به گزارش نما به نقل از فارس، 24 ساعت پس از تصمیم تاریخی اعضاء سازمان ملل متحد برای تصویب عضویت ناظر فلسطین در این نهاد بینالمللی، بنیامین نتانیاهو برای فرو نشاندن خشم خود دست به کار شد و از تصمیم تلآویو برای احداث 3 هزار واحد مسکونی جدید در خارج از خط سبز، در منطقهای موسوم به «E-1» خبر داد که کار ساخت و ساز در آن از سال 2009 متوقف شده بود. در صورت اجرایی شدن این پروژه، شمال و جنوب کرانه باختری از هم جدا خواهد شد چراکه منطقه «E-1» بین بیتالمقدس شرقی و کرانه باختری رود اردن واقع شده است.
نکته اینکه این اقدام با واکنش صریح و بعضا تند شمار زیادی از کشورهای غربی روبرو شد تا جایی که 5 کشور اروپایی از جمله انگلیس، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، سوئد در کنار استرالیا سفیران رژیم صهیونیستی را برای توضیح درباره این تصمیم احضار کردند. البته کشورهای عضو اتحادیه اروپا پیشتر نیز طرح تصویب «تحریم کالاهای اسرائیلی» را نیز به خاطر ادامه شهرکسازیهای صهیونیستها به تصویب رسانده بودند اما اقدام اخیر آنها، یعنی احضار سفرای اسرائیل شدیدترین واکنش اروپاییها به آغاز شهرکسازی در منطقه «E-1» بوده است.
جالب اینکه باوجود این اقدامات، بنیامین نتانیاهو با صدور بیانیهای نه تنها بر ادامه سیاست شهرکسازی تاکید کرد بلکه اظهار داشت: «اسرائیل در مورد منافع اساسی خود، حتی در برابر فشارهای بینالمللی ایستادگی میکند.»
البته آمریکاییها نیز، نه به شدت اروپاییها، شهرکسازی صهیونیستها را مورد سرزنش قرار دادند و آن را «غیر سازنده» توصیف کردند. استدلال هر دو این بلوکها یعنی آمریکا و اروپا، درباره نادرست بودن اقدام اسرائیل، به مسئله ازسرگیری مذاکرات صلح خاورمیانه و دست یافتن به راه حل ایجاد دو کشور مستقل باز میگردد.
هر چند موضوع شهرکسازی در سرزمینهای اشغالی بحث تازهای نیست، اما اقدام اخیر در سه سطح قابل بررسی است؛ یکی در سطح کلان یعنی جایگاهی که شهرکسازی به طور کلی در راهبرد و ساختار رژیم صهیونیستی داراست و دو مورد دیگر در سطح رویداد؛ به این معنا که این تصمیم چه ارتباطی با تحولات سیاسی داخلی و خارجی سرزمینهای اشغالی دارد.
در توضیح مورد نخست باید گفت که مفهوم شهرکسازی جزء ذات و طبیعت رژیم صهیونیستی است و اساسا هسته اولیه آن با شهرکسازی در فلسطین و مهاجرت یهودیان در اوایل قرن گذشته و استقرار آنها در این شهرکها بنا نهاده شد.
اما نکته اینجاست که پروژههای شهرکسازی به حالت بالقوه همواره در دستور کار سران رژیم صهیونیستی قرار دارند و رویدادهای مختلف یا منافع خاص رهبران وقت کابینه، این پتانسیل را به حالت بالفعل در میآورد. به عنوان مثال، اقدام اکثر قریب به اتفاق کشورهای جامعه جهانی در دادن رای مثبت به قطعنامه سازمان ملل درباره پیوستن فلسطین به این نهاد بینالمللی به عنوان ناظر غیر عضو، بهانهای به دست نخست وزیر اسرائیل داد تا راهبرد قدیمی و همیشگی صهیونیستها یعنی شهرکسازی را بار دیگر از سر بگیرد تا به این ترتیب از سایر کشورها به خاطر امتیازدهی به فلسطینیها انتقام بگیرد.
ناگفته پیداست، سران رژیم صهیونیستی قصد دارند به بهانه انتقامگیری از متحدان خود، با شهرکسازی در مرزهای 1967، اراضی اشغالی خود را گسترش دهند و صرفا به محدود مرزهای 1948 اکتفا نکنند. در واقع، رژیم صهیونیستی به دنبال گسترش محدوده مرزی و سرزمینی خود در کرانه غربی، حتی فراتر از مرزهای 1967 است که امروزه به عنوان فلسطین شناخته میشود.
در نتیجه، مهمترین هدف اسرائیل تغییر چهره جمعیتی- جغرافیایی و در یک کلام یهودی سازی کل سرزمینهای اشغالی است. به عبارت دیگر رژیم صهیونیستی میخواهد در دراز مدت، با افزایش تعداد یهودیان نسبت به اعراب، به لحاظ حقوقی به الحاق کامل بیتالمقدس و بخشی از آن یعنی مسجد الاقصی جامه عمل بپوشاند. این در حالی است که این سرزمینها به لحاظ تاریخی همواره از آن مسلمانان بودهاند.
البته این همه ماجرا نیست. همزمانی تصمیم به از سرگیری شهرکسازی در اراضی اشغالی با نزدیک شدن به انتخابات پارلمانی (کنست) اسرائیل و نیز شکست این رژیم در جنگ 8 روزه با حماس در نوار غزه نیز قابل تامل است. به نظر میرسد نتانیاهو با این کار در صدد است علاوه بر کاستن از آثار منفی ناکامی کابینه خود در جنگ با حماس، رای بیشتری را برای انتخابات اوایل بهمن جلب کند.
در واقع، قرار است در ماه ژانویه 2013، یعنی تا 3 ماه دیگر انتخابات پارلمانی جدید در اسرائیل، آینده مسند نخست وزیری در این رژیم را معین کند. از این روست که به نظر میرسد از هم اکنون جنجالهای تبلیغاتی نتانیاهو به منظور جلب آرای انتخابات آتی آغاز شده باشد تا حزب لیکود را برنده این انتخابات کند چراکه نتانیاهو، رهبر حزب لیکود است و در صورت برنده شدن در انتخابات سال 2013، هم مسند نخست وزیری و هم رهبری حزب لیکود را به صورت توامان برای خود تضمین خواهد کرد.
این موضوع تا حدی عیان بود که روزنامه «هاآرتص» در مطلبی تحلیلی با طرح این سئوال که نتانیاهو از این کار چه هدفی دارد؟»، نوشت: «کسب رای بخش ویژهای از رایدهندگان اسرائیلی؛ یعنی آن دستهای که او با پذیرش آتشبسِ مورد حمایت مصر و آمریکا، در جنگ با حماس در غزه، آن را از دست داده بود.»
هاآرتص سپس با مطرح کردن این پرسش که چرا نتانیاهو خلاف جهت خواست سران سایر کشورها عمل کرده، آورده است: «کمتر از 7 ماه به انتخابات پارلمانی (کنست) اسرائیل باقی مانده. او رای تعداد نسبتا کمی اسرائیلی را با خود دارد که به او علاقه و اعتماد دارند. اما آنچه نتانیاهو به آن نیاز دارد، رای افرادی ناراضی است که از «جهان بیرون» بیش از نتانیاهو، بیزار و بیاعتماد باشند. در واقع، برای به دست آوردن چنین رایدهندگانی، به نفع نتانیاهوست که جهان از اسرائیلیها متنفر باشد.»
نتانیاهو؛ عامل تنش اسرائیل با غرب
نخست وزیر اسرائیل با تصمیم برای ادامه شهركسازی در سرزمینهای اشغالی كه قطعا دو هدف انتخاباتی و انتقامگیری از اروپا و آمریكا را در خود نهفته دارد، آغاز تنش و درگیری با غرب را كلید زد.
۱۳۹۱/۹/۱۹
![اخبار مرتبط](/Images/RelatedNews.png)
![نظرات کاربران](/images/Comments.png)