به گزارش نما، به جرأت مهرزاد معدنچی را میتوان یکی از کممصاحبهترین فوتبالیهای کشور نامید. بازیکن اسبق پرسپولیس و تیم ملی که سابقه حضور در جام جهانی را در کارنامه فوتبالی خود دارد این روزها حسابی سرش با بیزینس گرم شده و به گفته خودش به دلیل دلسرد شدن از فوتبال سراغ مربیگری نرفته است. از شرایط حال حاضر پرسپولیس گرفته تا اتفاقات تلخ و شیرینی که همراه سرخپوشان و تیم ملی تجربه کرده بهانهای شد تا به سراغ مهرزاد برویم و با او حرف بزنیم و خاطرات فوتبالی اش را مرور کنیم. گفتوگوی ما را با شماره ١١ پیشین پرسپولیس در ادامه بخوانید.
در این روزها چه میکنید؟
خب من هم مثل اکثر مردم تا چند وقت قبل قرنطینه بودم ولی الان چند روزی است که کار شروع شده و من هم مشغول بیزینس خودم هستم البته اوضاع جوری است که نمیشود به کرونا بیتوجه بود و باید مسائل بهداشتی را رعایت کرد.
اوضاع بیزینس چطور است؟
خدا را شکر راضی هستم. همین که دستمان در جیب خودمان است و در این زمانه محتاج کسی نیستیم باید شکرگزار باشیم.
یعنی آنقدر بیزینسی که میکنی خوب است که بر خلاف همنسلان خود هیچ وقت سراغ مربیگری نرفتی؟
نه، اصلاً بحث این چیزها نیست. واقعیت این است که من بعد از پایان فوتبالم اوضاع روحی خوبی نداشتم و خیلی دلسرد شده بودم به همین دلیل نمیخواستم سراغ مربیگری بروم، در صورتی که اکثر همنسلان من یا هنوز بازی میکنند یا مربی شدند. راستش در این روزهای کرونایی خیلی دلتنگ فوتبال شدم و به خودم گفتم هر طور شده باید امسال در کلاسهای مربیگری شرکت کنم و استارت کار را بزنم. البته فکر میکنم در حال حاضر کلاسها تعطیل باشد ولی اگر شرایطش مهیا شد حتماً مربیگری را شروع میکنم.
قبل از اینکه به سراغ دلایل دلسرد شدنت از فوتبال برویم میخواهم بپرسم اخبار و بازیهای پرسپولیس را دنبال میکنی؟
بله، قطعاً. مگر میشود پیگیر پرسپولیس نباشم. چند سال در این تیم بازی کردم و اگر الان کسی مرا میشناسد از صدقه سر بازی برای پرسپولیس است. هیچ وقت روزهایی که در تیم محبوبم داشتم را فراموش نمیکنم و امیدوارم پرسپولیس موفقیتهای خود در سالهای اخیر را ادامه و امسال هم جام قهرمانی را به هواداران هدیه دهد.
به نظرت تکلیف ادامه لیگ چه خواهد شد؟
به نظرم باید برگزار شود. وقتی همه مشاغل فعالیتهای خودشان را شروع کردند و همه جا باز است چرا فوتبال تعطیل باشد؟ فوتبالی که این همه علاقهمند دارد و نشاط جامعه را بالا میبرد. فکر میکنم فدراسیون میخواهد از روی دست کشورهایی مثل ایتالیا، اسپانیا و آلمان الگو برداری کند و آنطور که از اخبار مشخص است بازیها برگزار خواهد شد که امیدوارم اینگونه باشد.
اگر لیگ را تعطیل کنند به نظرت باید پرسپولیس به عنوان قهرمان معرفی شود؟
خب با توجه به شرایط جدول معلوم است که باید این اتفاق بیفتد. اگر پرسپولیس قهرمان نشود چه تیمی شایستگی این عنوان را دارد؟ پرسپولیس با اقتدار و با ١٠ امتیاز اختلاف صدرنشین است و اگر یک درصد تصمیم بر این شد که لیگ تعطیل شود باید پرسپولیس به عنوان قهرمان این فصل انتخاب شود.
ولی سایر تیمها زیر بار این موضوع نمیروند!
نمیخواهم کری بخوانم، چون من واقعاً بعد از پرسپولیس طرفدار استقلالم و دوست دارم این تیم به جز بازی مقابل پرسپولیس سایر بازیهایش را ببرد. ولی استقلال و بقیه تیمها نمیتوانند خودشان را گول بزنند و قدرت پرسپولیس و شایستگیهایش برای قهرمانی را زیر سؤال ببرند. البته کاملاً طبیعی است که آنها همه زورشان را بزنند تا جلوی قهرمانی پرسپولیس را بگیرند ولی این کار شدنی نیست.
بهترین بازیکن پرسپولیس از نظر تو در این فصل چه کسی است؟
همه بچهها خوب بودند ولی مهدی ترابی فوق العاده کار کرده و نقش زیادی در نتایج درخشان پرسپولیس ایفا کرده است.
تو در پرسپولیس زیر نظر یحیی گلمحمدی کار کردی و در تیم ملی همبازی اش بودی ولی وقتی از پرسپولیس جدا شدی علیه او مصاحبه کردی.
بله، کاملاً درست است. ببینید وقتی من در تیم ملی بودم یحیی به همراه علی دایی و چندنفر دیگر جزو بزرگترهای تیم بودند. با علی دایی به دلیل شخصیتش نمیشد گرم گرفت ولی ارتباطم با گلمحمدی بسیار خوب بود و در واقع او خیلی هوای ما جوانترها را داشت. یحیی همیشه در تیم ملی الگوی من بود ولی وقتی مربی شد رفتارش کلاً تغییر کرد و یک یحیی دیگر شد. من زمانی که از امارات برگشتم در آخرین روزهای نقل و انتقالات به پرسپولیس آمدم و خودم قبول دارم در آن سال آماده نبودم ولی یحیی با من خیلی بد رفتار کرد و باعث شد کلاً از فوتبال زده شوم. من لژیونر بودم و قبلش در جام جهانی بازی کردم، ولی نمیدانم چرا یحیی از روز اولی که به پرسپولیس آمد نسبت به من موضع داشت. من مشکلی با نیمکتنشینی یا حتی اینکه در لیست ١٨ نفره نباشم نداشتم به هر حال مربیگری سلیقهای است ولی در ست نبود شخصیتم را جلوی جوانترهای تیم خرد کند.
مگر چه کاری با تو میکرد؟
مثلاً در فوتبال درونتیمی به من میگفت برو پشت دروازه گرم کن یا اجازه تمرین گروهی به من نمیداد و با این کار جلوی جوانترهای تیم به نوعی مرا خراب میکرد. ببینید وقتی بازیکنی که سابقه خوبی داشته یا در جام جهانی بازی کرده، حالا شرایط خوبی ندارد و از اوج فاصله گرفته را باید درک کرد نه اینکه تخریبش کنند تا کلاً نابود شود. مثلاً همین الان در پرسپولیس یحیی هیچ وقت به خودش اجازه نمیدهد با سیدجلال این کار را انجام دهد، چون سید بزرگتر و کاپیتان تیمش است و سعی میکند هوایش را داشته باشد. من مطمئنم یحیی تغییر کرده و دیگر آن اشتباهات را تکرار نمیکند. بعد از آن اتفاقات با وجود اصرار رویانیان برای ماندن تصمیم گرفتم جدا شوم و به شیراز برگردم ولی خب اینجا هم در شهرم با من رفتار خوبی نکردند تا تصمیم به خداحافظی بگیرم، به همین خاطر آن موقع از فوتبال دلسرد شده بودم و حال روحی خوبی نداشتم. با اینکه او دل من را به درد آورد و شخصیتم را خرد کرد ولی برایش در پرسپولیس آرزوی موفقیت میکنم و مطمئنم با کیفیت فنی یحیی و بازیکنان خوبی که در اختیار دارد موفق خواهد شد.
چرا آن پرسپولیس مانوئل ژوزه با کلی ستاره نتوانست نتیجه بگیرد؟
ببینید ژوزه آن تیم را نبست و نقل و انتقالات بر عهده باشگاه بود. آن زمان رویانیان که فوتبالی هم نبود مدیرعامل ما شد و بازیکنانی که میخرید از روی کار کارشناسی نبود. در واقع او با فتحا... زاده کلکل داشت و از روی همین کلکل با هم بازیکن میخریدند تا به نوعی حال طرف را بگیرند. به همین دلیل اصلاً تیم ما بالانس نبود. ژوزه هم که به نظرم اصلاً مربی خوبی نبود. نه بلد بود تیم را خوب تمرین دهد و نه اینکه کدام بازیکن را کجا بازی دهد؛ ضمن اینکه اصلاً ارتباط خوبی هم با بازیکنان نمیتوانست برقرار کند. بعد از اینکه یحیی از صبا به تیم اضافه شد مطمئن بودیم ژوزه را اخراج میکنند، چون نتایجمان اصلاً خوب نبود.
برسیم به جام جهانی ٢٠٠٦. اصلاً فکرش را میکردی که در آن بازیها حاضر باشی؟
خب راستش من فقط در یکی از بازیهای مقدماتی جام جهانی همراه تیم بودم ولی نظر برانکو روی من مثبت بود و بعد از اینکه تیم به جام جهانی صعود کرد من همیشه پای ثابت اردوها بودم و برانکو تصمیم گرفت مرا به آلمان ببرد. شاید نبود نیکبخت هم بیتأثیر نبود.
حالا واقعاً نیکبخت مصدوم بود یا به خاطر ترس از پرواز دوست نداشت به آلمان بیاید؟
مصدومیت که داشت ولی کلاً مدل علیرضا این جوری بود که وقتی میدید نمیتواند بازی کند خودش را به مصدومیت میزد. آن موقع هم فریدون زندی به تیم اضافه شد و نیکبخت کمتر فرصت بازی پیدا میکرد. بعد از آمدن زندی علیرضا که از دوستان بسیار خوب من است کلاً سیستمش عوض شد؛ ضمن اینکه واقعاً او از پروازهای طولانی میترسید و معمولاً موقع سفرهایی که بیشتر از ٢، ٣ ساعت بود مصدوم میشد (با خنده). علیرضا واقعاً حیف شد، چون فوق العاده بود و همه چیز را با هم داشت. او به راحتی میتوانست در بهترین تیمهای اروپایی بازی کند.
صحبت از تیم ٢٠٠٦ شد. چقدر اختلاف یا دودستگی در تیم باعث عدم موفقیت یکی از پرمهرهترین تیمهای ملی ما شد؟ مثلاً علی دایی میگفت در چشمهایم نگاه میکنند و به من پاس نمیدهند!
ببینید تیم ٢٠٠٦ فوق العاده بود و کلی ستاره داشت که در اروپا بازی میکردند. اگر منظورتان اختلاف بین دایی و کریمی بود که بله آنها خیلی با هم اختلاف داشتند ولی تفرقه در تیم نداشتیم یا اینکه هیچ وقت ندیدم کریمی یا هر بازیکن دیگری به دایی پاس ندهد. به هر حال دایی بیشتر با سهراب بختیاریزاده، یحیی گلمحمدی و ابراهیم میرزاپور بود ولی علی کریمی بیشتر با ما جوانترها ارتباط داشت. مثلاً من، مسعود شجاعی، جواد کاظمیان، طالبلو و مجتبی جباری. انصافاً ما هم با او خیلی راحت بودیم. من واقعاً این موضوع پاس ندادن را ندیدم کما اینکه اگر مثلاً یکی تکل بدی روی پای دایی میزد علی کریمی پشت او در میآمد و حتی اگر لازم بود دعوا هم میکرد.
دفاع چپ، هافبک چپ و مهاجم. خودت فکر میکنی در کدام پست عملکرد بهتری داشتی؟
قطعاً مهاجم. زمان علی پروین به من میگفت دفاع چپ بازی کن و من هم اصلاً بلد نبودم و خیلی اشتباه داشتم ولی بعد از آمدن آری هان شرایطم بهتر شد. شاید باورتان نشود ولی بعد از یک جلسه تمرین او فهمید و به من گفت باید فوروارد بازی کنی و بهترین پست برای تو خط حمله است.
تو در دربی هم گل زدی و هم پنالتی خراب کردی.
دربی واقعاً یک بازی خاص است و گلزنی در آن خیلی لذت دارد. در آن بازی که گل زدم فکر میکنم گلم کار خدا بود تا فشار زیادی که روی من وجود داشت کم شود. مهدی رحمتی هم بنده خدا اشتباه کرد. فکر میکنم مهدی استرس داشت، چون ضربهام اصلاً شدت نداشت و میتوانست بگیرد. تیم ما در زمان دنیزلی واقعاً در دو دربی میتوانست استقلال را ٦ تایی کند، چون در آن بازیها خیلی موقعیت خراب کردیم حتی خود من میتوانستم هتتریک کنم. در مورد پنالتی هم اصلاً قرار نبود من بزنم و با پرروبازی توپ را از کریم باقری گرفتم و خیلی هم بد زدم. وحید طالبلو قبل از ضربه زدن چند دقیقه داشت بند کفشش را میبست یا دستکشش را درآورده بود که یادم نیست ولی به خاطر دارم میخواست زمان بازی را بکشد. فکر میکنم اعتماد به نفس زیاد باعث شد آن پنالتی را خراب کنم، چون قبل از زدن پنالتی به فکر خوشحالی بعد از گل بودم ولی به بدترین شکل ممکن پنالتی زدم و واقعاً حیف شد.
در جایی گفته بودی یک فوتبالیست باعث مرگ مهرداد شد؛ نمیخواهی اسم او را بگویی؟
چقدر خوب شد این سؤال را پرسیدید. من واقعاً چنین چیزی نگفته بودم شاید یک سوءتفاهمی پیش آمده بود. خدا رحمت کند مهرداد را خیلی دلتنگش هستم. واقعاً پسر خوبی بود. ببینید هر کسی در این دنیا مسئول کار خودش است. بیمهریهای زیادی به او شد و به لحاظ روحی تحت فشار بود. او هم مثل من پایان خوبی در فوتبال نداشت و این موضوع خیلی اذیتش میکرد. یادم میآید اواخر همیشه استرس داشت و میگفت چرا دیگر کسی مرا نمیخواهد و چرا کسی سراغم را نمیگیرد. همین مسائل باعث شد مهرداد نازنین از بین برود. البته به نظرم راحت شد، چون این دنیا جز نامردی، دروغ و خیانت چیزی ندارد.
بهترین گلی که زدی کدام بود؟
خب گل دربی برای هواداران مهم بود و البته برای خودم فوق العاده لذتبخش. ولی گلی که خیلی دوستش دارم گل سوم به ملوان در جام حذفی بود.
بهترین بازیای که برای پرسپولیس انجام دادی کدام بود؟
جلوی سپاهان که در دقیقه ٩٠ یک گل از روی کاشته زدم و دو بر یک بردیم. هنوز هم این بازی را نگاه میکنم. یادم میآید آنقدر بنگر را در آن بازی اذیت کردم که در اواخر بازی میگفت بایست خستم کردی.
بهترین همتیمی که داشتی چه کسی بود؟
علی کریمی و جواد کاظمیان. چون خیلی با آنها راحت بودم.
تو که ارتباط نزدیکی با جواد کاظمیان داری چرا به او کمک نمیکنی تا به مونیکا بلوچی برسد؟
جواد قدش کوتاه است و به مونیکا بلوچی نمیخورد ولی امیدوارم یک روز به آرزویش برسد، چون خیلی پسر احساسی است.
گفتی علی کریمی. حتماً در جریان توهینهایی که تتلو در فضای مجازی به او کرد قرار گرفتی.
ببینید اصلاً نباید در این مورد حرف زد، چون این فرد در اندازه علی کریمی نیست. به جایش میخواهم یک خاطره بامزه از علی برایتان تعریف کنم.
بفرمایید.
اگر یادتان باشد بعد از رفتن دایی و آمدن قطبی علی کریمی دوباره به تیم ملی برگشت. بعد از آن بازی کذایی جلوی کره که باعث شد به جام جهانی نرویم در هتل من روی تخت بودم و جواد نکونام و مسعود شجاعی در اتاق کنار من بودند و مشغول صحبت شدیم در حالی که علی در حمام بود. همه ما خیلی از تساوی مقابل کره ناراحت بودیم. ناگهان کریمی از حمام آمد بیرون و همانطور که با حوله خودش را خشک میکرد زیر لب آهنگ اگر بار گران بودیم و رفتیم را میخواند. من هم گفتم علی خفهمان کردی اگر میخواهی خداحافظی کنی خب بکن. بعد از حرف من کریمی آنچنان لگدی به من زد که پرت شدم بغل جواد نکونام. بعد که دیدم علی قضیه را جدی گرفت من گفتم شوخی کردم ولی تا چند ساعت علی با من قهر بود. چیزهای زیادی از کریمی یاد گرفتم و باید با او زندگی کنی تا بفهمی چقدر شخصیت بزرگی دارد و چقدر دست به خیر است. به چشم خودم دیدم پاداش خود را به تدارکات تیم یا کسی که نیاز داشت میداد. واقعاً علی یک انسان بزرگ و خیلی دوستداشتنی است.
منبع: روزنامه خبر ورزشی
یحیی شخصیت مرا جلوی جوانترها خرد میكرد
۱۳۹۹/۲/۲۹