نسیم اسدپور- یکی از راههای مبارزه با یأس و ناامیدی ایجادشده در بحرانهای ملی، از جمله شیوع بیماری کرونا را تولید و پخش سریالها و برنامههای طنزاست، سریالهایی که میتوانند برای لحظاتی غم را از دل بیرون و ذهن را از به مسائل روز منحرف نموده کنند و به این ترتیب تا حدی موجب آرامش روح و سلامتی جسم شوند. حالا بد نیست که یک بررسی اجمالی نسبت به سریالها داشته باشیم. قطعاً در رأس این سریالها نام «خانهبه دوش» بیش از بقیه مخاطبان را متوجه کرد، سریالی پر از خاطره که در سال 1383 و ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش میشد و نه تنها آن زمان توانست مخاطبان زیادی را طرفدار خود کند، بلکه هنوز هم با گذشت 15 سال از ماندگارترین سریالهای کمدی تلویزیون است؛ البته این نوع ماندگاری مختص «خانه به دوش» نیست، بلکه دیگر آثار این دهه را نیز شامل میشود. این در حالی است که در همین روزهای سختِ مقابله با شیوع بیشتر کرونا و ماندن مردم در خانه، شبکه دوم سیما مینی سریالی با عنوانِ «زندگی شگفتانگیز است» را پخش میکند، سریالی طنز با درونمایه خانوادگی؛ اما با وجود این که نمیتوان این سریال را نسبت به دیگر سریالهای اخیر، سریالی ضعیف دانست، اما جای تعجب دارد که اگر همین سریال دهه 90 را با تولیدات طنز دهه 80 مانند همین «خانه به دوش» مقایسه کنیم، به روشنی به این نتیجه خواهیم رسید که «خانه به دوش» یک سر و گردن بالاتر است؛ البته منظور از این مقایسه فقط بررسی این دو سریال نیست، بلکه این موضوع بهانهای است تا یک بررسی هر چند اجمالی به وضعیت تولید کمدی و طنز در سالهای اخیر در رسانه ملی داشته باشیم، حتی مقایسهای نیز بین تولیدات سیما با آثار سینمایی کنیم. در اواخر دهه 70 بود که تعدادی از کارگردانان که دستی بر آتش طنز داشتند، اعلام خطر کردند که طنز در ایران با وجود محدودیتهای صنفی، جغرافیایی، قومیتی و... پس از چند سال به بنبست میرسد، و حالا به نظر میرسد که چند سالی است به این بنبست رسیدهایم؛ زیرا تلویزیون نسبت به آنچه در دهه 70 و 80 شاهد بودیم، سیر نزولی داشته و به جز چند اثر محدود نتوانسته است آن طور که باید و شاید در زمینه تولیدات کمدی و طنز موفق باشد؛ این در حالی است که آمار فروش سینما نشان میدهد در چند سال اخیر مردم به شدت تشنه طنز هستند و حتی در مواردی که حاضر نیستند هزینه زیادی صرف سینما کنند، فیلمهای سینمایی را از سبد خانوار حذف نکردهاند و برای دیدن این نوع فیلمها از نظر زمانی و مالی هزینه میکنند. این آمار فروش نیاز مردم به طنز را نشان میدهد و این در حالی است که متأسفانه اکثر تولیدات کمدی سینمایی به گفته خود سینماگران، از طنز سالم فاصله گرفته و به ابتذال روی آورده است؛ با این حال بسیاری از مخاطبان به سبب احساس این خلأ در رسانه ملیشان مجبور هستند به این نوع آثار حتی با حضور خانواده خود، به سینماها رو بیاورند.بررسی اجمالی سریالهای طنز در دهه 60، 70، 80 و 90 نشان میدهد میتوان دهه 90 را از حیث فاصله گرفتن با کمدی با دهه 60 مقایسه کرد، و برخلاف دهه 70 و 80 که دوران طلایی طنز خوانده میشود، دهه 90 را دوران رکود طنز و کمدیِ تلویزیون خواند. دورانی که میتوان فقط چند سریال بسیار محدود را در این حوزه ماندگار دانست، از جمله «پایتخت» و سریال جدید سعید آقاخانی «نون خ» که سال گذشته در ایام عید از شبکه اول سیما پخش شد و استقبال از آن سبب شد تا فصل دوم آن نیز برای ایام ماه رمضان پیش رو آماده شود.در دو سه سال اخیر سلبریتیسالاری در رسانه ملی، به دلایل مختلف از جمله مشکلات مالی صداوسیما در شبکههای مختلف و در قالب مسابقات مختلف باب شده است، حالا باید از مدیران پرسید آیا بهتر نیست به جای استفاده از چهرهها در قالبِ مجری که اتفاقاً بیشتر هم موجبِ سلبریتی پروری میشود، سعی کنیم از استعدادهایی که زمانی بهترین طنزها را برای شبکهها تولید میکردند، درخواست کنیم که آثار جدیدی را تولید کنند؟
منبع: هفته نامه صبح صادق