نسخه چاپی

علت نامگذاری قاتلان كربلا با نام مادران

عکس خبري -علت نامگذاري قاتلان کربلا با نام مادران

سید بن طاووس می‌گوید: درباره زندگی‌نامه كسانی كه بر بدن مطهر حضرت سید الشهدا(ع)اسب تاختند تحقیق كردم دیدم همه شان فرزندان زنان بدكاره هستند!

به گزارش نما، یک درس بزرگ کربلا در موضوع عفت که باید بسیار مطرح شود این است که روابط نامشروع بین دو جنس از اصلی‌ترین مقدمات فاجعه کربلا بود، وقتی پسر و دختر بدون حساب و کتاب با یکدیگر مرتبط باشند، از درون آن فاجعه‌ای بیرون می‌آید، نتیجه این روابط یله و افسارگسیخته این می‌شود که سر معصوم از قفا بریده می‌شود.


آیا تا حال فکر کرده‌اید که چرا اهل‌بیت، قاتلان کربلا را با نام مادرانشان صدا می‌کنند؟ تا بفهمانند که کشف حجاب و روابط نامشروع ،امر ساده و فاجعه ساده‌ای نیست، مقدمات بی‌عفتی را فراهم کردن، برابر با کشتن امام است. قاتلان کربلا تمامّا از زنا به عمل آمده بودند، مهم‌ترین مقدمه زنا هم شکستن حرمت‌ها است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «لا یقتل الانبیاء و اولاد الانبیاء الا اولاد الادعیاء»(1) انبیا و فرزندانشان فقط توسط زنازادگان کشته می‌شوند.

انسان‌های مختلفی ادعا می‌کردند که ابن‌زیاد فرزند آنهاست، می‌دانیم که قرآن و معصومین در بکارگیری کلمات مودبانه بسیار حساس هستند امّا در بعضی جاها تعابیر تندی به کار گرفته می‌شود

ادعیاء جمع دعیّ است دعیّ یعنی کسی که ادعاء می‌کند که او فرزند من است! یعنی پدر او مشخص نیست، کسی که پدرش نامعلوم است، پیامبر و پیامبرزاده را به قتل می‌رساند، به این خاطر است که امام حسین(ع) فرمودند: الا ان الدعیّ ابن الدعیّ. .. نام ابن‌زیاد را الدعیّ گذاشت؛ یعنی انسان‌های مختلفی ادعا می‌کردند که ابن‌زیاد فرزند آنهاست، می‌دانیم که قرآن و معصومین در بکارگیری کلمات مودبانه بسیار حساس هستند امّا در بعضی جاها تعابیر تندی به کار گرفته می‌شود مثل اینکه عالم بی‌عمل به الاغ و عالم ریاست‌طلب به سگ و فرقه دنیاطلب و پول‌پرست به «کلاب ممطوره؛ سگان باران دیده» تشبیه می‌شوند،ادبیات دینی باید بسیار فاخر باشد امّا خداوند گاهی این ادبیات را کنار گذاشته است ،عالمی‌که عامل نباشد، نامش را گوش دراز و عالمی‌را که ریاست‌طلب باشد اسمش را سگ گذاشته است: مَثل او مانند مَثل سگ‌هار است ،اگر به او حمله کنی زبانش را بیرون می‌آورد.(2)


چرا معصومین در حادثه کربلا بعضی از جانیان بزرگ را با نام مادر صدا کرده‌اند؟ تا امت در خواب نباشند و تاریخ قضاوت صحیح داشته باشد و همه بدانند که بی‌عفتی می‌تواند از جاهای بسیار خطرناک سر دربیاورد.در این مورد چند نمونه قابل توجه است.

الف- کلمه یابن الزرقاء را هم امام حسین(ع) و هم عبدالرحمن بن ابی بکر که برادر خوانده عایشه است برای مروان به کار برده‌اند، زمانی که مروان در مدینه والی بود، ولیعهد بودن یزید را مطرح کرد و از مردم بیعت خواست.عبدالرحمن بن ابی بکر که خود داعیه خلافت در سر داشت با او درگیر شد،در این حال خواهرش عایشه از پشت پرده به کمک او آمد و کلماتی بسیار تند در حق مروان به کار برد، از جمله اینکه از او با «ابن الزرقاء»(فرزند زن زاغ چشم) (3) یاد کرد. امام حسین(ع) نیز قبل ازترک مدینه به مروان می‌فرماید: یابن الزرقاء الداعیة الی نفسها بسوق ذی المجاز؛‌ای فرزند زن زاغ چشم، آن زنی که در بازار ذی المجاز مردم را به سمت خود دعوت می‌کرد!

مادر مروان به نام امیه در زمان جاهلیت بدکاره بود و عَلَم و پرچم داشت و با آن شناخته می‌شد و نامش نیزام حنبل زرقاء بود؛ یعنی زن بدکاره‌ای که زاغ‌چشم باشد.

ابن جوزی از اسمعی نقل می‌کند اینکه امام حسین(ع) درباره مروان این تعبیر را به کار برده است سری دارد،سپس وی از ابن اسحاق نقل می‌کند که مادر مروان به نام امیه در زمان جاهلیت بدکاره بود و عَلَم و پرچم داشت و با آن شناخته می‌شد و نامش نیزام حنبل زرقاء بود؛ یعنی زن بدکاره‌ای که زاغ‌چشم باشد. پدر مروان پیدا نشد و او را به حَکَم نسبت دادند و او شد مروان بن حَکَم، در حالی که حَکَم پدر او نیست ،همان‌گونه که امروزه در اروپا کودک پدر ندارد و وقتی بزرگ شد می‌گوید پدرم کیست؟

برای اینکه عقده‌ای بار نیاید پدر جعلی برای او دست و پا می‌کنند و در شناسنامه نام پدر جعلی را قید می‌کنند در اینجا نیز این کار را کردند این قضیه درباره عمرو عاص هم صادق است. عمرو را به عاص نسبت داده‌اند،در حالی که پدر عمرو مشخص نبود و نامش عمرو بن عاص شد.


ب- حضرت زینب وقتی ابن‌زیاد را صدا می‌کند، می‌فرماید: یابن مرجانه. مرجانه کنیز بود و اهل زنا، این شناسنامه مادر ابن‌زیاد است، وضع پدر او نیز بحرانی است، پدرش را زیاد ابن ابیه می‌نامند؛ یعنی زیادی که پسر پدرش است امّا پدرش کیست؟

حضرت زینب وقتی ابن‌زیاد را صدا می‌کند، می‌فرماید: یابن مرجانه. مرجانه کنیز بود و اهل زنا، این شناسنامه مادر ابن‌زیاد است، وضع پدر او نیز بحرانی است، پدرش را زیاد ابن ابیه می‌نامند؛ یعنی زیادی که پسر پدرش است امّا پدرش کیست؟
معلوم نیست ،از آنجا که مادرش با افراد زیادی مرتبط بود، نفهمیدند پدرش کیست. معاویه برای اینکه او را از این حقارت و افتضاح نجات دهد گفت: او پسر پدر من است! به همین جهت مجلس استلحاق درست کرد؛ یعنی مجلسی که در آن ابن‌زیاد به پدر معاویه ملحق می‌شود! معاویه گفت: پدر من زمانی با مادر او بوده است! بنابراین او برادر من است!

بعدها این را مانند شمشیری بالای سر او نگه داشته بود و هرگاه زیاد می‌خواست از فرمان معاویه سرپیچی کند می‌گفت: مجلس استلحاق را نفی می‌کنم تا بی‌آبرو شوی! ببینید فاجعه کربلا را چه کسانی درست کردند؟ تمامّا بی‌عفت‌ها و تمامّا کسانی که بی‌حیا بودند و به سمت روابط نامشروع رفته بودند،کسانی که حریم را نگه نداشته بودند. چرا در زیارت امام حسین(ع) می‌خوانیم اصلاب شامخة و ارحام مطهرة ؟(4)


ج- یزید نیز از این نوع روابط به‌وجود آمده بود،چون مادرش میسون دختر بجدل کلبی بود و با غلام پدرش مرتبط شد وبه یزید حامله گردید.
سید بن طاووس می‌گوید: درباره زندگی‌نامه کسانی که بر بدن مطهر حضرت سید الشهدا(ع)اسب تاختند تحقیق کردم دیدم همه شان فرزندان زنان بدکاره هستند!

پی نوشت‌ها
ــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج 27، ص 240.
2- اعراف / 176.
3- مناقب آل ابی‌طالب، ج 3، ص 184.
4- زیارت وارث.


آیت‌الله سید حسن عاملی

منبع: کیهان

۱۳۹۹/۶/۲۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...