نسخه چاپی

گفتگو با سوسن نیك‌ذات كه ۱۴ سال پیاپی برنده جایزه صلح بین‌الملل در حوزه كودكان شده است

عکس خبري - گفتگو با سوسن نيک‌ذات که ?? سال پياپي برنده جايزه صلح بين‌الملل در حوزه کودکان شده است

سوسن نیك‌ذات آن‌قدر سفر كرده كه شمار آن از دستش خارج است. او علاوه بر سفر‌های داخلی، به ۳۲ كشور خارجی حتی كشور‌های جنگ‌زده مانند سوریه هم رفته است. یعنی تقریبا همه قاره‌ها را به‌جز استرالیا از نزدیك دیده و در این مسافرت‌ها با مردم مختلف هم‌كلام شده است.

به گزارش نما ، سوسن نیک‌ذات آن‌قدر سفر کرده که شمار آن از دستش خارج است. او علاوه بر سفر‌های داخلی، به ۳۲ کشور خارجی حتی کشور‌های جنگ‌زده مانند سوریه هم رفته است. یعنی تقریبا همه قاره‌ها را به‌جز استرالیا از نزدیک دیده و در این مسافرت‌ها با مردم مختلف هم‌کلام شده است. سفر‌های او تفریحی نبوده‌اند. نیک‌ذات برای صلح سفر کرده است، برای آموزش فرهنگ صلح و برابری به کودکان. او در آستانه شصت‌سالگی، بنیان‌گذار نخستین موزه خصوصی، مشارکتی و بین‌المللی سیار و سفیر صلح کودک ایکوم ایران است. هم‌چنین ۱۴ سال است جایزه صلح بین‌الملل در حوزه کودکان را دریافت می‌کند. او می‌خواهد پرچم ایران را به تمام نقاط دنیا ببرد و جهان کودکان را با عروسک‌های قاشقی که پیام‌آور صلح هستند آشناتر کند.





اولین قدم با «کانون نقاشان کودک» شروع شد
او کارشناس ارشد مدیریت جهانگردی است و آن‌طور که می‌گوید، مفهوم صلح را از کودکی در دامن خانواده شناخته و درک کرده است. سال‌های سال با کوله‌باری از عروسک‌های قاشقی موزه، از طریق قطار، هواپیما و کشتی به سفر رفته، اما عشق به ترویج فرهنگ صلح و دوستی میان انسان‌ها به رنج سفر می‌چربیده است. گروهی که از آماده‌سازی و ساخت عروسک تا سفر و برگزاری کارگاه‌ها و نمایش‌های خلاق با او همکاری می‌کنند، اعضای خانواده و فامیل نیک‌ذات هستند و یک سالی می‌شود که با وام بانکی توانسته‌اند خودروی خریداری، و اقلام نمایشی موزه را از طریق یک کاروان متصل به آن جابه‌جا کنند.

خانواده سوسن اهل بوشهرند و او فرزند چهارم خانواده است. پدرش باید برای ادامه تحصیل به مشهد می‌آمد. خانواده را هم با خود همراه کرد و همگی در مشهد ماندگار شدند. آن زمان سوسن دوازده‌ساله بود. «به این دلیل که از شهری کوچک وارد شهری بزرگ شده بودیم، پدرم همان هفته اول که به مشهد آمدیم، همه‌مان را درگیر فعالیت‌های اجتماعی کرد. یعنی همه‌مان را در کلاس‌های ورزشی و کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان ثبت‌نام کرد. آن موقع هرکداممان رشته‌ای را انتخاب کردیم و من سراغ دنیای کودک آمدم.»

رفته‌رفته سوسن توانست در سنین جوانی «کانون نقاشان کودک» را که در واقع یک کلاس هنری و کتابخانه برای بچه‌ها بود به راه بیندازد. در ذهنش دائم گردشگری را با صلح گره می‌زد و دوست داشت هر کاری می‌کند رگه‌هایی از صلح هم در آن باشد. «سال ۸۰ ایده راه‌اندازی یک مهدکودک به ذهنم رسید که بچه‌ها در آن صلح با طبیعت را می‌آموختند. به این دلیل که این ایده در کشور سابقه نداشت، ممکن بود نگیرد. به همین دلیل، از همان ابتدا دغدغه درآمدزایی نداشتم. فقط آرزویم این بود که کار را درست انجام دهم. به خانواده‌ها می‌گفتم اگر از نتیجه این مهدکودک مطمئن نیستند، حتی ماه اول شهریه ندهند. خانه شخصی خودمان را مهدکودک کرده بودیم و در آن، فضایی را به باغ حیوانات و پرندگان اختصاص دادیم. کم‌کم مهدکودک آتش‌نشانی را هم به عنوان شغلی بشردوستانه راه انداختیم. همه بچه‌های مهدکودک آتش‌نشان افتخاری شده بودند و در مانور‌ها شرکت می‌کردیم. بعد از این کار هم ایده اولین پلیس‌یاران کوچک را شروع کردیم. خوشبختانه این مهدکودک نتیجه مثبتی داشت.»

به گفته نیک‌ذات، راه‌اندازی این مهدکودک به این دلیل که کار جدید و البته مثبتی بود نه‌تن‌ها از سوی والدین بچه‌ها استقبال شد بلکه مسئولان استانداری نیز از آن بازدید، و او را به ایجاد یک سازمان مردم‌نهاد تشویق کردند. ادامه می‌دهد: این سازمان را با عنوان مؤسسه فرهنگ‌سازان کودکان پارس راه‌اندازی کردیم. ابتدا زیر نظر استانداری خراسان رضوی بود و بعد فعالیتش ملی شد. اکنون نیز به عنوان مؤسسه بین‌المللی فرهنگ‌سازان کودکان پارس فعالیت می‌کنیم.


مردم داری را بیاموزید
نیک‌ذات به قولِ خودش صلح را از دامن خانواده یاد گرفته است. مادرش خانه‌دار و پدر رئیس مخابرات بود. «پدر، مادر و مربیانی که داشتیم ما را هدفمند تربیت کردند. شغل پدر طوری بود که هم‌زمان چند مسئولیت داشت و باید به مناطق مرزی و محروم نیز می‌رفت. با این حال، مادرم همان موقع دختران جوانی را که وضع اقتصادی‌شان خوب نبود به خانه می‌آورد تا پدر به آن‌ها خواندن و نوشتن یاد بدهد. حتی زمانی که آن‌ها می‌خواستند ازدواج کنند برای تأمین مایحتاج زندگی کمکشان می‌کردند. یعنی ما از همان کودکی بشردوستی را یاد گرفتیم. پدر و مادرم همیشه به ما می‌گفتند باید اقتصاد زندگی‌تان را مدیریت کنید تا درست جلو برود، اما اولویت، مردم‌داری است. می‌گفتند اینکه مردم شما را دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند ارزش است.»

اوقات فراغت و روز تعطیلی که در تقویم نمایان می‌شد، پدر و مادر بار و بندیل می‌بستند و با بچه‌ها به دل طبیعت می‌رفتند، زیرا می‌خواستند علاوه بر صلح با انسان، صلح با طبیعت را هم به آن‌ها یاد بدهند. همین بود که بچه‌ها گیاهان را می‌شناختند و با حیوانات دوست بودند.

حرف نیک‌ذات این است: کسی که با خودش در صلح باشد با خانواده، دوست و نژاد‌های مختلف نیز در صلح است: «سازمان مردم‌نهاد را که به راه انداختم، هدفم این بود که یک کار فرهنگی برای کودکان انجام دهم و بعد ایده یک موزه ثابت و سیار برای ترویج فرهنگ صلح در میان کودکان به ذهنم رسید. جرقه راه‌اندازی این موزه یکدفعه نبود، بلکه تفکر من از کودکی تا بزرگ‌سالی مانند یک توپ برفی قل خورده و بزرگ شده بود. به این فکر کردم که مهم‌ترین موضوعی که در دنیا درباره آن صحبت می‌شود و گاهی بر سر آن جدل صورت می‌گیرد همین صلح است. تحقیق کردم و مواردی مانند صلح با محیط زیست، صلح با میراث فرهنگی و ... را که به کودکان مرتبط بود از دل جوامع بیرون کشیدم.»

او ادامه می‌دهد: مادرم با قاشق عروسک درست می‌کرد. من و خواهر و برادرهایم از کودکی با همین عروسک‌ها بزرگ شدیم و همین برایم الگو شده بود. تصمیم گرفتم با همین قاشقک‌ها به بچه‌ها مفهوم صلح را آموزش دهم و موزه سیار عروسکی را از سال ۸۷ به راه انداختم.


عروسک‌های قاشقی نشانه صلح شدند
نیک‌ذات در دنیای این روز‌ها که عروسک شخصیت‌های انیمیشنی میان کودکان طرف‌دار دارد، کاری کرد که همین کودکان از عروسک‌هایی که با یک قاشق و چنگال ساده ساخته می‌شوند استقبال کنند. به گفته او، ویژگی عروسک قاشقی این است که ارزان و دسترس است. هم‌چنین تنوع شکل، رنگ و اندازه دارد. «قاشق را به عنوان شخصیت خانم‌ها و چنگال را به عنوان شخصیت مردان به بچه‌ها معرفی می‌کنیم و برابری نژاد‌ها را با قاشق‌های رنگی به بچه‌ها آموزش می‌دهیم، زیرا در همه دنیا قاشق و چنگال یک شکل است به‌جز چین و ژاپن که مدل قاشق‌هایشان فرق دارد و آن را با عنوان استثنا و نبودِ تبعیض با بچه‌ها در میان می‌گذاریم. با اندازه یکسان قاشق‌ها، به بچه‌ها یاد می‌دهیم هیچ‌کس برتر نیست و همه کودکان حقوق برابر دارند.»

نیک‌ذات می‌گوید: شورای بین‌المللی موزه‌ها از فرانسه از این موزه سیار بازدید کرد و در واقع، از طریق این شورا به عنوان سفیر صلح کودکان و نوجوان انتخاب شدم. در همه این سال‌ها، سفرهایم به صورت ریلی، پروازی و دریایی بود. موضوعات موزه سیار بنا به فصل و نیاز مخاطبان تغییر می‌کند، اما بیشتر محوریت بر میراث فرهنگی، میراث ملل و توسعه پایدار است. ضمن اینکه این قاشق‌های چوبی را ثبت میراث ناملموس کشور کرده‌ایم.

«سفر برای ترویج فرهنگ صلح میان کودکان» شعار نیک‌ذات و گروهش است که همگی اعضای خانواده‌اش هستند. به قول خودش، چشم‌اندازشان این است که به بیشتر کشور‌های دنیا سفر کنند و با مواد اولیه بسیار ساده به بچه‌ها صلح و دوستی را آموزش دهند.

او ادامه می‌دهد: شعار دیگرمان این است که «هیچ بچه‌ای نباید بدون اسبا‌ب‌بازی باشد.» قاشق و چنگال در هر خانه‌ای پیدا می‌شود. پدران و مادران می‌توانند برای بچه‌ها اسباب‌بازی درست کنند تا هیچ کودکی در دنیا حسرت یک عروسک را نداشته باشد. خودم به یاد دارم یک مرتبه در طبیعت بودیم و دخترم بهانه می‌گرفت. با همان چوب‌های اطراف و تکه‌ای از پارچه دم‌کنی قابلمه‌مان برایش عروسک درست کردم.


برای برقراری ارتباط، کف دستم نقاشی می‌کشیدم
سفر برای صلح همان‌قدر که شیرین است، سختی‌های زیادی دارد که شاید به چشم کمتر کسی بیاید. از جمله سفر‌هایی که برای ترویج فرهنگ صلح داشته است می‌توان به آمریکای جنوبی، مکزیک، اندونزی، مالزی، دبی، افغانستان، کشور‌های اروپای شرقی، رومانی، آفریقا، مراکش، نیجریه، ساحل‌عاج و غنا اشاره کرد. «تقریبا همه قاره‌ها را به‌جز استرالیا رفته‌ام. شاید خیلی‌ها بگویند: «خوب است، دائم در مسافرت هستی!»، اما در واقعیت، این موضوع سختی‌هایی هم دارد. بیش از ۱۰ سال است با موزه سیار به کشور‌های مختلف سفر می‌کنیم، اما نزدیک ۲ سال است خودرو را خریداری کرده‌ایم. جابه‌جایی وسایل، کار‌های گمرک، و پیاده کردن و چک شدن همه وسایل در فرودگاه‌ها خیلی سخت است. خودمان را برای به دوش کشیدن بارها، پیاده‌روی‌های طولانی و تأخیر و لغو شدن پرواز‌ها آماده کرده بودیم. جدا از آن، در کشور‌های دیگر زبانشان برای ما بیگانه بود و سخت بود تا منظورشان را متوجه شویم یا اینکه مترجم پیدا کنیم. حتی گاهی برای اینکه منظورم را به مردم برسانم کف دستم نقاشی می‌کردم و به آن‌ها نشان می‌دادم.»


در بعضی سفر‌ها اسکورت می‌شدم
نیک‌ذات علاوه بر سختی‌ها از مخاطرات احتمالی در سفر‌ها هم برایمان می‌گوید: در بعضی کشور‌ها به علت اینکه احتمال خطر وجود داشت، برای نمونه در بخش‌هایی از آفریقا و افغانستان که وقایع آن منطقه پیش‌بینی‌ناپذیر بود، ما را اسکورت می‌کردند. محافظ همراهمان بود یا از سفارت همراه داشتیم. جدا از این، باید خیلی حواسمان به صحبت، کار و برنامه‌هایمان بود، زیرا ممکن بود از چیزی حرف بزنیم که برای ما ارزش و برای آن‌ها ضدارزش بود و این موضوع تنش ایجاد می‌کرد. سعی می‌کردیم با کارمندان محلی ارتباط بگیریم تا صحبتی را که ممکن است حساسیت ایجاد کند به زبان نیاوریم. با همه این‌ها، لبخند مردم برایمان به اندازه یک دنیا می‌ارزید.

نیک‌ذات از مهربانی‌هایی که در طول سفر‌ها دیده و انجام داده است می‌گوید، مهربا‌نی‌هایی که از نظر او نشانه‌های صلح است. «من هم ملاحظات خاصی در سفر‌ها داشتم. مثلا گاهی باید شب را داخل خودرو صبح می‌کردم. به یاد دارم در کشور ترکیه، باید در کنار محل نمایشگاه و در داخل خودرو استراحت می‌کردم. یک پلیس جوان به سراغم آمد و پرسید علت اینکه در خودرو استراحت می‌کنم چیست. زبان یکدیگر را بلد نبودیم، اما بالأخره حرف یکدیگر را متوجه شدیم. من گفتم که باید در خودرو بمانم و او گفت که اینجا امن است و استراحت کنید. حدود یک ساعت بعد هم برای من شام آورد. در مقابل، ما هم در شرایطی که باران می‌بارید و امکان وقوع سیل بود، کارمان را قطع نکردیم و بچه‌ها را منتظر نگذاشتیم.»

علاوه بر این خاطرات شیرین، نیک‌ذات خاطرات تلخی هم در حین سفر‌ها به چشم دیده است که هنوز با یادآوری آن‌ها رنجیده‌خاطر می‌شود. «در یکی از سفرها، مادری فرزندش را بر اثر بیماری از دست داده بود و در آغوش من گریه می‌کرد. با اینکه اطرافیان با ایما و اشاره تذکر می‌دادند که ممکن است این مادر هم بیمار باشد، نمی‌توانستم شانه‌هایم را از او دریغ کنم. به نظرم در شرایط نامساعد یا فقر انسان‌ها، همدردی حداقلی‌ترین رفتار انسانی است که می‌توانیم انجام دهیم.»


نایب‌الزیاره ما باشید
نیک‌ذات از تجربه سفرهایش به کشور‌های مسلمان می‌گوید: سعی می‌کنم به هر سفری که می‌روم برای مردم آنجا سوغات ببرم، اما زمانی که به کشور‌های مسلمان می‌روم، نبات تبرک‌شده حرم مطهر رضوی را برایشان می‌برم و تقریبا همه افراد مسلمانی که متوجه می‌شوند اهل مشهد هستم، از من می‌خواهند در حرم نایب‌الزیاره آن‌ها باشم.


حمایت خانواده، پشتوانه صلح
«بیست‌ویک‌ساله بودم که ازدواج کردم و در همه این سال‌ها همسرم همراه و پشتیبان من بود. به یاد دارم که ۲ مرتبه باردار شدم، اما سفر‌ها را قطع نکردم و به این دلیل که تردد در روستا‌ها و بعضی مناطق سخت بود یا امکاناتی مانند آب، برق و ... نداشتند، بچه‌هایم سقط شدند، اما خدا به ما ۲ دختر داد و کمی که از آب و گل درآمدند، یعنی به حدود دوازده‌سالگی رسیدند، سفر‌ها را از سر گرفتم و در همه مدت سفرها، این همسرم بود که کار‌های خانه و رسیدگی به بچه‌ها را رتق و فتق می‌کرد.»

او هم‌چنین ۱۴ سال است که عنوان معلم صلح را از بنیاد صلح اسپانیا کسب کرده است، اما پس از چندین و چند سفر، نیک‌ذات به این نتیجه رسیده است که می‌تواند در قالب موزه، علاوه بر ترویج صلح، فرهنگ ملل را نیز آموزش دهد و مدتی است بخشی از عروسک‌ها را به موزه‌های کودک یا موزه‌های ملی دیگر کشور‌ها به نام عروسک‌های ملی ایران و آریا اهدا می‌کند، عروسک‌هایی که نماد ملی ایران هستند. از آن طرف نیز عروسک‌های اقوام ایرانی یا ملل دیگر را به موزه سیار خود راه داده است تا نمایی از فرهنگ‌های مختلف باشد.
او ادامه می‌دهد: البته برای تکمیل اطلاعات خودم، در کنار این سفر‌ها به فرانسه، دانمارک و کشور‌های دیگری هم که موزه داشتند می‌رفتم.


عروسک‌های قاشقی ثبت ملی شده‌اند
عروسک‌های قاشقی که عناصر اصلی موزه سیار هستند، ثبت ملی شده‌اند، اما نیک‌ذات هنوز مکانی برای راه‌اندازی موزه ثابت ندارد. او می‌گوید: اکنون همین موزه سیار را داریم، اما دوست داشتم موزه ثابت نیز داشته باشیم به این دلیل که به هر حال، در بعضی فصول، به دلیل بارندگی یا لغزندگی، امکان سفر نیست. اگر موزه ثابت داشته باشیم، موزه در شرایط مختلف تعطیل نمی‌شود. ادامه می‌دهد: سال گذشته به مناسبت هفته گردشگری به سمت ترکیه حرکت کردیم که بعد از برگشتمان، سوخت سهمیه‌بندی شده بود و به مشکل خوردیم. بعد از آن نیز کرونا باعث شد فعلا این فعالیت بشردوستانه متوقف شود. امیدواریم شرایط بهتر شود تا بتوانیم سفر‌ها را از سر بگیریم به‌ویژه سراغ روستا‌ها و مناطق محرومی برویم که امکانات کمتری دارند.


ناچارم درآمدزایی داشته باشم
«هزینه‌ها را از جیب خودم می‌دهم. فقط برای سفر‌های خارج از کشور، سفارت محل اقامت و پذیرایی را متقبل می‌شود. اکنون هزینه‌ها خیلی سنگین شده است. به همین دلیل، درخواست کردم سهمیه سوخت به من بدهند، زیرا درآمدی ندارم. ضمن اینکه باید اقساط وام خودرو را هم بپردازم و از این به بعد، ناچارم درآمدزایی داشته باشم. در شرایط فعلی، مدارس هم به روال عادی برنگشته است که بتوانیم در آن‌ها مراسمی اجرا کنیم و درآمد داشته باشیم. بعد از این، باید با اجرای مراسم در مدارس یا از طریق تولید و فروش عروسک‌های قاشقی درآمدزایی داشته باشیم.»

نیک‌ذات همیشه به برابری انسان‌ها معتقد بوده است. او می‌گوید: ما همه مخلوق پروردگار هستیم و این مرز‌ها را ما آدم‌ها کشیده‌ایم. هیچ‌وقت برایم مهم نبوده است که کجای دنیا زندگی می‌کنم. من علاقه‌مند هستم که با مردم جهان ارتباط برقرار کنم تا مفهوم واقعی صلح را با آن‌ها در میان بگذارم.


امیدوار به صلح جهانی‌
می‌پرسم: پس از سال‌ها فعالیت در حوزه صلح، به نظرتان می‌شود به صلح جهانی امیدوار بود؟ می‌گوید: صددرصد می‌توان امیدوار بود. اگر هر کسی با خودش عهد کند که انسان باشد، در همان لحظه، جهان سرشار از صلح است. انسان می‌تواند هر بدی‌ای را درون خودش رام کند. اگر هیچ‌وقت دیگران را مقصر ندانیم، حال خودمان بهتر می‌شود.
شهر آرا نیوز

۱۳۹۹/۷/۲۸

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...