به گزارش نما، به نوشته روزنامه ابتکار روند روبه رشد جدايي احمدي نژاد از اصولگرايان بدون ترديد در انتخابات رياست جمهوري ۹۲ به اوج خود خواهد رسيد. اگرچه رئيس جمهور در چند مورد گفته است که با پايان رياست جمهوري اش قدرت را به ديگران ميسپارد، اما سخنان ديگر وي و برخي از عملکردهاي او و نزديکانش در چند سال اخير نشان ميدهد که هيچ علاقه اي به خداحافظي از دنياي سياست ندارد و برعکس تلاشهايي ميشود تا سايه حضورش برسر تحولات آينده کشور حفظ شود.از اين منظر است که بايد در انتظار يک رويارويي جانانه ميان وي و حاميان سابقش در اردوگاه اصولگرايي بود. او اکنون رئيس جمهور است و طبق قانون نميتواند خود نامزد رياست جمهوري شود، اما چگونه ميخواهد که حضورش هرچند در پشت پرده تداوم داشته باشد؟«احمدي نژادي ها» چه تصميمي خواهند گرفت؟ اين چنين است که گمانههاي فراواني در خصوص نوع رفتار سياسي او در اين باب مطرح است.
اريا در گزارش در اين باره مينويسد.دامنه احتمالات البته وسيع و متفاوت است اما در مهترين گمانه پردازيها برخي استفاده از مدل پوتين - مدودف را بهعنوان استراتژي اصلي احمدينژاد و اطرافيانش مطرح ميكنند؛احتمالي كه البته خود احمدينژاد هيچ وقت به صورت رسمي و جدي آن را رد نكرده و گاه با لبخند و گاه با كنايه از كنارش گذشته است. ماجرا اما آنچنان است که از سالهاي گذشته تاکنون بسياري دنبال مدودف ايراني ميچرخند و چه گزينه اي ساده تر از اسفنديار رحيم مشايي. او که اگر چه خيلي وقت است در قاب تصاوير رسمي دوربينهاي خبرنگاران جاي نميگيرد اما آنچنان که روايت ميکنند جاي او هميشه در يمين و يسار احمدي نژاد در جلسات حفظ است.اوست که ميگويند محمود احمدي نژاد بيشتر تفکراتش را در دولت دومش از او ميگيرد و حتي ميگويند او که نزديکترين فرد به احمدي نژاد به شمار ميآيد از نگاه رئيس جمهور ميتواند صاحبخانه بعدي ساختمان پاستور باشد تا راه نيمه تمام او به پايان رساند.
اخباري که جسته و گريخته در فضاي غير رسمي از هم نشينيهاي دکتر احمدي نژاد و دوستانش منتشر ميشود نيز اين چنين گمانههايي را تاييد ميکند. اين اخبار البته همواره مهر تکذيب دفتر رئيس جمهور را پاي خود دارند.در همين راستا عبدالرضا داوري که از چهرههاي نزديک به مشايي به شمار ميرود معتقد است:«اگر شايعات مربوط به کانديداتوري آقاي مشايي را دنبال کنيد اتفاقا خواهيد ديد مخالفان دولت اين شايعات را مطرح ميکنند در واقع بنده بر اساس اطلاعاتي که دارم هيچگونه تصميمي در خصوص کانديداتوري آقاي مشايي از سوي دولت اتخاذ نشده است زيرا دولت درگير حل مشکلات مردم است اما متاسفانه مخالفان دولت همواره مشغول حاشيه سازي براي دولت هستند و حتي کساني که در دوران مربوط به خودشان مدل پوتين-مدودف را دنبال ميکردند امروز اتهاماتي به دولت ميزنند تا به نوعي مطرح کنند که دولت بر روي کانديداتوري چهرههاي خاص کار ميکند در حالي که اينگونه نيست و همانطور که اشاره کردم مهمترين دغدغه قوه مجريه رفع مشکلات مردم است.»
اما هر چه هست اين مدوف اگر وجود داشته باشد از اين دامنه خارج نخواهد بود:«اطرافيان، منسوبان و منصوبان آقاي رئيسجمهور».حلقهاي كه البته امروز بسيار محدودتر از سالهاي ابتدايي حضور احمدي نژاد در پاستور است. طيفي از همقطاران او حالا در كنارش نيستند، او نيز تلاشي نكرد تا به ترميم همبستگيهاي آسيبديده ميان خود و آنان بپردازد.
به بيان ديگر از ميان همه افرادي که ميتوان گمان برد شايد مدودف احتمالي باشند اين اسفنديار رحيم مشايي است که هم از اطرافيان است هم چند سالي است منسوب شده است و هم البته از منصوبان آقاي ريس جمهور است.
نمي توان از اين نكته گذشت كه او حالا مدتي است با اتهاماتي مواجه شده؛ اتهاماتي كه البته سر به مهر باقي نماندهاند و برخي بارها و بارها در محافل سياسي و رسانه اي محل بحث بوده اند.در اين ميان البته احمدينژاد نيز تمامقد در برابر آنها ايستاده و همگي را كذب و بلامحل توصيف ميكند؛ حمايت و دفاعي كه نقشي بيبديل در حفظ و ثبات او داشته است.اينگونه است که بسياري معتقدند اگرچه اتهامات رحيم مشايي از تفکراتش تا مسايل اقتصادي هرگز در هيچ دادگاهي به هر دليلي بررسي نشده اما ميتواند براي شوراي نگهبان کافي باشد تا او را با عدم تاييد صلاحيت مواجه سازد.
در همين راستاست که حميد رضا ترقي به آريا ميگويد:« از حالا نميتوانيم نسبت به رد يا تاييد صلاحيت مشايي ازسوي شوراي نگهبان نظر بدهيم زيرا بررسي صلاحيتها بر عهده شوراي نگهبان است اما بحثهايي که ا کنون در خصوص کانديداتوري مشايي مطرح ميشود به نظر ميرسد بيشتر گمانه زنيهايي است که براي محک زدن جامعه صورت ميگيرد از سوي ديگر اين احتمال وجود دارد که طرفداران و يا حتي مخالفين دولت با مطرح کردن اين موضوع حاشيه اي بخواهند مسائل اصلي دولت را به حاشيه برانند.»
وي درباره نسبت دادن جريان انحرافي به رحيم مشايي نيز ميگويد:«اين جريان يک بار از نظر فکري و عقيدتي از سوي دستگاه قضايي و اطلاعاتي کشور بررسي شده است که برخي از عوامل آن محکوم شده و به زندان افتادند اما دستگاه قضايي تا کنون موضوع ديگري در اين خصوص مطرح نکرده است بنابراين اين مساله ميتواند گوياي اين موضوع باشد که يا هيچ مدرک قضايي عليه مشايي وجود نداشته که بخواهند ايشان را محکوم کنند و يا به دليل پست و مسئوليت سياسي مشايي دستگاه قضايي وارد اين مقوله نشده است.البته شوراي نگهبان در بررسي صلاحيتها منابع مختلف ديگري را در نظر ميگيرد و فقط به نداشتن پرونده يک فرد در دستگاه قضايي اکتفا نميکند در واقعا اگرشوراي نگهبان به اين نتيجه برسد که انحرافي در فکر و انديشه فردي وجود دارد صلاحيت فرد را تاييد نميکند. »حاميان احمدي نژاد البته در شاخه اي که به دولت نزديک ترند معتقدند که اين اتهامات به دليل راي بالاي مشايي در بدنه اجتماعي محمود احمدي نژاد است و اصولگرايان که حالا از منتقدان اصلي او به شمار ميآيند به همين جهت با او مخالفند؛ چون او را خلف صالحي براي جايگزني احمدي نژاد به شمار نميآورند.
در همين رابطه نقوي حسيني سخنگوي کميسيون امنيت ملي ميگويد:«عكس العملهاي مردم نسبت به افكار مشايي در مقاطع مختلف گذشته كاملا نشان داده است كه مردم نسبت به افكار بي اساسي كه بعضا ايشان مطرح ميكند انتقاد دارند و حتي بارها مشاهده كرده ايم علما و مراجع مذهبي و مردم به اظهارات مشايي عكس العمل نشان داده اند و اظهار نظرهاي وي را محكوم ميكنند بنابراين نميتوانند ادعا كنند كه مشايي طرفداراني دارد در واقع بهتر است اين افراد شاخصهايي كه براي اين ادعاي خود دارند را بگويند تا حداقل ما به اين موضوع پي ببريم بر چه اساسي معتقدند افكار مشايي طرفداراني دارد.»در مقابل نقوي حسيني، صادق زيبا کلام تفکرات ديگري دارد. او ميگويد:«اگر شوراي نگهبان مشايي را تاييد صلاحيت كند قطعا بخشيهايي از جامعه كه طرفدار احمدي نژاد هستند به مشايي راي خواهند داد و اين بنا بر درخواست خود احمدي نژاد صورت ميگيرد. شماري از راي دهندگان هم به دليل اينكه مشايي مورد نفرت اصولگرايان است ممكن است به ايشان راي بدهند؛ زيرا مشايي را نامزد غير وابسته به اصولگرايان ميدانند، البته شماري از مردم عادي و تحصيلكردهها نيز ممكن است مشايي را انتخاب كنند »
صادق زيباکلام استاد دانشگاه تهران درباره تاييد صلاحيت رحيم مشايي از سوي شورا نگهبان هم ميگويد:«در ارتباط با رد صلاحيت رحيم مشايي شوراي نگهبان نيازي به دليل ندارد مگر آنكه رايزنيهايي صورت گيرد تا مشايي تاييد صلاحيت شود در بسياري از موارد شوراي نگهبان اساسا افراد را از نظر چارچوب کلي سياسي مورد تاييد قرار نداده است بنابراين اين رد صلاحيت به معناي داشتن پرونده در دستگاه قضايي و دادگاه نيست بلکه گرايشات سياسي ‘افکار و عقايد سياسي افراد از نظر شوراي نگهبان صحيح نيست بنابراين رد صلاحيت ميشوند.در ماجراي رد صلاحيت دكتر معين هم ديديم مقام معظم رهبري مداخله كردند و ايشان وارد انتخابات شد در حالي كه شوراي نگهبان هيچ دليلي براي رد صلاحيت دكتر معين ارائه نداد بنابراين درباره رحيم مشايي هم شرايط همينطور خواهد بود و شوراي نگهبان در صورت رد صلاحيت هيچ دليلي ارائه نخواهد داد. »
عبدارضا داوري از چهرههاي نزديک به مشايي اما در اين مورد ميگويد:«دليلي ندارد که ايشان رد صلاحيت شود در واقع شوراي نگهبان بر اساس چه دليل و برگه اي ميخواهد مشايي را رد صلاحيت کند. اگر شوراي نگهبان بر اساس معيار قانوني پيش رود بايد صلاحيت مشايي احراز شود.برخي حتي گمانه پردازي ميکنند که اگر اسفنديار رحيم مشايي رد صلاحيت هم شود اين مساله آنقدر براي احمدي نژاد مهم خواهد بود که به رايزنيهايي در سطوح بالا بپردازد.
هر چه هست حالا زمان به پايان دوران غيبت اسفنديار رحيم مشايي نزديک ميشود و اگر اين احتمال واقعيت داشته باشد که او بنا دارد آلترناتيو احمدي نژاد شود روزهاي مهمي را بايد در انتظارش باشيم. روزهايي که نشان ميدهد رقابت سياسي اين بار هم فقط بيين دوجناح راست و چپ مانند سالهاي پس از انقلاب نخواهد بود.اما آيا واقعا اين مدودف اسفنديار رحيم مشايي است يا بايد منتظر کاينداتوري فرد ديگري به جاي مشايي باشيم.فردي مانند دکتر الهام که باز به دولت بازگشته و حالا يکي از صندليهاي کنار رئيس جمهور براي اوست.
«مدودوف» احمدی نژاد كیست؟
اگر روزی محمود احمدی نژاد توانست كه بسیاری از بزرگان جبهه اصولگرا را متقاعد كند كه بهترین گزینه برای مقابله با اصلاح طلبان است، اینك بسیاری از آن چهرهها به دنبال فردی هستند كه بتواند با خودوی مقابله كند.
۱۳۹۱/۸/۲۹