به گزارش نما، امیر حاج رضایی از تحلیلگران فوتبال کشور گفتگویی انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
3 سرفصل اصلی برای مدیریت موفق
- مدیریت، سرمایه گذاری و برنامهریزی سه سرفصل اصلی بود که پیشتر برای مدیریت موفق تعیین میشد. این سه عنصر کاملاً به هم وابسته تعریف میشدند به گونهای که مثال زده میشد مدیریت توانمند بدون سرمایه و برنامه به جایی نمیرسد اما در عین حال تاکید بر این بود که «مدیریت» در هر شرایطی در اولویت قرار دارد.
فوتبال سیاسی است
- دیدگاه فیفا بر جدایی سیاست از فوتبال تاکید دارد که البته این فقط از روی ریا و تظاهر است. در واقع فوتبال کاملاً سیاسی است چون به عنوان یک عنصر ایدئولوژیک نمیتواند از سیاست جدا شود.
- بسیاری از افراد که از قدرت لازم برای مدیریت برخور دارند و میتوانند خدمت کنند با نگاه سیاسی حذف میشوند. اینگونه جا برای مدیری که تسلطی به حوزه مدیریت ندارد و اصلاً شناختی هم از فوتبال ندارد، باز میشود. وقتی راس هرم به این شکل میشود، نتایج منفی آن تا پایین پیش میرود.
- امروز نسلی از مدیران بر سرکارند که مطیع هستند و هرچه به آنها گفته شود را اجرا میکنند. اینها مدیران دیکته نویس هستند که تعدادشان هم زیاد است. ورزش ما مدیران انشانویس کم دارد. مدیرانی که خود نوشتن را بلد باشند.
کسی تقصیر قرارداد ویلموتس را بر عهده نگرفته
- افرادی پای قرارداد «مارک ویلموتس» آمدند، با نا آگاهی به نوعی کمک کردند تا او به کشور لطمه بزند، حالا هم در رابطه با این پرونده سکوت دردآوری حاکم شده است. هیچ مدیری تقصیر را به گردن نگرفته است. در نهایت هم مردم باید تاوان بدهند در حالی که خطا را افراد دیگری مرتکب شدهاند.
- تربیت مدیر امکان پذیر است اما خیلیها تمایلی به انجام آن ندارند. اینجا هم پای سیاست و ورود آن به ورزش در میان است. آقایان آمدند مثلاً چیزی به فوتبال بدهند اما آنچه را هم داشت، گرفتند. تا زمانی هم این روند ادامه داشته باشد، نمیتوانیم مدیر خوب داشته باشیم.
اگر مدیران سرخابی خوبند چرا عزل میشوند
- برای دو باشگاه مطرح کشور یعنی پرسپولیس و استقلال هر چند ماه یک بار مدیر جدیدی منصوب میشود. اگر دلیل این تغییرات متوالی ناتوانی مدیر قبلی است که چرا منصوب شده و اگر چنین نیست پس چرا عزل میشود؟ سوال پیرامون این موضوع زیاد است اما هیچ وقت پاسخی برای آن نبوده است.
- یکی از آقایان مدیریت یکی از باشگاهها را عهده دار شد. به خاطر دارم به او گفتم مدیریت این باشگاه مناسب شما نیست و در پاسخ گفت که موضوع به من تکلیف شده است. من هم گفتم تکلیف شما این نبود که بگوئید این را بلد نیستم و از عهده آن بر نمی آیم؟ آن فرد طبق تکلیفی که به او شده بود، مدیریت آن باشگاه را عهده دار شد اما آنچه از مدیریت خود به جا گذاشت یک ویرانی سنگین بود.
در حد تیم ملی بزرگسالان نیستم
من در پاسخ به پیشنهاد هدایت تیم ملی گفتم که من در حد تیم ملی بزرگسالان نیستم، این تیم را و خودم را دوست دارم و به همین دلیل هدایت آن را قبول نمیکنم. اگر تیم جوانان را به من بسپارید از عهده آن بر میآیم. در کل نظرم این است که قرار نیست هر پستی که پیشنهاد و سفارش شد را بپذیریم. مدیران در حد توانایی خودشان باید متصدی پست و جایگاه شوند.
کاسبانی که جای عاشقان را گرفتهاند
- باید عاشق بود تا ماندگار شد آنهم در هر شرایطی و با هر کم و کاستی؛ در ورزش و فوتبال اما عاشقها رفتهاند و جایشان را کاسبها گرفتهاند. امروز البته ورزش همچنان عاشق خود را دارد اما از صحنه خارج شدهاند.
- برای خروج از این وضعیت و تربیت مدیران جدید با فاکتور تاثیرگذاری دو راه وجود دارد. اول اینکه از میان فارغ التحصیلان دانشگاهها و دانشکدهها، افراد نخبه که شخصیت ارزشمند لازم را هم دارند، شناسایی شوند و به بدنه ورزش تزریق شوند یا اینکه از فارغ التحصیلان حوزه ورزش حمایت لازم انجام شود، فضا برای فعالیت آنها مهیا شود و به آنها استقلال عمل داده شود. این کارها باید توسط وزارت ورزش انجام شود.
مدیران غیرورزشی موفق هم داشتهایم
- ما مدیرانی داشتیم که ورزشی نبودند اما عملکردی فوق العاده داشتند مانند محسن صفایی فراهانی؛ زمانی وقتی یک فرد غیر ورزشی در این حوزه متصدی پست میشود، در لابه لای واکنشهای انتقادی این جمله را زیاد میشنیدیم که «طرف یک عکس با لباس ورزشی ندارد»؛ در حالی که ویژگی مدیر چیزی غیر از این است.
- در کل اینکه مدیر ورزشی نباید حتماً یک فوتبالیست مطرح یا آقای گل باشد. بعضاً از میان قهرمانان افرادی وارد عرصه مدیریت شدهاند اما خودشان به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند کار کنند.
منبع: مهر
حاج رضایی: ورزش ما مدیران انشانویس كم دارد/ كاسبها جای عاشقها را در فوتبال گرفتهاند
امیر حاج رضایی گفت: در ورزش و فوتبال اما عاشقها رفتهاند و جایشان را كاسبها گرفتهاند. امروز البته ورزش همچنان عاشق خود را دارد اما از صحنه خارج شدهاند.
۱۳۹۹/۷/۲۹