به گزارش نما به نقل از ماهنامه پویا:
مظهر سلطهطلبی
فرهنگ غرب مجموعهای از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است. مثل هر فرهنگ دیگری زیباییهایی هم دارد، اما فرهنگ غرب و اروپاییها یک عیبی دارد که فرهنگهای دیگر تا آنجایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارد و آن سلطهطلبی است.
دیدار جوانان با رهبر معظم انقلاب ۱۳/۱۱/۷۷
تجربه غرب؛ یک تجربه ناموفق
تجربه غرب، تجربه ناموفقى است. محصول تجربه غرب در نظامهاى اجتماعى، یکى فاشیسم است حکومت نازى یکى کمونیسم است حکومت بلوک شرق سابق-، یکى هم لیبرالیسم است -حاکمیت مطلقالعنان امروز دنیا، که مظهرش آمریکاست و نور چشمى و عزیزکردهاش هم اسرائیل است-. همه جنایتهایى که تقریباً در طول صدوپنجاه سال اخیر صورت گرفته - از آغاز روشنفکرىِ غربى در عرصه عمل - محصول تجربه غرب است؛ یک قلم آن، دو جنگ جهانى است که میلیونها کشته بر ملتها تحمیل کرد؛ بدون اینکه خودشان بخواهند. گروههاى سیاسى در اروپا، در فرانسه و در سایر کشورها چقدر تلاش کردند که از جنگ جهانى اول پیشگیرى کنند - با مقالات آتشین، با نطقهاى مهیج، با اجتماعات گوناگون - اما نشد که نشد.
نمونه دیگرش را بعد از گذشت تقریباً نود سال از وقوع جنگ جهانى اول، در تهاجم آمریکا به عراق ملاحظه کردید. یک نمونه دیگر از ناکامىهاى تجربه غربى در اداره بشر و تأمین خوشبختى انسان، مسأله استعمار است. آفریقا قاره اى است که هم استعداد انسانى در آنجا هست، هم استعداد عجیب طبیعى. اروپایىها به آنجا رفتند و با کشتار و قتل و غارت، از بىخبرى مردم استفاده کردند و حتّى مجسمههاى خودشان را به عنوان آزادکننده این کشورها در آنجاها نصب کردند؛
یک نمونهاش کشور زیمبابوه بود. من وقتى به آنجا رفتم، دیدم مجسمه اى را در وسط جنگلى - که از تماشاگاههاى معروف زیمبابوه است - نصب کردهاند. گفتم این کیست؟ گفتند مجسمهى سردار انگلیسى است که اولبار زیمبابوه را فتح کرد و به انگلیسىها داد! اسم او «رودِز» یا «رودْز» بود، که کشور زیمبابوه سالهاى متمادى به نام او «رودزیا» نامیده مىشد! شماها یادتان نیست؛ قبل از انقلاب، زمان جوانى ما، اسم کشور زیمبابوه به رودزیا تغییر داده شد.
آمدند کشور را گرفتند، روى منابع دست گذاشتند، انسانها را تحقیر کردند، برده گرفتند و دهها بلا بر سر مردم آوردند؛ آخر هم اسم خودشان را روى آن کشور گذاشتند؛ یعنى این کشور متعلق به ماست! هند یک نمونه دیگر آن است. اگر کتاب «نهضت آزادى هند» را - که حدود سىوپنج سال پیش بنده آن را ترجمه کردم - ببینید، نشان مىدهد که در شبهقاره هند چه شده است.
یک نمونه دیگر، فاشیسم است. ممکن است کورههاى آدمسوزى اى که یهودىها ادعا مىکنند، دروغ باشد؛ اما جنایات هیتلر دروغ نیست. فاشیسم یک نمونه از تجربه غربى است. کمونیسم و اردوگاههاى کار اجبارى و به سیبرى فرستادن و بقیه چیزها از همین قبیل است. لیبرالیسم را هم امروز شما دارید مشاهده مىکنید؛ زندان ابوغریب و زندان گوانتانامو و زندانهاى دیگر. من در گزارشى خواندم که آمریکایىها دهها زندان شبیه ابوغریب و گوانتانامو در سرتاسر دنیا دارند؛ اما هیچکس از آنها خبر ندارد و اجازه افشاء نمىدهند.درافغانستان آمریکایىها زندان دارند و خدا مىداند در بسیارى جاهاى دیگر هم دارند. استعمار نوینى که دهها سال بر کشورها حاکم بود و استعمار فرانوینى که امروز حاکم است و طرحهاى بلندپروازانه و جاهطلبانه و ظالمانه اى که نسبت به کشورها دارند، نمونههایى از این جنایتهاست.
یک نمونه دیگر از محصول تجربه غربى، ساخت بمبهاى اتمى و شیمیایى است. تجربه غربى، تجربه ناموفقى بود؛ هم براى بشریت ناموفق بود، هم براى مردم خودشان. تصور نشود که اروپا و آمریکا براى کشورهاى دیگر بدبختى آوردند، اما مردم خودشان را خوشبخت کردند؛ اینطور نیست. البته آنها دنیا را به انسانهاى درجه یک و درجه دو تقسیم مىکنند. آنها معتقدند که انسانِ به قول خودشان سفید - یعنى انسان اروپایى - انسان درجه یک است و انسانهاى دیگر، درجه دو هستند. اگر به نفع انسان درجه یک، هرگونه جفایى به انسان درجه دو شود، از نظر منطق تمدن غربى و فرهنگ حاکم بر تجربه غربى ایرادى ندارد! اما اینها حتّى براى مردم خودشان هم مفید نبودند.
امروز در آمریکا و کشورهاى غربى علم و ثروت و قدرت نظامى و همه چیز وجود دارد، جز خوشبختى. در آنجا خوشبختى نیست؛ خانواده نابود شده است؛ آمار جنایت و قتل و انواع و اقسام فسادها حیرانکننده است؛ احساس امنیت نیست؛ احساس آرامش نیست؛ لذا اغلب جریانهاى پوچگرایى از اروپا برخاستهاند. زمان جوانى ما هیپىها بودند؛ الان هم انواع و اقسامى از اینها هستند که شماها اسم هاشان را شنیدهاید یا خواندهاید یا در تلویزیون فیلم هایشان را دیدهاید. در تجربه غربى، عدالت اجتماعى و حتّى دمکراسىِ واقعى نیست.
در آنجا رسانهها آزاد است؛ اما رسانهها متعلق به چه کسانى است؟ رسانهها متعلق به سرمایهداران بزرگ است. در آمریکا، معناى آزادى رسانهها، آزادىِ سخن گفتنِ بزرگ سرمایهداران است. عمدهترین مطبوعات، متعلق به آنهاست. مهمترین چاپخانهها و ناشران کتاب متعلق به سرمایهداران است.یکى از مسئولان کنونى درباره تسخیر لانهجاسوسى کتابى به زبان انگلیسى نوشته بود.
این مسئول محترم خودش به من مىگفت: به هر ناشرى در آمریکا مراجعه کردیم، حاضر نشدند این کتاب را چاپ کنند؛ چون ناشران عمده، وابسته به دستگاههاى سرمایهدارىاند؛ بنابراین مجبور شدیم به کانادا برویم. در آنجا با زحمت توانستیم یک ناشر پیدا کنیم که این کتاب را چاپ کند. ایشان مىگفت آن ناشر بعداً با من تماس گرفت و گفت از وقتى من تعهد کردهام این کتاب را چاپ کنم و آنها این را فهمیدهاند، به من تلفنهاى تهدیدآمیز مىشود و جان من را تهدید مىکنند! آزادى واقعىِ بیان و آزادى انتخاب هم به معنایى که آنها شعارش را مىدهند، در آنجا نیست.
در آنجا [مردم غرب] شب و روز باید کار کنند و خانوادهها از دیدار خانوادگىِ مهربانانه و سرشار از عاطفه محروم باشند. در مطبوعات آمریکا نوشته بودند که اغلب خانوادههاى آمریکایى چون نمىتوانند یکدیگر را در خانه ببینند، ناچارند سر ساعتى با هم در بیرون از خانه قرار بگذارند و مثلاً یک استکان چاى بخورند! بعد هم خانم یا آقا مرتب به ساعت خود نگاه مىکند تا وقت شغل دومش نگذرد! خانواده به این شکل درآمده؛ این خوشبختى است؟! این تجربه، تجربه اى نیست که کسى از آن تقلید کند. خطاست که ما راه طى شده به منزل نرسیده غرب را دنبال کنیم.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دانشجویان و اساتید دانشگاه های استان کرمان ۱۹/۰۲/۱۳۸۴
شاگردان گستاخ و کسب علم از مسلمانان
غربی ها علم را از ما یاد گرفتند. شما به کتاب پیر روسو - «تاریخ علوم» - نگاه کنید؛ آن جا می گوید: چهار پنج قرن قبل تاجری در یکی از کشورهای اروپایی به استادی مراجعه می کند و می گوید می خواهم فرزندم درس بخواند؛ او را به کدام مدرسه بفرستم؟ استاد در جواب می گوید اگر به همین چهار عمل اصلی - جمع و ضرب و تفریق و تقسیم - قانع هستی، می توانی او را به هر کدام از مدارس کشور ما یا دیگر کشورهای اروپایی بفرستی؛ امّا اگر بالاتر از آن را لازم داری، باید او را به کشور اندلس یا به مناطق مسلمان نشین بفرستی. این را پیر روسو می نویسد؛ این حرف من نیست.
جنگهای صلیبی به آنها کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان آنها به این مناطق، کمک کرد تا از ما بیاموزند. هجرت دانشمندان ما به مناطق آنها و منتقل شدن کتابهای ما به آنها، کمک کرد تا از ما بیاموزند. یک روز آنها از ما یاد گرفتند و شاگرد ما بودند، بعد شدند استاد ما؛ الان هم ما از آنها یاد می گیریم و شاگرد آنها می شویم و بعد می شویم استاد آنها. امروز اگر برتری علمی با غربی هاست، در آینده نه چندان دوری، با همت و اراده شما می توان کاری کرد که فردا آنها از شما یاد بگیرند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاه های استان همدان ۱۷/۰۴/۱۳۸۳
سگ وحشی پاپیونزده
آمریکا کشوری است دارای ثروت و قدرت افسانهای نظامی و تحرک سیاسی فوق العاده؛ اما اوج دوری از انسانیت و معنویت و اخلاق و فضیلت را هم شما در همین جامعه آمریکایی می بینید. گناه در همه جوامع بشری هست؛ اما گناهی که عرف و قانون بشود و برای آن سرمایه گذاری و از آن دفاع شود، انحرافی بی نظیر است. امروز این انحراف، در جامعه آمریکایی به عنوان پیشرفته ترین جامعه علمی، صنعتی، مالی، اقتصادی و سیاسی به روشنی و وضوح مشاهده می شود.
شما می بینید یک مرد یا یک زن، با ظاهر آراسته و با شکل کاملاً مطلوب، که اگر کسی این مرد را در خیابان یا این زن را در یک فروشگاه ببیند، هیچ گونه احساس بدبینی نسبت به روش اخلاقی آنها ندارد؛ اما همین مرد و همین زن در زندان ابوغریب بغداد به یک گرگ درنده تبدیل می شوند. زیر این ظاهر انسانی تمیز، مرتب، ادکلن زده و و کراوات و پاپیون بسته، یک سگ وحشی خوابیده است. عکسهایی که از زندان ابوغریب منتشر شد، خواب رفته ترین لایه های اجتماعی جوامع غربی را هم تکان داد و بیدار کرد.
شکنجه گر، یک زن - با احساسات لطیفی که یک زن باید داشته باشد - شکنجه شده، چندین مرد عراقی؛ جرم، مورد سوءظن قرار گرفتن؛ همین! و شکنجه، در حد اعلای شناعت؛ و جامعه ای که این جنایت را مرتکب شده است، یک جامعه پیشرفته علمی، صنعتی، مدنی، پُرادعا و مدعی رهبری بشریت! وقتی رگه هدایت معنوی و جریان متنفذ فرهنگی سالم در جامعه ای غایب بود، نتیجه این میشود.
این سرنوشت غرب بود که به این ورطه دچار شود. شما جوانها آن روز را خواهید دید که این دنیای متمدن غربی از نبود معنویت، دچار هلاکت و نابودی خواهد شد؛ از اوج توانایی ها و اقتداری که امروز از آن برخوردار است، به حضیض ذلت و ناتوانی خواهد افتاد. نتایج فعل و انفعالات تاریخی، سریع و زودرس نیست. روزی این نتایج دیده خواهد شد که دیگر علاج پذیر نیست؛ و آن روز برای تمدن غربی فراخواهد رسید؛ هشدارش را هم همین امروز خود روشن بینان غربی دارند می دهند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار طلاب و اساتید مدرسه علمیه آیت اللّه مجتهدی ۲۱/۰۳/۱۳۸۳
ستیز با معنویت؛اساس تمدن غربی
تمدن غربی بر پایه ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد؛ این خطای بزرگ کسانی بود که تمدن و حرکت علمی و صنعتی را در اروپا شروع کردند. به علم اهمیت دادند - این خوب بود - اما با معنویت به جنگ برخاستند؛ این بد و انحراف بود. لذا این تمدن مادی و دور از معنویت هرچه پیشرفت کند، انحرافش بیشتر می شود؛ هم خود آنها و هم همه بشریت را با میوه های زهرآگین خود تلخکام می کند؛ همچنان که تا امروز کرده است.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) ۱۴/۰۳/۱۳۸۳
نکات مثبت را فراموش نکنید
من به طور طبیعی از جمله آدمهای غربستیزم. چنانکه هیچ ویژگی غرب مرا مبهوت و مجذوب نمیکند. در عین حال ویژگیهای مثبت غرب را از روی محاسبه تأیید میکنم.
سخنان رهبر انقلاب در جمع اهالی هنر موسیقی ایران زمین، فروردین
تمدن غرب از دیدگاه مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب : آمریكا كشوری است دارای ثروت و قدرت افسانهای نظامی و تحرك سیاسی فوق العاده؛ اما اوج دوری از انسانیت و معنویت و اخلاق و فضیلت را هم شما در همین جامعه آمریكایی می بینید.
۱۳۹۱/۹/۷