سید رضا صائمی- در این مستند چگونگی تهیه و پخت، ارزش غذایی و تاریخچه ۵۱ غذای محبوب ایرانی روایت میشود که هم سویه اطلاع رسانی و معرفی دارد، هم به آموزش مهارت دست میزند و هم کارکرد شناختی دارد. به این معنا که به سرگذشت و سیر تاریخی شکل گیری هر یک از غذاها میپردازد. ضمن اینکه از منظر علمی و به شکل دقیقتر از حیث علوم تغذیه هم به سوژه پرداخته و ارزش غذایی آنها را تبیین و تشریح میکند.
واقعیت این است که غذا به مثابه بخشی از منظومه فرهنگی و تمدنی یک ملت و سرزمین صرفا مواد خوراکی نیست، بلکه در پس هر کدام از غذاها میتوان ردپای اندیشه، سلیقه، ذائقه و زیبایی شناسی طعم را جست و جو کرد. تنوع و تعدد غذاهای ایرانی فارغ از تفاوتها یا سطح کیفی آنها از لحاظ طعم و مزه نشان دهنده غنای و قدمت تاریخی آن است. برخی غذاها متعلق به یک منطقه و استان و قومیت خاص است و برخی هم به مثابه غذای ملی شناخته شده که در اغلب نقاط ایران مورد استفاده قرار میگیرد. به این غذاها میتوان غذاهای سنتی و کلاسیک ایرانی هم لقب داد. قورمه سبزی، آش شله قلمکار، میرزا قاسمی، کله پاچه، حلیم، کوفته، آبگوشت، فسنجان، باقالی پلو از جمله این غذاها محسوب میشوند که بسیاری از خارجیها نیز آن را میشناسند. یا به واسطه سفر به ایران یا به دلیل طبخ آنها در رستورانهای ایرانی خارج از کشور.
این مستند درواقع دو کارشناس دارد. یکی سرآشپز و دیگری کارشناس تغذیه که اولی نحوه طبخ غذا را آموزش میدهد و دومی خاصیت و ارزش غذایی آنها را بازگو میکند. به عبارت دیگر مهارت و خاصیت دوسویه آگاهی بخش این مستند است. همانطور که در بالا اشاره شد غذاها نه صرفا با مواد خوراکی که با مسائل فرهنگی و حتی اعتقادی یک ملت هم ربط داشته و آن را بازنمایی میکند. مثلا در همین مستند شاهد پخت قیمه در ایام محرم یا تهیه انواع آش برای ماه رمضان همچنین پخت سبزی پلو و ماهی برای شب عید نوروز هستیم. همین چند نمونه نسبت به غذا و باورها و اعتقادات یا رسوم و سنتهای ملی و مذهبی ایرانیان را به نمایش میگذارد. به همین دلیل نباید این مستند را صرفا یک مستند گزارشی از غذاهای ایرانی دانست.
مخاطب خارجی با تماشای این مستند و آشنایی با غذاهایی ایرانی متوجه ریشههای کهن فرهنگ و اندیشه و حضوری تمدنی با سابقه شده و در واقع همین غذاها، میتوانند از جمله معیارها برای قضا و قضاوت درباره ظرفیتها و ظرافتهای فرهنگ و تمدن ایرانی در سطح جهان باشند. البته مستند «ذائقه ایرانی» صرفا به غذاهای ایرانی نپرداخته بلکه برخی غذاهای محبوب میان ایرانیها مثل پیتزا و همبرگر را هم مورد بررسی قرار داده است. از این رو عنوان «ذائقه ایرانی» برای نام این مستند هوشمندانه و مناسب بود.
نکته جالب اینکه در این مستند به ۵۱ غذای محبوب ایرانی پرداخته شده و این یعنی تعداد غذاهای ایرانی که شامل غذاهای ملی و بومی و محلی میشود، خیلی بیشتر از اینهاست. غذاهایی که حتی برخی از ایرانیان هم با آن آشنا نیستند یا طرز پخت آن را نمیدانند. از این رو برای مخاطب ایرانی هم قطعا تماشای این مستند جذاب و مفید خواهد بود.
جالب اینکه در همین مستند علاقه زیاد ایرانیان به غذاهای سنتی هم مورد توجه قرار گرفته و نشان میدهد برخلاف نظر برخی که معتقدند که غذاهای سنتی دیگر طرفدار ندارد یا از دور خارج شده؛ اما ایرانیان همچنان به غذاهای سنتی خودشان بیشتر تمایل دارند و ذائقه آنها ذائقه ایرانی است.
با توجه به پخش این مستند از شبکه پرس تی وی باید تاثیرات مثبت آن در بین مخاطبان خارجی را هم برشمرد. چه بسا مخاطب خارجی از طریق تماشای این مستند به پخت و صرف آن علاقمند شده و بخواهد آن را در خانه اش بپزد. همین تجربه میتواند دریچه و بهانه و فرصتی برای آشنایی با فرهنگ و تاریخ ایران شده و شناخت از ایران را در سطح جهانی بالا ببرد. شناختی که میتواند منجر به یک تشخص هویتی برای ایران در سطح جهانی باشد. همین چند وقت پیش بود که آبگوشت ایرانی که توسط یک سرآشپز ایرانی تهیه شده بود، در مسابقات لیک قهرمانی آشپزی در ایتالیا مقام نخست را کسب کرد و این نشان میدهد که غذا چقدر میتواند معرف یک کشور باشد. بر این اساس میتوان مستند «ذائقه ایرانی» را فارغ از مفاهیم تغذیهای و آشپزی آن، یک ایرانشناسی با غذا هم دانست که پخش آن از شبکه پرس تی وی به یکی از مهمترین اهداف این شبکه یعنی معرفی سیمای واقعی ایران کمک کند.
منبع: جوان آنلاين