به گزارش نما به نقل از الف، 2 روز پس از اجرايي شدن توافقنامه آتشبس ميان اسرائيل و حماس به نيابت از مقاومت فلسطين و پس از آنكه هر دو طرف براي چهارمين بار وساطت سازمان اطلاعات مصر را براي آتشبس پذيرفتند خالد مشعل رئيس دفتر سياسي "حماس" در گفتوگوي ويژه با خبرگزاري آناتولي گفت: "مصر خود را براي ميزباني دور جديد مذاکرات آشتي ملي آماده ميکند تا اقدامات لازم براي پايان دادن به شکاف داخلي و ساماندهي اوضاع ملي را فراهم سازيم و مشکلات موجود و تنشهاي امنيتي را حل کرده و زمينه يکپارچهسازي دولت و تشکيلات خودگردان فلسطين و اصلاح ساختار سازمان آزاديبخش فلسطين "ساف" را فراهم کنيم تا طرفهاي فلسطيني مرجعيت رهبري يکپارچهاي در داخل و خارج داشته باشند و بر اساس برنامه سياسي يکپارچهاي که مبتني بر برگهاي برنده و در رأس آنها مقاومت باشد، حرکت کنند و به اصول ملي هم پايبند باشند."
تلفن به ابومازن و سؤالات
او همچنين صبح روز دوشنبه ششم آذرماه در گفتوگوي تلفني با ابومازن رئيس تشکيلات خودگردان گفت: "ضرورت تحقق آشتي ملي اصليترين اولويت ملي فلسطين است و بايد از فضاي مثبتي که پس از پيروزي اخير مقاومت و ملت فلسطين بر دشمن صهيونيستي در غزه ايجاد شده، به بهترين نحو ممکن بهره برد." بر اين اساس گزينههايي از متن بالا بدين شرح قابل استخراج است:
۱- طرح آشتي ملي گزينهاي است كه دوباره روي ميز مشترك حماس و تشكيلات خودگردان قرار گرفته است.
۲- اصلاح ساختار ساف به رهبري واحد با محوريت مقاومت.
۳- سازمان اطلاعات مصر اينك به عنوان يك عنصر جداييناپذير از مناسبات حماس با طرف سوم محسوب ميشود، خواه اسرائيل باشد يا تشكيلات خودگردان.
به نظر ميرسد اين ۳ گزينه تعيين كننده و مرتبط با هم محسوب ميشوند كه بايد به بررسي و تحليل آن پرداخت:
مرور آنچه خالد برايش شادماني كرد
آنچه خالد مشعل با اشتياق فراوان به عنوان دور جديد مذاكرات آشتي ملي با وساطت مصر از آن ياد ميكند، يك سال و ۷ماه پيش در قاهره تكرار شده بود. ۱۴آبانماه روزي بود كه مشعل و عباس در حضور داوود اوغلو وزير خارجه تركيه توافقنامه آشتي ملي را امضا كرده بودند و همان روز نيز اسماعيل هنيه اعلام كرد كه حاضر است از رياست دولت استعفا دهد تا دولت آشتي ملي به رياست ابومازن شكل بگيرد. ۲۹خرداد ۱۳۹۰ "محمود عباس" اعلام کرد: "برنامه دولت آينده همان برنامه من است و مذاكرات (با اسرائيل) نيز از وظايف سازمان آزاديبخش فلسطين (ساف) خواهد بود و توافق آشتي ملي فلسطينيان در پيشبرد روند صلح (با اسرائيل) سهيم بوده و دو بخش وطن فلسطين را متحد خواهد كرد. "
محورهايي با بوي سازش
۴ آذر ۱۳۹۰ "محمود عباس" و "خالد مشعل" دوباره در قاهره با يکديگر ديدار و به توافقي رسيدند كه بند ۱ آن عبارت بود از: "تاکيد بر فعاليت سياسي فلسطيني با هدف تشکيل کشور فلسطين در مرزهاي سال ۱۹۶۷ به پايتختي قدس شرقي و تکيه بر مقاومت مردمي به عنوان راه مبارزه عليه اقدامات اشغالگري اسرائيل." (به مفهوم توافق در به رسميت شناختن اسرائيل در مرزهاي ۱۹۶۷)
۷آذر ۱۳۹۰ نيز "محمود عباس" رئيس تشکيلات خودگردان فلسطين در حاشيه سفر به اتريش در جمع خبرنگاران ابراز اميدواري کرد که جنبش حماس با به رسميت شناختن اسرائيل موافقت کند. او ۳بهمن ۱۳۹۰ در گفتوگو با کانال "روسيا اليوم" گفت: "تنها گزينهاي که مطلقاً به آن فکر نميکنم، مبارزه مسلحانه است. من مبارزه مسلحانه را نميپذيرم." ۱۷بهمنماه نيز "عباس" و "مشعل" در دوحه در حضور شيخ "حمد بن خليفه آل ثاني" توافقنامه دوحه در خصوص سازوکارهاي اجرايي آشتي ملي فلسطين را امضا کردند.
بازداشتها
اين روند در حالي كه يكي از شروط ثابت حماس و تشكيلات خودگردان در اسناد امضا شده آشتي ملي در حضور سازمان اطلاعات مصر و قطر، توقف بازداشت اعضاي مقاومت از سوي ۱۱ دستگاه اطلاعاتي- امنيتي ابومازن بود با عدم تحقق اين شرط از سوي دولت خود گردان متوقف شد. ۲۵دي ۱۳۹۰، جنبش حماس در گزارش سالانه خود اعلام کرد: "دستگاههاي امنيتي وابسته به تشکيلات رامالله در سال گذشته ۸۰۵ عضو اين جنبش در کرانه باختري را بازداشت کردهاند. ۴۳۴ نفر از اين تعداد پس از توافقنامه آشتي بازداشت شدند که از اين ميان ۹۵ نفر پس از ديدار عباس با "خالد مشعل" رئيس دفتر سياسي حماس در ديماه ۱۳۹۰ و ۲۱ نفر نيز پس از آخرين ديدار اين دو نفر در تاريخ اسفند۱۳۹۰ به بازداشت دستگاههاي امنيتي عباس درآمده بودند.
حال بايد پرسيد چرا با وجود اين تجربه و نشانههايي كه تغيير نيافتهاند، حماس باز هم با حلاوت از در پيش بودن مذاكرات آشتي ملي فلسطيني با وساطت مصر خبر ميدهد و از آن به عنوان نقطه عطفي براي ايجاد رهبري واحد در مقاومت ياد ميكند؟ مسلماً حماس قرار نيست مقاومت را كنار بگذارد؛ حداقل اين اطمينان خاطري است كه تعداد موشك هاي شليك شده از سوي گردان هاي عز الدين قسام شاخه نظامي حماس در عمليات سنگ سجيل به ما مي دهد و خالد قدومي نماينده اين جنبش در تهران نيز دراين باره مي گويد: "فعاليت نظامي به هيچ وجه متوقف نشده است. يعني در واقع امکان توقف آن وجود ندارد. در مورد حماس بايد گفت که مقاومت مسلحانه با نام آن عجين است (جنبش مقاومت اسلامي). بنابراين با حذف عمليات نظامي از دستور کار حماس، اين سازمان عملاً ماهيت خود را از دست ميدهد. "
پاسخي تكميلي از جنبش جهاد اسلامي فلسطين
با اين مفروض تشكيلات خودگردان كه بعد از توافقات اسلو(۱۹۹۵) بودجه خود را از اسرائيل دريافت ميكند و در واقع موجوديت خود را از اسرائيل ميگيرد چگونه خواهد توانست به قول خالد مشعل به رهبري واحد مقاومت را به دست گيرد؟ ناصر ابوشريف نماينده جنبش جهاد اسلامي فلسطين دراين باره مي گويد: "اين دو گروه قصد دارند که با يکديگر به وحدت برسند اما بايد گفت که خط مشي متعارض آنان، در واقع يک مانع بزرگ براي وحدت است. "
مصر مضر
پس حماس از واسطه قرار دادن مصر به دنبال چه دستاوردي است؟ آيا سازمان اطلاعات مصر قرار است شق القمر كند؟ آيا دولت مرسي كه روابط ديپلماتيك خود با اسرائيل را در بالاترين سطح ممكن حفظ كرده قرار است ابومازن راضي كند كه به مقاومت مسلحانه بپيوندد؟يا اينكه برعكس! وحدت ادعايي قرار است به شكل معكوس و راضي كردن حماس براي تن دادن به سازش با اسرائيل صورت بپذيرد؟
ناصر ابوشريف پاسخ اين سوالات را اينگونه مي دهد: "اين روابط براي کل امت مضر است. سازمان اطلاعات مصر در دوره مبارك مأمور بود تا تکليف مسئله فلسطين را يکسره کند. اين در حالي است که سازمان اطلاعات مصر جديد نيز ماهيت خود را حفظ کرده است. ما از مصر انتظار داشتيم تا در نقش پشتيباني از ملت فلسطين عمل کند و نه يک واسطه براي برقراري آتشبس بين اسرائيل و گروههاي مقاومت. اين باعث تأسف شديد است که دستگاههاي حکومت مصر بعد از انقلاب تغيير چنداني نداشتهاند. در واقع بايد گفت که انقلاب مصر مثل انقلاب اسلامي در ايران نيست که نتيجه آن ايجاد تغييرات اساسي در عقيده و عمل بود. ما فقط شاهد يک سري تغييرات شکلي در حکومت بودهايم. "
اما فارغ از تجربه فرايند بي حاصل آشتي ملي كه دوباره حماس مشغول بزرگ نمايي نقش مصر درباره آن است، بسيار تعجب آور است كه حماس در يك بعد ديگر و آن هم مذاكرات غير مستقيم با اسرائيل به منظور آتش بس و كسب امتياز از اشغالگران سه تجربه شكست مذاكره با اسرائيل با وساطت سازمان اطلاعات مصر طي يك سال و نيم گذشته را به فراموشي سپرده و همچنان ضمن درشت نمايي نقش مصر به اين روند دل خوش دارد.
پاسخ به عمليات ايلات
براين اساس بازخواني كوتاه اين تجارب سودمند خواهد بود:
پس از عمليات ايلات از روز پنجشنبه ۲۷ مرداد۱۳۹۰ تا ۳۱ مرداد و پس از گذشت ۵ روز تبادل آتش گروههاي مقاومت و ارتش اسرائيل زماني بود كه حماس و اسرائيل با وساطت مصر آتش بس اعلام كردند.
ترور در تل الهوي
اما ۱۹اسفند ۱۳۹۰ و محله تل الهوي در غزه جايي بود كه اسرائيل دوباره پيمان شكست وجوخههاي ترور هوايي اسرائيل "زهير القيسي" معروف به "ابوابراهيم"دبيرکل کميتههاي مقاومت مردمي فلسطين را به شهادت رسانيد. براين اساس دوباره درهاي جهنم به روي اسرائيل گشوده شد و مقاومت طي ۴ روز ۲۰۰ موشك به اسرائيل شليك كرد. ۲۶اسفند۱۳۹۰ چرخه تكرار شد و دوباره آتشبس با ميانجيگري مصر حاصل شد و سوم فروردين ۱۳۹۱ حماس با صدور بيانيه اي از دست يابي به اين پيروزي ابراز شادماني كرد و در غزه پايكوب به راهانداخت.
پيش دستي يك لزوم براي اسرائيل نه انتخاب
اين شادماني كمي بيش از ۲ ماه دوام آورد و ۱۵خرداد۱۳۹۱جنگندههاي اسرائيل حمله به غزه را از سر گرفتند. تبادل آتش مقاومت با ارتش اسرائيل و عمليات جوخههاي ترور ۱۵ روز ادامه يافت و سرانجام نيمه شب ۴ تيرماه۱۳۹۱ باز هم چرخ تكرار شد و آتش بس بين اسرائيل و گروههاي فلسطيني با ميانجيگري مصر اين توافقنامه وارد مرحله اجرايي شد.
براساس اين بازخواني به نظر ميرسد زمان زيادي طول نخواهد كشيد تا تعهداتي كه اسرائيل براي اجراي آن به سازمان اطلاعات مصر امضاء داده از سوي اين رژيم بيمحل اعلام شود. پس اميد است وقتي دوباره معبر كرم ابوسالم مسدود و انتقال دارو و غذا به غزه قطع شد، ماهيگيران فلسطيني شهيد و اعضاي مقاومت در غزه به دست جوخههاي ترور هوايي سپرده شدند حماس دست از تعارفات خود با مصر برداشته وخود را اسير اين دور باطل نكند تا حداقل به شايعاتي كه در مورد شكاف شديد ميان رهبران سياسي و فرماندهان نظامي اين گروه درباره ادامه مقاومت مسلحانه به گوش مي رسد پايان يابد.
اشتباهتاریخی حماسبا ریشسفیدیمرسی
آنچه خالد مشعل با اشتیاق فراوان به عنوان دور جدید مذاكرات آشتی ملی با وساطت مصر از آن یاد میكند، یك سال و ۷ماه پیش در قاهره تكرار شده بود.
۱۳۹۱/۹/۱۰
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)