به گزارش نما، «مسعود غفوری‌اصل» یکی از مدافعان استقلال در دهه ۷۰ محسوب می‌شود که روزهای خاطره‌انگیزی را با استقلال پشت سر گذاشت.
او زمانی که می‌خواست اولین بازی‌اش با استقلال را پشت سر بگذارد با حاشیه بزرگی همراه شد که خودش برایمان تعریف می‌کند: وقتی می‌خواستم به زمین بروم تیمسار ملاحی که در باشگاه پاس بود جلو آمد و می‌خواست مرا دستگیر کند.
متن این گفت و گو در زیر از حضورتان می‌گذرد.
فوتبال را از کجا شروع کردی؟
من فوتبال را به صورت جدی از جوانان دارایی شروع کردم، این تیم باعث شد تا پا به دنیای جدی فوتبال بگذارم و پا به دنیایی بگذارم که عاشقانه آن را دوست داشتم.
چه مربی‌ای شما را کشف کرد؟
اردشیر خان لارودی، او علاوه بر اینکه یک نویسنده توانا و چیره دست بود مربی بزرگی محسوب می‌شد و در استعدادیابی تبحر ویژه‌ای داشت. در ابتدا مهاجم بودم اما وی تشخیص داد که در پست دفاع می‌توانم بازیکن بهتری باشم و برای همین مرا به این منطقه فرستاد.
چطور شد پیراهن استقلال را بر تن کنید؟
پیش از اینکه بازیکن استقلال شوم هوادار این تیم بودم، شاید باور نکنید اما به همراه عمویم همه دیدارهای استقلال را می‌رفتم و این تیم را تشویق می‌کردم. استقلال می‌برد خوشحال می‌شدم و اگر می‌باخت تا یک هفته ناراحت بودم و حوصله هیچکس و هیچ چیزی را نداشتم. در دارایی با استقلال بازی داشتیم که مورد توجه آبی‌پوشان قرار گرفتم.
این اتفاق چگونه رخ داد؟
با استقلال در لیگ بازی داشتیم، در دارایی حمید بابازاده، مهدی فنونی‌زاده و صمد مرفاوی حضور داشتند. در این مسابقه خیلی خوب بازی کردیم و سه بر صفر برنده شدیم. من زننده یکی از گل‌های دارایی بودم و عملکردم این قدر خوب بود که استقلالی‌ها به سراغم آمدند.
در مصاحبه‌ای گفتید حضورم در استقلال با اتفاقات و حاشیه‌های زیادی همراه بود؟
فصل که به پایان رسید حمید بابازاده و صمد مرفاوی پیراهن استقلال را پوشیدند و با توجه به اینکه من سرباز بودم راهی پاس شدم.
حضور در پاس برایتان با اتفاقات خوبی همراه نبود؟
متاسفانه همین طور است، یک سال بازیکن پاس بودم و فیروز کریمی به من بازی نمی‌داد.
چرا؟
نمی‌دانم اما او حاضر بود مهاجم را در خط دفاعی قرار دهد اما از من استفاده نکند. دلیل این اتفاق را متوجه نشدم اما فیروز کریمی خیلی اذیتم کرد. بازیکنی که ملی‌پوش بود حقش نیمکت نشینی نبود.
بعد به استقلال آمدید؟
همان طور که گفتم از زمان حضور در دارایی استقلالی‌ها به دنبال من بودند، وقتی فصل بسیار بدم با پاس به پایان رسید با مدیران این تیم حرف زدم. به ملاقات اکبر اولیایی رفتم و او می‌خواست هر طور شده مرا جذب کند.
مگر سرباز نبودید؟
اولیایی خیلی تلاش کرد تا مجوز حضور بازیکنانی که مشمول و سرباز هستند را از مسوولان دریافت کند. در آن روزها بازیکنان سرباز فقط می‌توانستند در تیم‌های نظامی بازی کنند که در رده‌های پایین‌تر حضور داشتند. او در این جلسه به من گفت تو اگر صبور باشی و آستانه تحملت زیاد باشد می‌توانی در این راه قدم برداری و در تیم غیر نظامی بازی کنی. من خیلی اذیت شدم و روزهای پر استرسی را پشت سر گذاشتم. در تمرینات استقلال حاضر می‌شدم اما دنبال این بودند تا مرا به تیم نظامی ببرند.
به مشکل هم خوردی؟
چند باری دژبان به درب خانه‌مان آمد و در محل تمرینات استقلال حاضر می‌شدند تا مرا ببرند اما هر بار به نوعی این مشکل حل می‌شد.
اولین بازی‌ات با استقلال چه زمانی بود؟
با آرارات بازی داشتیم، استقلال یک بر صفر جلو بود که به من گفتند داخل زمین برو. وقتی می‌خواستم به زمین بروم تیمسار ملاحی که در باشگاه پاس بود جلو آمد و می‌خواست مرا دستگیر کند. او می‌گفت سرباز فراری هستم.
دستگیر کنند، وسط بازی؟
بله، داریوش مصطفوی که ریاست فدراسیون فوتبال را بر عهده داشت در ورزشگاه بود و از جایگاه ویژه به پایین آمد و با ملاحی صحبت کرد تا این اتفاق رخ ندهد. کنار زمین اینقدر شلوغ شده بود که همه بازی را رها کرده و به این موضوع نگاه می‌کردند. در نهایت با رایزنی‌هایی که انجام شد با مکافات وارد زمین شدم تا چنین خاطره‌ای از اولین حضورم در استقلال شکل بگیرد.
از حضور در استقلال راضی بودی؟
بسیار زیاد. همواره استقلال را دوست داشتم و از حضور در این تیم راضی هستم. هنوز هم عاشقانه استقلال را دوست دارم.
بهترین خاطره‌ات با استقلال؟
قهرمانی در آسیا، افتخار بزرگی بود که فراموش نشدنی است.
چرا از استقلال رفتید؟
من دوست نداشتم از استقلال بروم اما متاسفانه شرایط به گونه‌ای رقم خورد که بر خلاف میل باطنی‌ام از این تیم رفتم.
دوباره به استقلال برگشتی اما نماندی؟
زمان سکوموروخوف به استقلال آمدم و در تمرینات این تیم حاضر شدم اما به یکباره برخی‌ها کاری کردند که در این تیم نمانم و بروم.
نظرتان درباره پورحیدی چیست؟
مرد بزرگ که استقلال را از همه چیز بیشتر دوست داشت.
استقلال در این فصل به مقام دوم رسید، نظرتان چیست؟
استقلال با فراز و نشیب‌های زیادی همراه بود، حاشیه‌هایی شکل گرفت که اجازه نداد این تیم به موفقیت برسد اما در نهایت با فرهاد مجیدی به مقام نایب قهرمانی رسید. استقلال باید برای فصل بعد به آمادگی کامل برسد. این تیم می‌تواند قهرمان شود البته اگر بستر و شرایط لازم را فراهم کند.
منبع: ایرنا
بازیكن اسبق استقلال: می‌خواستند به عنوان سرباز فراری دستگیرم كنند
پیشكسوت استقلال گفت: در دیدار با آرارات یك بر صفر پیش بودیم كه به من گفتند داخل زمین بروم؛ تیمسار ملاحی كه آن زمان در باشگاه پاس بود، جلو آمد و می‌خواست مرا دستگیر كند. او می‌گفت سرباز فراری هستم.
۱۳۹۹/۶/۵
