یار دیرین خاتمی چند نامه سرگشاده نوشت که سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان از بین رفته و در حال نابود شدن است.
دیری نخواهد گذشت که در آینده ای نه چندان دور خواهیم شنید که زیبا کلام اعلام می کند:
به مراسم ختم اصلاحات خوش آمدید.
لطفا یک دقیقه سکوت کنید!