به گزارش نما، بچههای تخریب هر کدام راز و رمز خاصی با خدای خودشان داشتند. هر نیرویی که پا به جبهه میگذاشت و به گردان تخریب میرفت، نخست به خودسازی خود میپرداخت. این نیروها در شجاعت و فداکاری حرف اول را میزدند و اخلاص و تواضعشان در جبهه زبانزد نیروها بود. بچههای تخریب پاکترین نیروها بودند و شهادت را با رویی گشوده در آغوش میکشیدند. درست مثل علی محمد قنبری که همه در جبهه او را به خوبی و پاکی میشناختند؛ نیرویی که از شهادتش خبر داشت و این موضوع را برای همرزمانش نقل کرده بود.
شهید علی محمد قنبری در میانههای دهه ۴۰ در خرمآباد متولد شد و چندین سال بعد همراه خانواده به دلیل مشکلات خانوادگی به شهرستان نهاوند از توابع استان همدان مهاجرت کرد. شهید قنبری روزهای نوجوانیاش را که با پیروزی انقلاب اسلامی مصادف شد در این شهرستان گذراند. او با وجود سن و سال کم همراه دیگر جوانان و نوجوانان در راه پیروزی انقلاب بزرگ ملت ایران تلاش میکرد. در راهپیماییها حضور داشت و همراه دوستانش فعالیتهای انقلابی را پیگیرانه انجام میداد. آرزوی او و همنسلانش برپایی یک حکومت دینی و اسلامی بود. آنها میخواستند زیر پرچم اسلام رشد کنند و از مظاهر مادی و طاغوتی بیزار بودند. آنها برای هدفشان جنگیدند و در آخر به آنچه میخواستند رسیدند.
اما علی محمد آرزویی بزرگتر در سر داشت. او با تمام وجود مفهوم شهادت را درونش پرورانده بود و هر لحظه آمادگی شهادت داشت. پس از پیروزی انقلاب، بنا بر وظیفه شرعی و قانونی به عنوان سرباز وظیفه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و لباس سبز پاسداری از اسلام و انقلاب را به تن کرد. با آغاز سالهای دفاع مقدس و حمله ناجوانمردانه ارتش بعث عراق به مرزهای ایران، داوطلبانه روانه جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و در عملیاتهای مختلف شرکت کرد.
این شهید بزرگوار برای حضور در جبهه به خانوادهاش گفته بود دشمن به کشورمان حمله کرده است و نمیتوانم بمانم و باید بروم. برادر شهید درباره حضور برادرش در جبهه میگوید برادرم واقعاً غیرتی بود و میگفت ما باید برویم و جلوی دشمن بایستیم. شهید عاشق امام حسین (ع) بود و محرمها روضه حضرت زینب (س) میخواند و اشکهایش دلش را صفا میداد. سوز نوای علی محمد به قدری بود که هر کس که صدایش را میشنید دل در گرو راز و نیازهایش میداد و اشکهایش سرازیر میشد. از تمام خانواده خواسته بود برای شهادتش دعا کنند و بیصبرانه در انتظار شهادت بود. سرانجام آرزوی علی محمد قنبری در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۶۵ در جزیره مجنون محقق شد و او به مقام عند ربهم یرزقون نائل آمد. شهید قنبری هنگام شهادت ۲۱ ساله بود و در اوج جوانی و رعنایی به دیدار معبود شتافت.
او که در محرم ۱۳۶۵ شهید شده بود پیکرش در منطقه ماند تا پس از ۳۴ سال در محرم ۱۳۹۹ به میهن و نزد خانوادهاش برگردد. خانواده در تمام این سالها بیصبرانه منتظر آمدن عزیزشان ماند تا در نهایت در شهریور امسال پایانی بر تمام چشمانتظاریها باشد. مادر که در تمام این سالها، بیصبرانه منتظر خبری از پسرش بود، پس از بازگشت پیکر فرزندش تابوت او را در آغوش کشید و قربان صدقه جوان رعنایش رفت.
شهید علی محمد قنبری در بخشی از وصیتنامهاش چنین مینویسد: «پویندگان راه حسین (ع) باید تا آخرین قطره خون خودشان و تا آخرین نفس این راه را بپیمایند و این منافقان کوردل بدانند ما از کشته شدن هیچ هراسی نداریم چنانچه امام عزیزمان فرمودند شما اگر بکشید جایتان در بهشت است و اگر کشته هم شوید جایتان در بهشت است؛ پس چرا این از خدا بیخبران در خواب غفلت فرو رفتند و به این دنیای زودگذر دل بستند. آخر این دنیا به یک مسافرخانهای میماند. هر کس بیاید باید برود فقط اصل مطلب آن است که باید برداشتی از این دنیا کسب کرد؛ پس چه بهتر که من برداشتم را از این راه پر سعادت کسب کنم. بله اگر مورد رضای خدا باشد من خودم را یکی از سربازان امام حسین قرار دادم.»
* جوان آنلاین
عاشق امام حسین (ع) در محرم شهید شد و در محرم به وطن برگشت
پویندگان راه حسین (ع) باید تا آخرین قطره خون خودشان و تا آخرین نفس این راه را بپیمایند و منافقان كوردل بدانند ما از كشته شدن هیچ هراسی نداریم...
۱۳۹۹/۸/۶