رضوانه باهری- دو کلیدواژه تغییر و اصلاح، مفاهیم متداول و عمدهای هستند که این روزها از سوی چهرهها و شخصیتهای سیاسی و حزبی اصلاحطلبی به گوش میخورد و میتوان به جرأت گفت کمتر گزینهای با توجه به شرایط تبآلود اصلاحطلبی در خصوص ضرورت یک طرح تازه برای نجات از گردونه فراموشی در سیاست سخن نگفته باشد.
نخستین زمزمهها
اولین حرف و حدیثهای اصلاحطلبانه بعد از انتخابات مجلس یازدهم و تعیین نتیجه آغاز شد، در میان این نقلها البته تأثیر نزاعهای سیاسی در شورای اصلاحطلبان نیز بیتأثیر نبود عباس عبدی روزنامهنگار و فعال سیاسی اصلاحات با نگاهی عمیق و البته یأسآلود به وضعیت جناح مطلوبش گفت: اصلاحطلبان نیازمند ایده و اراده هستند و باید جمعی را تعریف کند و بگویند اینها نماینده ما برای پیگیری ایدهها هستند و محکم هم پای آن بایستند نیازی هم به فرد نیست، خاتمی نمیتواند اصلاحات را رهبری کند.، سید حسن رسولی رئیس ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در مجلس یازدهم نیز به چالش رهبری کاریزماتیک(خاتمی) در میان اصلاحطلبان پرداخت.
1400 یک پای بحران محبوبیت و مقبولیت
تجربه انتخابات 98 و شکست سنگین که بیش از هرچیز در نتیجه ناکارآمدی مجلس و دولتی بود که با تکرار روی کار آمده بود شاید هادی غفاری عضو مجمع نیروهای خط امام و رهبری و از کسانی که سرمایه انسانی اصلاحات به حساب میآید در اینباره بهترین نقد ممکن را کرده باشد او دوم مردادماه طی گفتگوی مطبوعاتی نقد درون گفتمانی خود را روی صفحه اعتماد آنلاین میآورد و میگوید: عملکرد آنهایی که با حمایت جبهه اصلاحات به مجلس دهم رفتند به قدری بد بود که اصلاحطلبان نه تنها شانسشان برای پیروز شدن در انتخابات به پایینترین میزان ممکن رسیده است بلکه حتی دخالت مستقیم آقای خاتمی هم نمیتواند مردم را به شنیدن حرف آنان ترغیب کند، اصلاحطلبان در شرایطی به سر میبرند که هیچ شانسی برای برنده شدن در انتخابات 1400 ندارند.
محسن هاشمی رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اما نظر دیگری دارد نظری که البته در عمق آن نوعی پایان سیاسی برای یک جریان فاقد رهبری و بدنه اجتماعی را بازگو میکند و مؤید حرف غفاری است، او میگوید اگر اصلاحطلبان در انتخابات 1400 شرکت نکنند از صحنه سیاسی کشور حذف میشوند.
رسول منتجبنیا هم با بیان اینکه اصلاحطلبان هنوز به انتخابات ریاست جمهوری 1400 ورود نکردهاند به نوعی از نبود تصمیم واحد در این جناح خبر داد. افراد دیگر از قبیل صادق زیباکلام، نیز با این استدلال که اصلاحات باید به سمت مردم حرکت کند و نمیتواند در 1400 کاری کند به نوعی بازتابی از عملکرد ضعیف و عدم حضور این جریان در کنار مردم است، جریانی که تنها با موجسواری بر بدنه مطالبات موجب ایجاد وضع موجود است.