به گزارش نما به نقل از روزنامه کیهان، آخرین نشست محفلی شماری از عناصر متواری در پراگ، به قوز بالای قوز برای محافل ضدانقلاب و اپوزیسیون پر ادعا بدل شده است؛ در این نشست شماری از عناصر سلطنتطلب، تجزیهطلب تروریست برخی مدعیان جمهوریخواهی حضور داشتند.
پایگاه اینترنتی خودنویس از قول یکی از عناصر ضدانقلاب مقیم لندن (پتکین ـ آ) نوشت: نشست استکهلم که تمام شد، شرکتکنندگان بر سر ما منت گذاردند که عجب کوهی کندهاند؛ یک عده سیاسی را در زیر یک سقف گرد آوردند تا با یکدیگر مثلاً گفتوگو کنند، فارغ از نتیجه حاصلی و لابد تصور میکردند که حافظهمان یاری نمیکند که همه این حرفها را از سال ۱۹۹۶ از کنفرانس اشتوتگارت گرفته تا کنفرانس لندن در سال ۲۰۰۶ بارها و بارها شنیدهایم و فوت آبیم، معلوم هم نیست که اگر معیار برگزیدن این شرکتکنندگان در این کنفرانسها چیزی جز آشنایی و رفاقت با یکدیگر نیست پس چرا گفتوگو کردن (شما بخوانید درد دل کردن) و سخنرانی کردن در زیر یک سقف برای جمعی دوست و آشنا و احیاناً قوم و خویش، باید تا به این اندازه مهم جلوه داده شود؟ و اگر هم فرضاً مهم باشد، دیگر چند بار؟
نویسنده میافزاید: کنفرانس استکهلم آمد و رفت تا به زبالهدان تاریخ کنفرانسها بپیوندد، بیآنکه کسی متوجه نتیجه ملموسی از حاصل آن شده باشد؛ کنفرانس استکهلم که تمام شد، کنفرانس بروکسل شروع شد؛ معلوممان نشد که چه چیزی در استکهلم باید مورد گفتوگو قرار میگرفت که نگرفت و میبایست بار دیگر در بروکسل نشست و درباره آن گفتوگو کرد؟ در بروکسل هم آمدند، نشستند، گفتند، برخاستند و رفتند. جمهوری اسلامی هم به کارش ادامه داد و کماکان ادامه میدهد.
این ضد انقلاب فراری با اشاره به راهپیمایی شکوهمند روز قدس امسال در کشورهای مختلف اروپایی مینویسد: راهپیمایی موسوم به راهپیمایی قدس مثل همیشه در شهرهای اروپا برگزار شد و مردم ایران بر صفحه تلویزیونهای خود دیدند که جمهوری اسلامی مثل همیشه در شهرهای اروپا رجزخوانی و یکهسواری میکند و از اپوزیسیون هم جز در فضای مجازی خبری نیست.
«پتکین ـ الف» در ادامه این تحلیل نوشت: انصافاً فکر نمیکردم که این تورهای توریستی اپوزیسیون دور اروپا با این همه مخارج و هزینه و بدون هیچ نتیجهای باز هم ادامه پیدا کنند و این بار شرکتکنندگان برای گردش روی شهر پراگ آوار شوند؛ همانطور که بارها گفتهام و نوشتهام نتایج این کنفرانسها از ابتدا روشن است که بینتیجه خواهند بود، چرا که شرکتکنندگان در این کنفرانسها هیچ مشروعیتی ندارند.
همکار «خودنویس» در ادامه خاطرنشان کرد: واقعاً این همه هزینه برای ارائه چند مقاله و ایراد چند سخنرانی؟ هزینه این نشستها که توسط گروههای دیگر در شهرهایی به جز بروکسل و استکهلم و پراگ هم انجام شده و شامل مخارج سفر، خورد و خوراک، اجاره سالن، هزینه اقامت و... باید از مرز نیم میلیون دلار عبور کرده باشد و نتیجه حاصله؟ یک صفر بزرگ! و سؤال اساسی این است که آیا هیچ کار دیگری با این همه پول نمیشد انجام داد؟ پس بیخود نیست که مردم جذب این اپوزیسیون ساخته شده از سوی رسانههای سیاسی نشدهاند.
پایگاه اینترنتی اخبار روز هم در تحلیل مشابهی خاطرنشان کرد: دو ماه پیش وقتی همایش پنجم اتحاد جمهوریخواهان ایران به پایان رسید، گروهی از شرکتکنندگان در کنفرانس «پراگ»، مصوبات سیاسی آن همایش را مورد انتقاد و حتی تمسخر قرار میدادند و این همایش را به سازشکاری با حکومت اسلامی متهم نمودند؛ اکنون کنفرانس پراگ «بیانیه پایانی»ای منتشر کرده است که از ادعاهای نخستین این جریان بسیار فاصله دارد، نشانهای از «قاطعیت» در آن نیست و در مبارزه با جمهوری اسلامی نقطه قوتی محسوب نمیشود.
بهترین مسیری که این اتحاد میتواند طی کند، این است که جایگاه واقعی خود را بشناسد و بکوشد در همان جایگاه قرار گیرد و از باد کردن بیهوده خود و ادعاهایی که خواه ناخواه دیگر بخشهای اپوزیسیون را به واکنش وامیدارد و نتیجه نهاییاش سرخوردگی در درون خود این جریان است، دست بردارد.
پایگاه اینترنتی بالاترین نیز در تحلیلی، برگزارکنندگان محفل پراگ را «افراد فرصتطلب» خواند و نوشت: آنها آب سردی بودند بر پیشانی همه کسانی که هنوز اندک امیدی به اپوزیسیون دارند.
* اسرائیل منزویتر میشود
آمریکا رسماً کنفرانس خلع سلاح اتمی در خاورمیانه را به خاطر نگرانی از گسترش فشارها بر رژیم صهیونیستی لغو کرد.
ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، در بیانیهای گفت: اختلافنظر عمیقی در منطقه در رابطه با کنترل تسلیحات و نحوه برقراری امنیت وجود دارد؛ ایالات متحده از کنفرانسی که در آن یک کشور [رژیم نامشروع اسرائیل] مجبور به انزوا شود، حمایت نخواهد کرد.
این کنفرانس قرار بود ماه آینده میلادی (دسامبر) در هلسینکی فنلاند برگزار شود اما سخنگوی وزارت خارجه آمریکا با پیشبینی انزوای بیشتر رژیم اسرائیل میگوید: ما از کنفرانسی که در آن یک کشور تحت فشار قرار گیرد یا با انزوا مواجه شود حمایت نمیکنیم؛ «آمریکا به عنوان یکی از حامیان این کنفرانس با تأسف اعلام میکند که این کنفرانس به علت اوضاع کنونی خاورمیانه و این مسئله که کشورهای منطقه هنوز به توافقی در زمینه شروط قابل قبول برای برگزاری یک کنفرانس دست نیافتهاند، نمیتواند برگزار شود.»
وی افزود: «آمریکا اعتقاد دارد یک شکاف مفهومی عمیق در رویکردها در قبال امنیت منطقهای و راهکارهای کنترل تسلیحاتی در منطقه وجود دارد.»
نولند خاطرنشان کرد: «تنها از طریق تعامل مستقیم و توافق میان کشورهای منطقه میتوان بر این اختلافها فائق آمد؛ کشورهای خارجی نمیتوانند روندی را بر منطقه تحمیل و یا پیامدی را به کشورهای منطقه دیکته کنند.»
تصمیم به برپایی اجلاس هلسینکی در کنفرانس ماه مه سال ۲۰۱۰ برای بازبینی قرارداد منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) از سوی نمایندگان ۱۸۹ کشور اتخاذ شد؛ این کشورها خواستار پیاده کردن بیانیه سازمان ملل متحد درباره تبدیل خاورمیانه به منطقه بدون سلاح هستهای که در سال ۱۹۷۴ به تصویب رسیده است، شدند.
رژیم اسرائیل تاکنون از امضای معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای خودداری کرده است؛ از این رو، کشورهای خاورمیانه یکی از شرایط تبدیل این منطقه به محدودهای عاری از سلاحهای هستهای را، پیوستن اسرائیل به این معاهده میدانند؛ این کشورها، همچنین خواستار آنند که نمایندگان آژانس بین المللی انرژی از تأسیسات اتمی اسرائیل بازدید کنند و برنامه هستهای این کشور زیر نظارت نمایندگان آژانس به اجرا درآید؛ بر اساس گزارشهای غیررسمی، اسرائیل حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ کلاهک اتمی دراختیار دارد.
اظهارات سخنگوی وزارت خارجه آمریکا از چند جهت حائز اهمیت است. نخست آنکه با بیانی صریح، به انزوای روزافزون رژیم صهیونیستی اعتراف میکند و در عین حال بار دیگر بر ایستادن دولت آمریکا در کنار این رژیم جعلی و در مقابل کشورهای مسلمان خاورمیانه تأکید میورزد. ثانیاً بار دیگر فریبکاری و مواضع متناقض کاخ سفید درباره فعالیتهای اتمی را نشان میدهد چرا که آمریکا از یک سو بر خلاف معاهده انپیتی، عملاً از تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی حمایت میکند اما در مقابل با استفاده صلحآمیز کشورهایی نظیر ایران از فناوری اتمی ایران در چارچوب معاهده انپیتی مخالفت مینماید؛ نکته سوم اعتراف آمریکا به فقدان مشروعیت مطلق برای رژیم صهیونیستی است در حالی که تلاش ۶۴ ساله آمریکا و دیگر متحدان غربیاش برای رسمیت بخشیدن به این رژیم جعلی به جایی نرسیده و به همین دلیل نیز سیاستمداران آمریکایی میکوشند با پیوند زدن موضوع خلع سلاح اتمی در خاورمیانه با موضوع مذاکره برای به رسمیت شناختن اسرائیل، چارهای برای این معضل لاینحل پیدا کنند.
* دی سایت: کدام ایرانی دروغ غرب درباره تحریم را باور میکند؟
«توقع غرب از تحریمها اشتباه است؛ آمریکا و انگلیس شهرت بدی در ایران دارند»؛ روزنامه آلمانی دیسایت با بیان این مطلب تصریح کرد که تحریمها نقطه قوت برای ایران است و نه نقطه ضعف برای این کشور؛ دیسایت در گزارشی نوشت: «تاکنون هر وقت پرسیدهایم چگونه میتوان حکومت ایران را در مناقشه هستهای وادار به کوتاه آمدن کرد، پاسخ داده شده که «با فشار هرچه بیشتر» اما باید گفت ایران با فشارها کوتاه نیامده است؛ جمهوری اسلامی سرسخت است و تحریمها نقطه ضعف حساب نمیشود.
این روزنامه تصریح کرد: غرب در سیاست تحریم، بنا را بر این میگذارد که تنگنای شدید اقتصادی ایران، زمانی به اعتراض منجر خواهد شد که یا تغییر سیاست حکومت این کشور را به دنبال خواهد داشت یا حتی به سقوطش ختم میشود؛ این اما محتمل نیست زیرا برای این کار مردم ایران باید دریابند که وخامت روزافزون اوضاع به سیاست حکومت مربوط است یا به دیگر سخن «غرب زندگی را بر ما دشوار میسازد تا گریبان خود را از دست این حکومت رها کنیم!» اما کدام ایرانی چنین چیزی را باور خواهد کرد؟ کمتر کسی! زیرا اینگونه نیست که ـ حتی در بین مخالفان حکومت ـ غرب حسن شهرت داشته باشد چرا که کشورهای غربی بیش از حد در امور داخلی ایران دخالت کردهاند؛ سقوط دولت قانونی محمد مصدق در سال ۱۹۵۳ که به تحریک آمریکا و انگلیس انجام شد تنها معروفترین نمونه از موارد متعدد است.
این روزنامه اضافه کرد: به اعتبار این کارنامه تلخ غرب، آسان است که سیاست تحریم غرب را ادامه سیاست استعماری و امپریالیستی ارزیابی کرد؛ تحریمهای اقتصادی برای خواسته غرب سلاح کندی است.
دیسایت در عین حال خواستار استفاده از حربه حقوق بشر علیه ایران توسط غرب شده اما به این نکته مهم توجه نکرده که به تصریح و اعتراف این روزنامه، مردم ایران نسبت به رژیمهای زورگوی غربی بدگمان و متنفر هستند و نه صرفاً به حربههای آنها؛ در حوزه حقوق بشر نیز، رژیمهای غربی کارنامه سیاهی دارند و ادعای حمایت آنها از حقوق بشر مسموع نیست.
* دست دوستی وزیر خارجه ترکیه با رژیم کودککش اسرائیل
مقارن با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، برخی مقامات دولت ترکیه مشغول تنشزدایی پنهان با رژیم اشغالگر قدس بودهاند.
وزیر خارجه ترکیه که یکی از عوامل تشدید جنگ در سوریه (به نیابت از آمریکا و رژیم صهیونیستی) است، روز گذشته برخی اخبار منتشره در این باره را تأیید کرد و گفت: آنکارا و تلآویو از طریق کانالهای ارتباطی مشغول مذاکره برای از سرگیری روابط هستند.
روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی از اردیبهشت ماه سال ۲۰۱۰ به دنبال حمله نیروهای نظامی صهیونیست به کشتی امدادرسانی مرمره و کشته شدن ۹ تبعه مسلمان ترکیه به وخامت گرایید؛ با این حال به ویژه طی یک سال اخیر، برخی محافل حاکمیتی در ترکیه تبدیل به ابزار جنگ نیابتی آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه محور مقاومت ضدصهیونیستی در سوریه شدند.
در همین حال روزنامه صهیونیستی هاآرتص در گزارشی نوشت که در اوج نبرد نیروهای مقاومت فلسطینی با رژیم صهیونیستی در غزه، نماینده ویژه نخستوزیری اسرائیل با مدیرکل وزارت خارجه ترکیه دیدار داشته است؛ به نوشته این روزنامه، این دیدار و گفتوگوها هفته گذشته در شهر ژنو سوئیس در جریان بوده است؛ هاآرتص به نقل از دیپلماتهای اسرائیلی نوشته مأمور ویژه دفتر نخستوزیری در مذاکرات ژنو، «یوسی چخانوور» بوده که با «فریدون سینیراوغلو» مدیرکل وزارت خارجه ترکیه، ملاقات کرده است.
هاآرتص تأکید کرد دیدار دیپلماتهای دو کشور در روزهایی انجام شد که نخستوزیر ترکیه به طور لفظی اسرائیل را به خاطر بحران غزه محکوم میکرد و وزیر خارجه ترکیه نیز به غزه سفر کرده بود.
به گزارش تابناک، گزارش هاآرتص نشان میدهد که چرا نام ترکیه در بین کمککنندگان به فلسطینیها نبود و رهبران فلسطینی نظیر اسماعیل هنیه و خالد مشعل با وجود تشکر از ایران و مصر پس از پایان جنگ ۸ روزه، نامی از ترکیه به میان نیاوردند.
یادآور میشود چند سال پیش رجب طیب اردوغان ضمن حضور در نشست داوس، شیمون پرز را خطاب قرار داده بود و تصریح کرده بود که شما کودککش هستید.
بفرمایید با ۵۰۰ هزار دلار چه كردید؟
هزینه این نشستها شامل مخارج سفر، خورد و خوراك، اجاره سالن و هزینه اقامت باید از مرز نیم میلیون دلار عبور كرده باشد و نتیجه حاصله؟ یك صفر بزرگ!
۱۳۹۱/۹/۶