به گزارش نما، آنچه در ادامه می خوانیم، آخرین نامه شهید کمیل یارمحمدی است.
به نام خدا
با سلام و درود بر امام و امت شهید پرور و با سلام بر شما، امیدوارم حالتان خوب باشد، من که حالم خوب است، چون قرار است که امروز که دوشنبه و هجدهم اسفند [۱۳۶۵]است به خط برویم.
زیاد نامه ام را طول نمیدهم فقط میخواستم آدرسم را داشته باشید، اکنون که من نامه را مینویسم صبح دوشنبه است و قرار است امروز به خط برویم و عملیات کنیم من هم اکنون در گردان مالک میباشم و از گردان مقداد به اینجا آمده ام، چون گردان مقداد منحل شد.
احسان به سعید بگو که کمیل در گردان مالک میباشد و بگو برادران زمانی و بکشلو و نوایی شهید شدند.در این لشگر گردان مالک بعد از عمار بهترین گردان لشگر است و میخواستم بگویم که دیگر برایم نامه ننویسید، چون دیگر اینجا نیستیم و به خط می روم.
فقط پدر و مادر!
اگر در خط سعادت شهادت را یافتم که چه بهتر و اگر نه ممکن است به خواست خدا مجروح شوم و باید خود را برای هرچه مقدر الهی باشد آماده کرد. چون جبهه رفتن این چیز ها و فلج و مجروح شدن نیز دارد و کار ما نیز مشکل است چون باید هشت کیلومتر را تصرف کنیم که هشت کیلومتر طولش است و عرضش معلوم نیست.اگر که شهادت نصیبم شد فقط برایم یک سال نماز و یک ماه روزه بگیرید ( نمیدانم برای شهید نماز و روزه میگیرند یا نه هرچه خود میدانید) و از همه حلالیت بطلبید (البته این قسمت را انشاالله بعد از شهادت )
(البته این قسمت وصیت نامه بود)
خوب دیگر عرضی ندارم چون باید خود را برای رفتن آماده کنم.از زحمات شما پدر و مادر عزیز متشکرم و از شما التماس دعا دارم.به بچه های بسیج هم سلام برسانید و محمد و فاطمه و حسین را ببوسید و به مهدیه و احسان نیز سلام برسانید و خانم جان از خوبی هایی که در حق ما میکردی متشکرم خداوند به شما اجر بدهد.
راستی به تمام عمه جان ها و بچه هایشان سلام برسانید و به تمام دایی ها سلام برسانید و خوبی های آنها را سپاسگزاری میکنم و به دایی مرتضی بگویید زیاد دنبال تجملات نرود چون آخرش تمام این ثروت، صرف خریدن کفن و قطعه گوری میشود. امیدوارم که در تمام زندگی موفق باشید.
راستی این قسمت را وسط نوشتم که نگویند بعدا اضافه شده.
پدر مادر عزیز!
اگر از من بدی دیدید ببخشید، چون هر کار کنم نمیتوانم زحماتتان را قدردانی کنم، دعا کنید تا خداوند به من مقام رفیع شهادت را بدهد تا بتوانم با شفاعت ذره ای از زحماتتان را جبران کنم. دیگر عرضی ندارم.
خورشید ز چشم عاشقان می جوشد
دریا ز خون سرخ شان می جوشد
بستان بهار ، جامه خرم را
از سبزی راست قامتان می پوشد
کمیل یارمحمدی
۱۸ اسفند ۱۳۶۵
ولادت : ۱۴ آبان ۱۳۵۱
شهادت : ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۶
قطعه ۲۱ ردیف ۱ شماره ۱۲
سفارش كمیل: به دایی بگویید دنبال تجملات نرود!
به دایی مرتضی بگویید زیاد دنبال تجملات نرود چون آخرش تمام این ثروت، صرف خریدن كفن و قطعه گوری می شود. امیدوارم كه در تمام زندگی موفق باشید.
۱۳۹۹/۴/۲۲