نسخه چاپی

نگاهي به سريال «راستش را بگو» به كارگرداني محمدرضا آهنج

تلاش ناتمام در بازنمایی صداقت

عکس خبري - تلاش ناتمام در بازنمايي صداقت

نگاهی به سریال «راستش را بگو» به كارگردانی محمدرضا آهنج

مجموعه تلويزيوني «راستش را بگو» به كارگرداني محمدرضا آهنج، تجربه اي تازه در به تصوير كشيدن مفاهيم اخلاقي و ديني در قاب سيما محسوب مي شود. مضمون محوري اين سريال كه هر شب روي آنتن شبكه يك مي رود، تقبيح دروغ گويي و تجليل از راستي و صداقت است. با اين حال، اين سريال نيز مانند بسياري از تجربه ها و تلاش هايي از اين دست، دچار گسست ميان ساختار و محتوا شده است. يعني كارگردان سريال، پيام و گفتماني متعالي و عالي را دستمايه اثر خود قرار داده، اما نتوانسته ابزار و لوازم متناسب با حرف خود را به طور جامع و كمال يافته گرد هم آورد.



سريال «راستش را بگو» بر اساس يك ايده بديع و جديد شكل گرفته است؛ بازتوليد فرهنگ و ارزش هاي پهلواني و جوانمردي در جامعه اي نوين . طرح برآمده از اين ايده هم بسيار درخشان و تحسين برانگيز است؛ يك نسل سومي قصد دارد همچون قهرمانان افسانه اي اعصار گذشته راه و رسم فتوت را در پيش گيرد و با پليدي هاي درون و بيرون خود مبارزه كند. او در اين مسير به تعدادي از رزمندگان دوران جنگ تحميلي بر مي خورد. ايثارگراني كه هر يك در موقعيتي مشغول خدمت به جامعه هستند. آنها هم مانند جوان، نسبت به شرايط اخلاقي و فرهنگي پديد آمده در بخش هايي از اين اجتماع ناراحت هستند و حسرت دوران سپري شده گذشته را مي خورند. نكته قابل توجه اين بوده كه اين گروه در مقطعي از جنگ، با شهيد چمران همرزم بودند.



نمايش صحنه هايي از دفاع مقدس و به ويژه بازنمايي يك اسوه شجاعت و ازخودگذشتگي به نام شهيد مصطفي چمران در اين صحنه ها، جلوه اي ديدني و معنوي به اين كار بخشيده است. علاوه بر ارزش هاي بصري و هنري نهفته در اين تصاوير، ارجاع به دفاع مقدس و شخصيت هاي بزرگ ميدان نبرد هشت ساله، مفهوم مدنظر اين درام تلويزيوني را جلا داده است. اشارات داستان به آن دوران كه به وسيله تكنيك فلاش بك (بازگشت به عقب) شكل گرفته، اين مفهوم را پديد آورده كه پهلواني و جوانمردي، آرمان هايي صرفاً افسانه اي و مربوط به دوران كهن نيست، بلكه در همين زمانه و در دوره اي كه از آن به نام هشت سال دفاع مقدس ياد مي شود اوج پهلواني و جوانمردي ثبت شد. اما يكي از خصوصيات اخلاقي ناپسند كه برخاسته از نوع زندگي امروزي است، عادت به دروغ گويي است و از سويي، طي سال هاي اخير، هرچه ساختارها و امكانات مدرن و نوين در تهران گسترش پيدا كرد. انفعال در برابر اين وضعيت و تسليم شدن در برابر آن، و يا برخورد سطحي با مسائل، نه تنها به كاهش اين مشكلات كمك نمي كند كه سبب مي شود وجوه ضدارزشي بيش از پيش خود را بر ساكنان تهران تحميل كنند. مانور تصاوير سريال در فضاي مترو، استعاره اي است از نوعي نفوذ در زير پوست شهر و رسوخ در عمق اين متروپوليس براي مبارزه با رذائل و پلشتي ها. «راستش را بگو» با وجودي كه بر سياهي ها و زشتي هاي رايج در اين شهر متمركز شده، اما روحيه اميد و مقاومت را نيز به مخاطب خود القا مي كند و اين نويد را مي دهد كه اگر به رسم و رسوم فتوت و جوانمردي بازگرديم، مي توانيم آرمان ها و ارزش هاي اصيل و اصلي را زنده كنيم.



با اين حال، گرايش اخلاقي محتواي سريال «راستش را بگو» خام مانده و مقهور فرم و شاخصه هاي ظاهري و شكلي آن شده است. مشكلي كه بسياري از آثار سينمايي و تلويزيوني با رويكرد مذهبي و اخلاقي به آن مبتلا مي شوند.



براي شكل گرفتن محتواي اخلاقي و ديني در يك سريال تلويزيوني يا فيلم سينمايي بايد علاوه بر توجه به موضوع و داستان، عناصري چون شخصيت پردازي، پوشش و ظاهر، سبك زندگي و ساير جزئياتي كه فضاي يك درام را تشكيل مي دهند نيز متناسب با مقصود باشد. در غير اين صورت محتواي اثر ناپخته مي ماند و در تأثيرگذاري دچار تناقض مي شود.




۱۳۹۱/۹/۷

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...