سلما سلطان- پاییز ۹۸ بود که خبر آلودهشدن کشور چین به ویروس کووید-۱۹ همهجا منتشر شد. خبر این فاجعه به سرعت همهگیر شد، بهطوری که در مدارس اغلب دانشآموزان از این ویروس صحبت میکردند یا میترسیدند، اما مردم اطلاعات زیادی از این ویروس نداشتند، تنها از طریق اخبار شاهد تمام اتفاقات و روند شیوع این ویروس بودیم و هیچکس راههای انتقال یا مراقبت از این ویروس را به خوبی یا دقیق نمیدانست. وقتی با کودکان حرف میزدی از این ویروس میترسیدند و فراری بودند. کمتر از یکماه شاهد تعطیلی کامل کشور چین و قرنطینه کامل آن و نیز برگزارشدن مدارس و دانشگاهها بهصورت آنلاین و از راه دور شدیم تا اینکه پای این ویروس به کشور ما هم باز شد و شروع یک دوره جدید و ناملموس را برایمان رقم زد و تا به امروز، یعنی تا قبل از ورود این مهمان ناخوانده، سعی کردیم با فرستادن فرزندانمان به کلاسها و دورههای مختلف اعم از ورزشی، علمی، هنری و آموزشی، آنها را سرگرم کرده و کاری کنیم از ابطال وقت آنها و گذراندن اوقات فراغتشان در دنیای مجازی یا بازیهای رایانهای و تبلت و گوشی، خودداری کنیم، ولی اکنون با آمدن این ویروس و تعطیلی مدارس و آموزشگاهها، استرس و اضطراب اغلب خانوادهها برای رفتن کودکشان به خارج از منزل، تجربههای جدیدی رقم خورد و اتفاقات تازهای رخ داد. در ماههای اول، کودکان و خانوادههایشان، اغلب از نرفتن به مدرسه شادمان بودند. البته میتوان گفت مسائل و مشکلاتی برای مادرانی که شاغل بودند پیش آمد که مشکل آنها را چند برابر کرد. از طرفی باید مراقب خود میبودند و با رعایت پروتکلهای بهداشتی رفت و آمد میکردند و از طرف دیگر، نگران فرزندان خود بودند که قبل از ورود این ویروس، تا نیمی از روز در مدرسه یا مهدکودک تحت مراقبت بهسر میبردند و اکنون با حضور کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی، فرزندشان ساعات بیشتری در منزل تنها بودند، اما در کل این خوشحالی توأمان با استرس، زیاد طول نکشید.
محیطی برای درس خواندن و تخلیه انرژی
مدرسه در نظام آموزشی صرفاً مکانی برای درس خواندن نیست که اگر چنین بود، شاید میشد شیوههای سادهتر و کمهزینهتری را برای آموزش و یادگیری ابداع و اجرا کرد. محیط مدرسه جایی برای آموختن دانش و در عین حال آموختن بسیاری از درسهای زندگی از طریق تعامل با هم سن و سالهاست. به همین دلیل وجه پرورشی و تربیتی مدرسه به اندازه وجه تعلیمی و آموزشی اهمیت دارد و چه بسا مهمتر هم هست. همانطور که میدانیم، محیط مدرسه و آموزشگاه یا حتی مهدکودک جایی است که نه تنها در آنجا کودکان با هم سن و سالهای خود بازی، مکالمه، ارتباط و در بعضی مواقع دعوا و زدو خورد دارند، بلکه حضورشان در این محیطها باعث میشود شخصیتشان کاملتر شده و یاد بگیرند چگونه از خود مراقبت کنند، چگونه دوست پیدا کنند، مسئولیتپذیر باشند و خود جوابگوی مشکلات و مسائلشان بدون دخالت و حضور والدین باشند، یاد میگیرند کشف کنند، شکست بخورند و دوباره بلند شوند. در محیط خارج از منزل و جایی که پدر و مادر حضور ندارند، کودک یاد میگیرد چگونه به تنهایی قهر و آشتی کند و بارها و بارها این اتفاق را تجربه کند تا بتواند ارتباط درست بگیرد. بازی کردن و نحوه به اشتراک گذاشتن خیلی از داشتههایشان را تجربه کرده و وجه دیگری از خود را به صورت مستقل تجربه میکند و مهمتر از همه فضای خارج از منزل، محیطی است که در آن کودک فعالیت جسمانی زیادی داشته و باعث میشود انرژی خود را تخلیه کند.
پناه به فضای مجازی بدون آموزش و نظارت
دوران قرنطینه و دوربودن از اینگونه محیطها و حضور در منزل و در ارتباط مستقیم نبودن با دوستان و همسالان، باعث شد آن وجه از کودک که در محیط خارج از منزل شکل میگرفت و رشد میکرد، با مانع روبهرو شود. حضور مستمر در خانه و نداشتن فعالیت، آنها را بیحوصله و بیاشتها میکند و از طرفی آنها را به سمت دیدن تلویزیون و استفاده بیش از اندازه از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و بازیهای رایانهای سوق میدهد و مشکل اصلی درست همینجاست.
از آنجا که هیچگاه بهصورت رسمی و دقیق، آموزش استانداردی مبنی بر استفاده درست از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و نیز نظارت بر آن وجود نداشته و با توجه به این موضوع که هنوز حتی بزرگسالان و افراد بالغ، به آموزش و آشنایی و نحوه درست استفاده کردن از دنیای مجازی نیاز دارند، پای کودکان و نوجوانان عزیزمان به صورت مستمر و با ابزار آموزشی شخصی به دنیای مجازی به گونهای باز شد که هیچ تسلط، مدیریت و نظارت دقیقی بر آن نبوده است.
باید به این مسئله که خانوادههایی با فرهنگهای مختلف و قوانین متعدد همه ملزم به استفاده از ابزار آموزشی و آموزش مجازی شدند، اشاره کرد. اینکه شاید در بعضی از خانوادهها هنوز ابزار آموزشی ورود به دنیای مجازی وجود نداشته و حضور و ورود یکی از اعضا ممکن است دردسرها یا تغییرات زیادی در آن محیط ایجاد کند. اینکه احتمالاً خیلی از فرزندان اجازه استفاده از اینترنت را نداشته یا تاکنون با شبکههای اجتماعی و اتفاقات درون آن آشنایی ندارند و دیدن یا شنیدن خیلی چیزها ممکن است برای آنها ترسناک، هیجانانگیز، غیراخلاقی، لذتبخش، یا رعب و وحشتآور بوده و مناسبات سنی برای این سنین نداشته باشد.
کلاس مجازی یا سرگرمی مجازی
مادر و پدری که هر دو سر کار میروند و تک فرزندشان در خانه ساعتها تنها میماند، اغلب اتفاق میافتد به دلیل بیحوصلگی و نبود نظارت درست از طرف سیستم آنلاین مدرسه که عموماً در کشورمان از طریق اپلیکیشن شاد، واتسآپ یا بهصورت آنلاین برای بعضی مدارس غیرانتفاعی است، نصفه نیمه پای بحث و گفتگوهای آموزگار خود بنشیند یا از انجام تکالیف بهصورت کامل خودداری کند و به دلیل نداشتن حضور فیزیکی در محیط به بهانههای مختلف، از جمله قطعشدن اینترنت، نبود شارژ کافی دستگاه یا باز نشدن تصویر یا وویس حاوی تدریس معلم، از انجام و حضور مفید سر باز زند و بیشتر وقت خود را به گشت و گذار در فضای مجازی یا بازیهای آنلاین با دوستان مجازی خود بگذراند. این موضوع نه تنها راندمان آموزشی را پایین میآورد بلکه انرژی صرف شده برای ضبط فیلمها و ساخت نرم افزارهای آموزشی نیز به هدر میرود.
دلسوزی مادران و بیخبری معلمان!
گاهی مادری به بهانه اینکه فرزندش در کلاسهای مجازی، نمره بهتر گرفته و بیشتر دیده شود یا نمره خوبی بگیرد، خود در این کلاسها شرکت کرده و به جای فرزند حتی امتحان میدهد. تنها در زمانی خود دانشآموز پاسخگوست که آموزگار از دانشآموزان بخواهد پاسخ سؤالش را با ضبطکردن صدای خود دانشآموز و ارسال آن، انجام دهد که حتی در این صورت با کمک والدین پاسخ صحیح به فرزند دیکته میشود، تا در محیط کلاس مجازی از بقیه همکلاسیهایش کم نیاورد.
این مسئله به قدری گویاست و اهمیت دارد که حتی والدین به نوشتن تکالیف از طرف خود دانشآموز نیز اصرار دارند و این خود عمق فاجعهای برای رشد درسی، فیزیکی و تربیتی آن فرزند است. دلسوزیهای غیرمنطقی والدین بهجای اینکه در این شرایط سخت، باعث شود فرزند به بهترین شکل ممکن آموزش ببیند و وقتش را صرف آموختن کند و یا وقتش تلف نشود، آنها را به سمت تنبلی و وابستگی بیشتر به والدین و سرگرم شدن به بازی و وقت گذرانیهای اینترنتی میکشاند. شایان ذکر است بازخورد مربی آموزشی از دانشآموزان به تبع نداشتن اطلاعات کافی از سمت دانشآموز نسبت به گیرایی مطالب آموزشی، باعث میشود نه آموزگار و نه معلم نتوانند مطالب را بهخوبی تفهیم و دریافت کنند. در نتیجه در اغلب موارد دانشآموز بدون یادگیری و فهم مطلب، دوره را به پایان رسانده و مربی آموزشی از این موضوع بیاطلاع است.
فضای مجازی ناامن و خطرناک
نبود سیستم درست و استاندارد آموزشی برای استفاده بهینه از دنیای مجازی باعث شده است دانشآموزانی هم که به تنهایی و بدون دخالت والدینشان از این فضا استفاده میکنند، با ارسال پیامهای بیربط، وویسهای حاوی سؤالات بیموقع و نوشتن پیامهایی از قبیل: «کی کلاس تمام میشود؟ کی امتحان میگیرید؟ شارژ من تمام شده، من بهجای فلانی جواب بدهم؟ من همه تمرینها را نوشتهام، و...»، چت با بقیه همکلاسیها درست مابین تدریس معلم و در نهایت ارسال استیکرهای اشتباه و... همه و همه، نتواند تمرکز لازم برای ارتباط گرفتن با آموزگار و گرفتن مطلب درسی بهطور کامل را داشته باشد.
در این میان آشنایی با افراد غریبه، ارسال پیامهای غیراخلاقی و غیراستاندارد برای دانشآموزانی که هنوز به سن بلوغ نرسیدهاند، میتواند بسیار خطرناک و دردسرساز باشد.
پدری بعد از سرککشیدن به گوشی دخترش، درست وقتی که خواب بود، متوجه ارتباط فرزندش با جنس مخالف آن هم در سن زیر ۱۵ سال شده بود. مکالمات بیپایه و اساس و صحبتهای بیسرانجام و از سر بیحوصلگی و تفکر. پیداشدن رفاقتهای جدید در شبکههای مجازی آن هم فقط و فقط با دیدن و انتخاب عکسهای پروفایل یا پستهای هیجانانگیز برای نوجوانان، بدون در نظرگرفتن فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و انتخاب براساس تعداد فالوورها، بدون نظارت پدر و مادر خود از مشکلات آشنایی زودهنگام و طولانی مدت فرزندان با دنیای مجازی ست.
با توجه به طولانی مدت شدن دوران قرنطینگی و ادامه مجازی بودن کلاسهای آموزشی و استفاده طولانی مدت اعضای خانواده از اینترنت و نپرداختن به ارتباطات و روابط عاطفی بین اعضا و کمشدن گپ و گفتهای خانواده، غیر از سازگاری با شرایط و حفظ روحیه، باید فکری به حال فرهنگ درست استفاده از دنیای مجازی و اینترنت و نظارت بر آن کرد.
بهطور حتم با سرعتی که دنیا در حال تغییر و گذر است، اگر نظارت درستی در این خصوص بر فرزندان خود نداشته باشیم، بهزودی شاهد تحولات عجیب و غریبی از جانب آنها در همان محیط خانه خواهیم بود که طبعات آن جبرانناپذیر خواهد بود.
ضرورت آموزش و فرهنگسازی
هنوز مسئولان و برنامهریزان آموزشی کشور از فضای غافلگیری در برابر کرونا خارج نشدهاند و به رغم گذشت قریب به یکسال از ظهور دوران کرونا، هیچ نسخه فرهنگی مناسبی برای واکسینهشدن والدین و دانشآموزان در برابر آسیبهای آموزش مجازی پیچیده و اجرا نشده است. بدون شک باید با فرهنگسازی و هوشیاری خانوادهها، والدین و مسئولان، آموزشهای لازم جهت نحوه درست استفاده از شبکهها و دنیای مجازی، خطرات احتمالی و چگونگی مقابله با آن، نحوه برخورد و چگونگی ارتباط با مخاطب و نیز قوانین شرکت در کلاسهای مجازی و فرهنگ آن بهصورت مستمر و به بیانی شیوا و شیرین را شاهد باشیم، درست مانند برنامههای گذشته که فرهنگسازی استفاده از مصرف آب و برق یا رانندگی درست که از طریق رسانههای صوتی و تصویری آموزش داده میشد. باید بتوانیم جوانان و فرزندانی در این برهه از زمان تربیت کنیم که با رعایت اصول و با تمامی این محدودیتها، بهترین راه و درستترین راه را برای رسیدن به رشد و کمال خود بپیمایند و در این مسیر به کمترین شکل ممکن دچار خطر، بحران آموزشی یا دریافت اطلاعات غیرضروری و نامناسب برای سن خود باشند.
منبع:جوان انلاین